کلیپ :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلیپ» ثبت شده است

 

 

 موزیک ویدیو فیلم هناس - برداشتی از زندگی سرکار خانم شهره پیرانی و شهید هسته ای شهید داریوش رضایی نژاد و آرمیتا


هناس = نفس


پ.ن 0:
این هم یه کلیپی از شهید دانیال رضازاده و همسرشون هست و به نظرم پیدا کردن این کلیپ از خیلی جهات، برام معنادار هست

 

 

پ.ن 1:

هناس | حسین حقیقی

 




هنوز همون آدمم خودت بیا ببین

هنوزم عاشقم همین خودت بیا ببین

قرارمی هنوز بهارمی هنوز

ببین که هرچی دارم و ندارمی هنوز

چه باورت بشه چه باورت نشه

تو بیشتر از گذشته‌ ها کنارمی هنوز

هنوز دست من تو دستای توئه

خود تویی ببین کی میگه رویای توئه

نفس بکش هوامو بیین که زنده موندم

ببین که جون گرفتم همین که از تو خوندم

نفس بکش تو دستم بذار هواتو داشته باشم

نفس بکش تو قلبم میخوام صداتو داشته باشم

از من گرفتنت اما تو بامنی

از دست نمیدمت حق گرفتنی

قول بده بیای بازم تو خواب من

بگی هناسمی بگم هناستم

من و نگاهی که مونده سمت آخرین نگاهت

منو شبای خستگی که موندن

واسه همیشه چشم به راهت

بگو که هستی بگو که پای عشقمون نشستی

بگو که چشم تو یه بارم به روی گریه های من نبستی

از من گرفتنت اما تو با منی

از دست نمیدمت حق گرفتنی

قول بده بیای بازم تو خواب من

بگی هناسمی، بگم هناستم


پ.ن 1.5:

دیشب تیزر چند دقیقه ای از دوره تحلیل سیستم رو به صورت رسمی از کانال‌های خانه اندیشه ورزان پش کردند و از همون دیشب، سیلی از پیام‌ها روانه‌ی من شده که شما چراغ سبز رو به ما بده و ما متولی برگزاری دوره‌های بعد میشیم یا بیا و مالکیت فیلم‌های این دوره رو ما بگیریم و هر درآمدی که اون‌ها به تو میدند رو، ما بیشترش رو پرداخت می‌کنیم و...

این حجم از خواسته شدن، به صورت همزمان، عجیب بود

لینک فیلم دوره در بله:

https://ble.ir/khanahouse/526906138322421799/1683123868343


لینک فیلم دوره در تلگرام:

https://t.me/khane_andishevarzan/503


پ.ن 2:

از دیشب یک سردرد خاصی داشتم و امروز خیلی عجیب و بشدت سنگین و برای چندبار تو شرکت گریه کردم. گفتم یه کم از قرآنی که روی میزم هست، همینجوری صفحه باز کنم و یه کم بخونم و آروم بشم؛ با پس زمینه «سنصلی فی القدس» که داشت از لپ تاپم پخش میشد، صفحه 55 قرآن، اومد و بیشتر گریه‌م گرفت:

۱۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۷:۵۳
R_A Zeytun
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۹ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۸:۵۳
R_A Zeytun

 

از بین کلیپ‌هایی که این چند وقت دیدم (مدادرنگی، دهه هشتادی‌ها، سلام فرمانده) به نظرم با قدرت سلام فرمانده قشنگتر بود؛ شاید یکی از عواملی که باعث بشه پشیمون بشم و ازدواج کنم و به ادامه‌ی نسل بشر امیدوار بشم، ایجاد گوگولی‌هایی ازمدل بچه‌های کلیپ سلام فرمانده که با عمق جان مطالب رو بیان کنند باشه.

مداد رنگی به نظرم متن خوبی داشت ولی ساختش به دلم ننشست:

دفتر نقاشی‌مو، مدادای رنگی‌مو

نذر کردم که باهاشون

هی حرم بکشم...

 

۰۲ فروردين ۰۱ ، ۰۱:۳۹
R_A Zeytun

 

عیدمون مبارک. این ویدیو رو از یوتیوب آقای علی پهلوان گرفتم.

۱ نظر ۱۶ اسفند ۰۰ ، ۱۱:۱۹
R_A Zeytun

 

 

 

پ.ن:

ایشون، خانم «فاطمه حمود» هستند و توی لبنان زندگی می‌کنند.

 

آهنگ اول

الله معک نحنا معک| علی العطار

 

 

که قبلا توی پست «تولد سید حسن نصرالله» در مورد نوشتم و می‌تونید مراجعه کنید.

 

آهنگ دوم

«امشب در سر شوری دارم»

غوغای ستارگان | محمد اصفهانی

 

 

که احتمالا بارها شنیدیم، هست.

۱۴ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۲۱
R_A Zeytun
 
پیش از نجف و قدم به وادی غدیر
تعظیم به سوی سامراء باید کرد...
 
ولادت امام هادی ع مون مبارک باشه؛ به سلامتی و دلخوشی و عیدی‌های زیاد زیاد :)
به نظرم دست به نقد، عیدی‌ای که همه‌مون بهش نیاز داریم، یه دل خوش و یه خنده و شادی از ته قلب هست.
آهنگ زیر رو از سامی یوسف ببینیم در مورد امام علی ع و یه کم شاد بشیم
 
 
 
۰۳ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۲۰
R_A Zeytun

 

أطمئن الجمیع بأن وضعی الصحی جید ولا زلت أحمل أملاً کبیراً بأن نصلی فی القدس ان‌شاءالله...

من به همه اطمینان می دهم که وضع سلامتی من خوب است و هنوز بسیار امیدوارم که در مسجدالاقصی نماز بخوانیم، ان‌شاءالله...

 

دیروز که احتمالا یه جمع کثیری از ملت در حالِ تماشای مناظره دومِ مسخره، چرت، قبیح، وقت تلف کن و بسیار زشتِ انتخابات بودند؛ سید حسن نصرالله به مناسبت تأسیس شبکه المنار اومدند صحبت کنند و البته به این شایعاتی که بعد از سخنرانیِ قبلی‌شون مطرح شده بود و نگرانی‌های مردم بابتِ اون سرفه‌ها پایان بدند.(سید حسن ظاهرا حساسیت فصلی دارند و این قضیه هرسال هست و سعی میکنند که تو این فصل کمتر سخنرانی داشته باشند ولی این سری مجبور شدند که سخنرانی کنند و چندباری توی سخنرانی سرفه کردند، رسانه‌های اسرائیلی یه سری شایعات رو تو لبنان و اسرائیل و حتی یه چنتایی تو ایران هم دیدم، منتشر کردند که سید حسن نصرالله حالش خوب نیست و حزب‌الله دنبالِ دبیرکل بعدی هست یا گفته بودند این سرفه‌ها به خاطر ابتلای سید به کرونا هست و...)

من به جای دنبال کردنِ اون مناظره‌ی کثیف که به قولِ اون کلیپ‌ها {لینک‌ها باز شود!} «خریت محض» و «زشت و کثیف و...و ما داریم کجا میریم و...» تو نحوه‌ی اجرا و نحوه‌ی پرسش و پاسخ و حتی جواب دادنِ کاندیدها بود و اعصابم رو خورد کنم؛ زنده و با زبون عربی این سخنرانی رو از بخش اینترنتی المنار تا یه جاهایی‌ش شنیدم و دیدم و از بخش‌های خیلی خوب و حال خوب کن برای من، این لبخندِ سید و خبرِ سلامتی دادن‌شون و البته اینکه گفتند من هنوز هم امید بسیار دارم که ان‌شاءالله تو مسجدالاقصی نماز بخونیم بود.

۱۹ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۴۹
R_A Zeytun


خبر که خانه مردم به سیل افتاده

قطار حادثه ها روى ریل افتاده


چه شد به مملکت ما که هر دمش خبریست

که داغ قبل نرفته ست داغ تازه تریست ؟


عزیز بحث جناح و خطوط و دولت نیست

کسى میان رئیسان به فکر ملت نیست


رئیس ها همه یا خسته اند یا سفرند

وزیر ها همه در فکر عزل یک دگرند


بروى مردم بدبخت بار مسئولین

دقیق ، عکس امام است کار مسئولین


کمى زیادترش کن هنوز بى حس نیست

حقوق خلق که در راس کار مجلس نیست


خدا به داد جوانان بى زبان برسد

مگر دوباره لیاخوف به دادمان برسد


براى ما که نمردیم زندگى ننگ است

هنوز بر سر تسخیر لاله ها جنگ است


چراغ ها چه شد آخر که راه تاریک است

چه شد که همت و صیادمان ترافیک است


تمام خون شهیدان براى یک عده ست

تمام کشور ایران سراى یک عده ست


 برادران عزیزى که کاسه مى لیسند

براى عید ، همه راهیان تفلیس اند


چقدر راه شهیدان ز راه ما دور است

چقدر تلوزیون لنگ حذف و سانسور است


به ما چه مجرى از امشب به بعد عادل نیست

به ما چه حق تو با فرگوسن معادل نیست


به ما چه چهچه اقاى بوق ممنوع است

امام گفت برادر دروغ ممنوع است


به ما چه راست کسى را ندارد این دوره

به ما چه چپ شده بى مهره و بد این دوره


به ما چه نزدیک است حزبتان خلاص شود

امام گفت نباید که اختلاس شود!


براى حفظ عدالت میان انسان ها

امام گفت بریزید در خیابان ها


رئیس حق بده ما هم به عدل شک بکنیم

تو پشت میز نشستى که ما کمک بکنیم ؟


رئیس قیمت گوشت و پیاز را دیدى ؟

رکود و نرخ تورم ، تراز را دیدى ؟


رئیس با خبرى سفره هایمان خالیست

لیسانس فلسفه مشغول کار حمالیست ؟


رسیده ایم به جایى که خاک بر سرمان

تماممان شده انجام لیگ برترمان


کسى شبیه آوانگارد طالقانى نیست

وزیر خارجه ى دیپلماتمان نى نى است


نفوذ و پارتى و تطمیع و پول و دلالى

و مفسدان همه هستند و نیست خلخالى


یکى بیاید و این صفحه را ورق بزند

کسى نمانده در اینجا که حرف حق بزند ؟


همه شرنگ و ولیکن شراب یک نفر است

که بازمانده از آن انقلاب یک نفر است

سید تقی سیدی

۳۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۸
R_A Zeytun

 

تلجأ إلى العُزلـة، لکنک تعلم فی داخلک أنک ترید أن یعثر أحدهـم علیک.

جبران خلیل جبران

به کنج عزلت پناه می‌بری،

ولی در اعماق وجودت میدانی

 

که می‌خواهی یک نفر تو را پیدا کند.

پ.ن:

یا شاید هم:

نلجأ إلى العزله ولا نتمنى أن یجدنا احد...

به کنج عزل پناه می‌بریم و نمی‌خواهیم کسی ما را پیدا کند...

پ.ن:

داشتم یه سری از عکس‌هام رو نگاه می‌کردم، عکس زیر رو پیدا کردم؛ جای تعجب داره ولی من حتی دلم برای دانشگاه شهید بهشتی هم تنگ شده، برای نفس نفس زدن‌هاش که برسی به مسجد، برای اینکه هر جای دانشگاه که می‌خواستی بری باید یه دور کوه‌نوردی می‌کردی، حتی برای زدنِ تگِ آسانسورِ پژوهشکده، برای اون حسِ خلوتی که می‌تونستی توی جای جایِ دانشگاه پیدا کنی و آهنگ گوش بدی و بینِ آدم‌های تنهای دیگه به تنهایی‌های خودت فکر کنی و...

پ.ن:

یه کاری واسه من بکن

چه نمیدونم...ساعتتو در بیار بزار رو میز بگو واسه تو کردم

...آدم گاهی واقعا احتیاج داره به یه حرفِ محبت آمیز...

 

(برشی از فیلم کوتاهِ «قایق‌های من»)

 

۲۰ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۵۳
R_A Zeytun

مِن بابِ عیدیِ من و «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة...» این حدیث رو که چند شب پیش دیدم و به دوستام به عنوان عیدی فرستادم، برای شما هم فرستادم، از امام رضا ع هست، نقل به مضمونِ ماجرا اینجوری هست که یه بنده خدایی از امام رضا ع پرسید که تکلیفِ امامِ بعد از شما چجوری هست و همین که ما بفهمیم پسرتون کی هست، تکلیفِ امام مشخص میشه دیگه کلا مشکل دیگه‌ای نیست؟ امام رضا ع در جواب این حدیث رو فرمودند که امام یه سری ویژگی داره و صرفا از رابطه‌ی پدر-پسری مشخص نمی‌شه و مشخصات امام این‌ها هست و...:

 

وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ اَلْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ لِلْإِمَامِ عَلاَمَاتٌ یَکُونُ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ وَ أَحْکَمَ اَلنَّاسِ وَ أَتْقَى اَلنَّاسِ وَ أَحْلَمَ اَلنَّاسِ وَ أَشْجَعَ اَلنَّاسِ وَ أَسْخَى اَلنَّاسِ وَ أَعْبَدَ اَلنَّاسِ وَ یُولَدُ مَخْتُوناً وَ یَکُونُ مُطَهَّراً وَ یَرَى مِنْ خَلْفِهِ کَمَا یَرَى مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ إِذَا وَقَعَ عَلَى اَلْأَرْضِ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ عَلَى رَاحَتَیْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَیْنِ وَ لاَ یَحْتَلِمُ وَ تَنَامُ عَیْنُهُ وَ لاَ یَنَامُ قَلْبُهُ وَ یَکُونُ مُحَدَّثاً وَ یَسْتَوِی عَلَیْهِ دِرْعُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لاَ یُرَى لَهُ بَوْلٌ وَ لاَ غَائِطٌ لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ وَکَّلَ اَلْأَرْضَ بِابْتِلاَعِ مَا یَخْرُجُ مِنْهُ وَ تَکُونُ رَائِحَتُهُ أَطْیَبَ مِنْ رَائِحَةِ اَلْمِسْکِ وَ یَکُونُ أَوْلَى بِالنَّاسِ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَشْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ وَ یَکُونُ أَشَدَّ اَلنَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ یَکُونُ آخَذَ اَلنَّاسِ بِمَا یَأْمُرُ بِهِ وَ أَکَفَّ اَلنَّاسِ عَمَّا یَنْهَى عَنْهُ وَ یَکُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً حَتَّى إِنَّهُ لَوْ دَعَا عَلَى صَخْرَةٍ لاَنْشَقَّتْ بِنِصْفَیْنِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ سِلاَحُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَیْفُهُ ذُو اَلْفَقَارِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ صَحِیفَةٌ یَکُونُ فِیهَا أَسْمَاءُ شِیعَتِهِ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ صَحِیفَةٌ فِیهَا أَسْمَاءُ أَعْدَائِهِ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ تَکُونُ عِنْدَهُ اَلْجَامِعَةُ وَ هِیَ صَحِیفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فِیهَا جَمِیعُ مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وُلْدُ آدَمَ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ اَلْجَفْرُ اَلْأَکْبَرُ وَ اَلْأَصْغَرُ إِهَابُ مَاعِزٍ وَ إِهَابُ کَبْشٍ فِیهِمَا جَمِیعُ اَلْعُلُومِ حَتَّى أَرْشِ اَلْخَدْشِ وَ حَتَّى اَلْجَلْدَةِ وَ نِصْفِ اَلْجَلْدَةِ وَ ثُلُثِ اَلْجَلْدَةِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ.

 

 

(من لا یحضره الفقیه  ,  جلد۴  ,  صفحه۴۱۸ ،  الخصال  ,  جلد۲  ,  صفحه۵۲۷  )

 

 

امام رضا علیه السّلام فرمودند:

 

 

امام را نشانه‌هایی است:

 

 

 

دانشمندترین مردم می‌باشد و حکیم‌ترین مردم و پرهیزکارترین مردم و دلیر ترین مردم و باسخاوت‌ترین مردم و پر عبادت‌ترین مردم و ختنه شده متولد میشود و پاکیزه می‌باشد و از پشت سرش همچون پیش رویش میبیند و سایه ندارد و چون از شکم مادر بر زمین می‌افتد دو کف دست بر زمین می‌نهد و صدا بشهادتین بلند می‌کند و محتلم نمی‌شود و دیده‌اش بخواب می‌رود ولی دلش بیدار است و فرشتگان با او سخن میگویند و زره رسول خدا بر تن او راست آید و بول و غایطش دیده نشود زیرا خداوند عز و جل زمین را موظف فرموده است تا هر چه از امام بیرون می‌آید ببلعد بویی خوشتر از بوى مشک دارد و امام بر مردم از خودشان به حکم سزاوارتر است و از پدران و مادرانشان بر آنان مهربان‌تر و بیشتر از همۀ مردم در پیشگاه خداى عز و جل فروتن می‌باشد و بدستوراتی که بمردم می‌دهد خود از همه بهتر عمل می‌کند و از کارهایی که نهی می‌کند خودداریش از همه بیشتر می‌باشد و دعایش مستجاب است تا آنجا که اگر دعا بر سنگی کند به دو نیم شکافته می‌شود و اسلحۀ رسول خدا و شمشیر ذو الفقارش نزد او است و بنزدش کتابی است که نام‌هاى شیعیانش تا روز قیامت در آن است و کتابی که نام‌هاى دشمنانش تا روز قیامت در آن ثبت است و جامعه نزد او است و آن طومارى است بدرازى هفتاد ذراع که همۀ نیازمندى‌هاى آدمیزاده در آن ثبت است و جفر بزرگ و جفر کوچک که در پوست بز و پوست قوچ است نزد او است و همۀ دانش‌ها را در بردارند حتی زیان کرد خراشیدن تن و حتی حد زدن با تازیانه را و نصف حد و یک سوم حد با تازیانه را و مصحف فاطمة علیها السّلام در نزد او می‌باشد.

 

پ.ن:

طبق چیزی که من جست‌و‌جو کردم این حدیث امام رضا ع لزوما کامل‌ترین و جامع‌ترین حدیث در باب ویژگی‌های امامت نیست(از چیزهای ذکر نشده میشه به عصمت امامان یا اینکه درندگان امامان را نمی‌خورند و... اشاره کرد) ولی خب به نظرم نکات جالبی داشت که میشه به طور شهودی و همه‌کس فهم چک بشه که این فرد امام هست یا نه

پ.ن:

   

 

میلاد علی اکبر ع و روز جوان رو به همه تبریک می‌گم.

 

پ.ن: به عنوان یک موسیقی نسبتا جالب که از اون موقع که شنیدم خیلی زیاد گوشش دادم، با هم بشنویم:

رضا صادقی-همه اون روزا(نسخه‌ی اجرای زنده)

همه‌ی اون روزایی که بی تو گذشت کنار تو بودمو

غصه‌ی رفتن تو یه روزی گرفت تمام وجودمو

نمیدونم کجایی که تلخه که من یه خاطره بودم و بس

نمیتونم از عشق تو دل بکنم تو این همه خاطره

نمیدونم به چشم کی زول بزنم نگاتو یادم بره

 

هنوزم عشقو خاطره هات تو دل کسی که دوست داره هست


 

 

پ.ن:

شما چه خبر، از خودتون یه کم بگید، هم میخونم و هم اگه شد میشنوم، راحت باشید در کل:)

پ.ن:

نماهنگ «منو بشناس» از ماوا رو بشنویم؛ طبق چیزی که ماوا منتشر کرده:

بزرگ‌ترین رویداد تاریخ موسیقی ایران با حضور چهل خواننده مطرح کشور هست و برای تولید این نماهنگ 24 ماه وقت گذاشته شده؛

 

۰۴ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۳۷
R_A Zeytun

شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار

مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟

حافظ

پ.ن : یاران را چه شد؟


یه همچین تصویر و همچین متنی رو برای دوستام تو تلگرام فرستادم، یکیشون در جواب، نسبت به تصویر نوشت که «باز اینم خودش یه جور کمکه..» براش تو بله نوشتم:

«راجع به پیام تلگرام, نیاز به یه گرگ داری که تو رو بخوره؟ البته من نقش گرگ رو نمی‌تونم بازی کنم ولی می‌تونی باهام صحبت کنی!»

و یه سری حرف‌ها زدیم...

یه بخشیش این بود که تو(یعنی من) چرا با رفتن به کافه مشکل داری و نسبت به این قضیه موضع می‌گیری

در جواب گفتم:

کافه رو معمولا دست در دستِ یار/دوست‌دختر می‌رند نه...

کافه‌ی دانشگاه رو باهاش مشکلی ندارم

البته حتی همون اگه میشد ترجیحم این بود که از vendor یه چیزی بگیرم و یه گوشه تنهایی به موزیک گوش بدم و از فضای سبز لذت ببرم

و اینکه بعضی چیزها اولین تجربه‌ش لذت بخش هست, دوست دارم اون اولین تجربه رو با یارم, خاطره بسازم و...


پ.ن:

چند وقت قبل به دوستم این موزیک ویدیوی عربی(السلاح زینة الرجال و نحن تزینّا(سلاح زینت مردان است و ما به این زینت آراسته شدیم)) که آخر پ.ن هست رو فرستادم و در ادامه نوشتم:

زندگیِ ایده‌آلِ من این بود که الان باید تو بلندی‌های جولان، رزم نامتقارن تمرین میکردم برای آمادگی‌های حمله/دفاع از خاک لبنان نه اینکه بشینم مقاله‌ی ژورنالی بنویسم که تهش باید به عنوان نویسنده‌ی همکار، اسم استادم رو که هیچ نقشی نداره، هم اضافه کنم علاوه بر اون مقاله‌ی کنفرانسی که قبلا پذیرش گرفت؛ بعدش هم باید بر میگشتم خونه با خانم لبنانی‌م سر اینکه شب خونه‌ی مامانش اینا بریم یا شبگردی تو بیروت کنیم، یه کم بحث میکردیم و آخرش به این نتیجه می‌رسیدیم که شام رو خونه‌ی مامانش بخوریم و بعدش بریم بیروت گردی

برام نوشت که:

آوینی اگه به جای قلم اسلحه دست گرفته بود جهاد نکرده بود...اشتباه کرده بود!

نوشتم:

اینا فانتزی‌ها و ایده‌آل‌های خودم بود و اینکه نیتم از قلم به دست گرفتن هم این منطق داره که قلم رو فرو کنم تو چشم دشمن:)

تو این مواقع چمران رو میشه مثال زد یا حسن باقری رو...

پ.ن2:

شما چه خبر؟

خوب هستید؟

روزگار خوب می‌گذره؟

۲۵ اسفند ۹۹ ، ۱۱:۴۰
R_A Zeytun

شعر منسوب به امام علی ع خطاب به هستی‌ش حضرت زهرا س:

 

مالی وقفت على القبور مسلما قبر الحبیب فلم یرد جوابی؟

چه شده است که من، بر سر این مزارها می‌ایستم و به قبر محبوبم سلام می کنم،اما پاسخم را نمی‌دهد؟

 

أحبیب مالک لا ترد جوابنا؟ أنسیت بعدی خلة الاحبابی؟

محبوبم! چرا جوابم را نمی‌دهی؟ پس از من، محبت دوستانت را از یاد بردی؟

 

قال الحبیب وکیف لی بجوابکم  وأنا رهین جنادل وترابی 

محبوبم گفت: چطور جواب شما را بگویم که اسیر سنگ‌ها و خاک‌ها هستم

 

أکل التراب محاسنی فنسیتکم وحجبت عن أهلی وعن أترابی

این خاک زیبایی مرا خورده و شما را از یاد برده‌ام و از چشم خانواده و دوستان هم سن و سال، پوشیده و پنهان شده‌ام

 

فعلیکم منی السلام تقطعت منی ومنکم خلة الأحبابی

از جانب من سلام بر شما، که (حلقه‌ی) محبتی که میان دوستان بود، حالا گسسته...

 

امیرالمومنین

ترجمه: فاطمه محبی

پ.ن:

(در هنگام هجرت کاروان از مکه به مدینه)

...مهلا یا اباواقد...

علی (علیه السلام) فرمود:

 

ای ابوواقد شترها را آهسته‌تر بران، زیرا زنان توانایی ندارند و نمی‌توانند سختی ها را تحمل کنند...

 

آجرک الله یا صاحب الزمان

پ.ن:

وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی...

و من تو را به خدا می‌سپارم...

از وصایای خانم حضرت فاطمه زهرا س به هستی‌اش علی ع

 

پ.ن:

کتاب صوتی خطبه فدکیه از تولیدات حرم مطهر رضوی

دانلود رایگان http://archive.razavi.ir/index/post/7704

پ.ن:

زیارتنامه‌ی خانم حضرت فاطمه زهرا س

نکوهش خواص در خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)

حدیث مفاخره خانم فاطمه زهرا س با امیرالمومنین علی ع

پ.ن:

 

 

۲۷ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۲
R_A Zeytun

خدمت حضرت آقا عرض کردم آقا ما در شب گذشته برای آماده‌سازی پیکر مطهر شهدا اقدام کردیم. نمی‌شد آنها را غسل بدهیم، تیمم داده و تجهیز شدند...به سختی تکه پاره‌های این پیکرها را جمع و جور کردیم. گوشت‌های پراکنده را سامان دادیم تا بتوانیم در قالب یک پیکر درآورده و آنها را در تابوت قرار دهیم...شهید سر نداشت، بخشی از کتف ایشان باقی مانده بود و بخشی از مچ پا به پایین و دست و اجزایی که کوبیده شده بود. اینها اربا اربا بودند. من اینها را خدمت آقا عرض کردم و بعد هم به کربلای حضرت ابا عبدالله(ع) اشاره کردم و گفتم «ما که با این وضعیت به سختی شهیدان را جمع و جور کردیم، نمی‌دانم امام زین‌العابدین علیه‌السلام در کربلا چگونه تنها با بوریا پیکر حضرت اباعبدالله علیه السلام را مهیای تدفین کردند؟!».

آقا فرمودند «شما به زحمت افتادید اینها شهید معرکه بودند...»

سردار باقرزاده | فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح (مراسم آماده‌سازی پیکر حاج قاسم سلیمانی و همرزمانشون)

پ.ن:

شهید معرکه حکم «لایغسل و لایکفن» دارد، غسل و کفن ندارد...

 

پ.ن:

از حدود اذان یه غمِ عجیب و البته جدیدی دارم که فکر کنم یه اتفاقی توی جبهه‌ی مقاومت افتاده باشه؛ با اون غمِ سنگین داشتم از خواب می‌پریدم که صدای اذان گوشی‌م و « أشهد أن علیّاً ولی الله» از خواب پاشدم و یه کم آروم شدم ولی خب اون غم نه به اون شدت ولی هنوز هم هست؛ خدا بخیر کنه...

بعدانوشت(پس از شنیدنِ فوتِ آیت الله مصباح):

آه از غمی که تازه شود با غمی دگر...

پ.ن:

برگردی ای کاش...

۱۲ دی ۹۹ ، ۰۷:۱۱
R_A Zeytun

لذت نمانده است در آیینه‌ی حیات

از عیش های رفته دلی شاد می‌کنیم

صائب تبریزی

پ.ن:

احسان و برادرشون حسن محبوبی هر دو شهید شدند.

پ.ن:

آقای اردوغان، اون جملات و کلماتی که در جوابِ چرت و پرت‌های تو میشه گفت، در شأن من نیست که بگم!

پسر ببین آذربایجان چقدر حقیر و بی هویت شده که برای پیدا کردنِ یه‌هویت دست به دامن این ادوغانِ وقف‌عام‌شده‌ی از همه‌جا باخته میشه(ایموجی دست بر پیشانی کوبیدن)

رفتار اردوغان و این حالتِ بی‌هویتی که آذربایجانِ الان داره، من رو یادِ ماجرای زیاد بن ابیه(زیاد پسرِ باباش) و ابوسفیان میندازه(عبیدالله بن زیاد پسرِ زیاد بن ابیه یا زیاد بن سمیه همونی هست که توی زیارت عاشورا خودش و کلِ خاندانش رو لعن می‌کنیم(لعن الله آل زیاد و...)؛ این زیاد بن ابیه توی تاریخ مادرش(سمیه) معلوم هست اما پدرش دقیقا معمول نیست کیه و مادرش به اصطلاح اون دوران، پرچمدار بوده؛ هر از چند گاهی که قصد داشتند از این بشر استفاده کنند، یکی پیدا می‌شد و بهش می‌گفت من می‌دونم بابات کیه و... اونم قبول می‌کرد تا از این بی‌هویتی خارج بشه؛ در زمان عمر، ابوسفیان گفت که من اون شب که مردها با مامانت بودم، یکیشون من بودم و این صوبتا و تو پسرِ من(پسر خونده‌ی من) هستی اما امام علی ع شدیدا با این حرفی که زده شد، مخالفت کردند. بعد از صلح امام حسن ع و استحکام خلافت معاویه، زیاد به دمشق دعوت شد و معاویه گفت تو داداش من هستی و کجا بودی داداشی و این چرت‌و‌پرت‌ها(همون حرفی که ابوسفیان زده بود که با مامانت آره و...، این سری معاویه بهش زد که بابام با مامانت آره و...) پسرش عبید الله بن زیاد هم که از کنیز زناکارى به نام مرجانه به دنیا اومد و به‌ «ابن ‌مرجانه‌» مشهور شد و از عاملان اصلی وقوع حادثه کربلا و شهادت امام حسین ع بود، یکی از خطبه‌های امام حسین ع تو روز عاشورا که فرمودند ‌«الا و ان الدعى بن ‌الدعى...» اشاره به همین پدر و پسرِ بی‌هویت دارند.)

کاش آقای علی‌اف به خودشون بیاند و بدونند که آذربایجان هویت داره و جزئی از تاریخ ما بوده و صد البته اردوغان غلط کرده؛ این اردوغان توی نگه‌داشتنِ ترکیه مونده و رسما به خاطرِ پیوستن به اروپا، کلِ ترکیه رو به فنا داده توی سوریه هم که رسما شکست خورد، حالا اومده سرِ آذربایجان قمار کنه؛

خدایا خودت به داد همه‌مون برس

 

۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۱:۳۴
R_A Zeytun

با تاخیر تولد سید حسن نصرالله عزیز، مبارکشون باشه و ان‌شاءالله که سلامت باشند.

توی دورانِ مسئولین بی‌کفایتی و ترسویی که داریم، واقعا وجودشون نعمتی هست و باعث آرامش و دلگرمی آدم میشه..

فیلم‌های زیر جشن تولدی هست که مردم توی خیابون برای سید گرفتند، کاش ما هم یه نفر آدم اجرایی که هنوز ترور نشده باشه و مردم اون بزرگوار رو بشناسند رو داشتیم که انقدر محبوب اکثریت باشه و با ذوق براش جشن تولد توی خیابون ها بگیریم؛ حیف... .

(سید حسن 61ساله شدند)

 

 

 

 

الله معک نحنا معک| علی العطار

 

 

۱۱ آذر ۹۹ ، ۰۲:۰۳
R_A Zeytun