۳۰یا۳۰ :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۵۸ مطلب با موضوع «۳۰یا۳۰» ثبت شده است

  • ظلم معنایش این است که ظالم از حدّ خود تجاوز بکند به مرز دیگری برسد مظلوم معنایش این است که بیگانه وارد حریم او شد این معنی ظالم و مظلوم است.
  • انسان می‌تواند خودش را تعقّل کند به خودش عالِم بشود اتحاد عالم و معلوم ممکن است اتحاد عاقل و معقول ممکن است اما اتحاد ظالم و مظلوم که ممکن نیست این بازگشتش به نقیضین است.
  • اینها به خودشان ظلم کردند, اینها به خودشان ظلم کردند یعنی چه؟ چه کسی ظالم است چه کسی مظلوم است. در تحلیلهایی که از این طایفه از آیات برمی‌آید روشن شده است که این شهوت و غضب که بخش تحریکی و عملِ شئون نفس است آن بخش وهم و خیال که بخش اندیشه و ادراکی نفس است اینها مرزی دارند عقل که با فطرت الهی آمیخته است و آن عقلِ عملی که خدا او را مُلهم کرده به فجور و تقوا این نورانیّتی است در درون انسان یک موجود مجرّدی است در درون انسان که خدا این را به ما تملیک نکرد این را امانت به ما داد که ما از این چراغ استفاده کنیم مثل اینکه چراغی را دیگری به زید می‌دهد می‌گوید آقا این چراغ را بگیر و این راه را برو دیگر تملیک نکرده این چراغ را به او به عنوان امانت داده حالا اگر او این شیشه چراغ را بشکند یا این شیشه را غبارآلود کند که نور این چراغ به جایی نرسد خب به این چراغ ظلم کرده به صاحب چراغ ظلم کرده حقّ دیگری را برده. آن ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا﴾ مِلک ما نیست آن ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ٭ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ امانت الله است مِلک ما نیست اگر کسی در بخش اندیشه به آن عقل اهانت کند ظلم کرد به آن خودی که لایه دوم است و امانت الهی است, اگر در بخش انگیزه شهوت و غضب به آن عقلی که «به عُبد الرحمن» تعدّی بکنند او را به بند بکشند خودشان امینِ قافله بشوند به آن خود ظلم کردند. چون ما دو خود داریم یک خودی است که امانت الله است یک خود داریم که به حسب ظاهر مِلک ماست در سورهٴ مبارکهٴ «حشر» و در سورهٴ مبارکهٴ «آل‌عمران» و «نساء» بین این دو خود فرق گذاشته در سورهٴ «حشر» فرمود اینها چون خدا را فراموش کردند خدا اینها را از یاد خودشان برد اینها خودشان را فراموش کردند ﴿لاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾
  • قصاص حقّ خود شخص است در قصاصِ طرف شخص می‌تواند عفو کند شخص می‌تواند ترمیم کند در قصاص نفس ولیّ دم می‌توانند اعمال حق کنند می‌توانند ببخشند اما بعضی از حقوق است که نه برای خود انسان است نه برای ولیّ او ـ معاذ الله ـ اگر به زنی تجاوز شده یا به مردی تجاوز شده این ناموس و عفّت آیا حقّ‌الناس است یا حقّ‌الله اگر به زنی تجاوز شده این زن می‌تواند بگوید من گذشتم اگر به مردی تجاوز شده این مرد می‌تواند بگوید من گذشتم این مثل خون است که حقّ اوست یا عِفاف است که حقّ الله است چرا زن اگر بگذرد باز پرونده هست که ﴿فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا﴾ هست معلوم می‌شود عفّت و ناموس جزء آن خود دوم است که حقّ الله است ما امینیم این آیات الهی است. خب کدام فقه است کجا فقه است کدام فقیه است که می‌تواند فتوا بدهد که اگر زن بگذرد حدّ زنا و حدّ رَجم و امثال ذلک ساقط است ـ معاذ الله ـ معلوم می‌شود این حقّ الله است این حقّ الله برای آن امانت الله است این همان لایه دومی است این همان خودی است که ما امین اوییم نه مالک او که اگر کسی عفافش را از دست داد حجابش را از دست داد به خود ظلم کرد یعنی آن خود دوم آن خودی که امانت اوست برای او نیست اینکه می‌گوید من خودم آزادم این آمده امانت الهی را انکار کرده مِلک خود گرفته و غاصبانه دارد زندگی می‌کند و خود را مالک آن می‌داند این می‌شود ﴿أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ﴾ خدایِ او همان هوس اوست برای اینکه مالکِ آن نفس خداست مالک عفّت و ناموس خداست اگر کسی بگوید من صاحب‌اختیار خودم هستم همین می‌شود ﴿أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ﴾
  • آنچه را که طهارت جامعه و قداست جامعه را فراهم کرده است همین چشمِ پاک گوش پاک زبان پاک لسان پاک و امثال ذلک است گفتند خلوت اجنبیّه با اجنبی در جایی جایز نیست و نماز هم بی‌اشکال نیست برای اینکه این به حریم خدا دارد تعدّی می‌کند هر اشکالی در جامعه پیدا شده بر اثر رعایت نکردن مسئله حجاب و مسئله عفاف و رعایت نکردن آداب چشم و گوش است وگرنه خطرهای مهم پیش نمی‌آمد
  • بدن انسان را خدای سبحان موقّتاً تملیک کرده به دلیل اینکه فرمود اگر کسی به شما آسیب رساند می‌توانید عفو بکنید در اختیار شماست مِلک شماست چیزی را خدای سبحان تفویض نکرده در خلال حرف هم اشاره شد که تفویض نشده که انسان بشود مالکِ مطلق لذا به بدن خودش هم نمی‌تواند آسیب برساند تفویض نکرده لکن اگر کسی به بدن او آسیب رساند قصاص طرف می‌خواهد بکند ولی اگر نکرد حقّ مشروع اوست می‌تواند عفو کند چه قصاص طرف چه قصاص نفس اما مسئله حجاب این طور نیست مسئله عفاف این طور نیست.

سوره نور آیات 1 و 2


۲۳ اسفند ۰۲ ، ۰۵:۱۵
R_A Zeytun

 

 

 موزیک ویدیو فیلم هناس - برداشتی از زندگی سرکار خانم شهره پیرانی و شهید هسته ای شهید داریوش رضایی نژاد و آرمیتا


هناس = نفس


پ.ن 0:
این هم یه کلیپی از شهید دانیال رضازاده و همسرشون هست و به نظرم پیدا کردن این کلیپ از خیلی جهات، برام معنادار هست

 

 

پ.ن 1:

هناس | حسین حقیقی

 




هنوز همون آدمم خودت بیا ببین

هنوزم عاشقم همین خودت بیا ببین

قرارمی هنوز بهارمی هنوز

ببین که هرچی دارم و ندارمی هنوز

چه باورت بشه چه باورت نشه

تو بیشتر از گذشته‌ ها کنارمی هنوز

هنوز دست من تو دستای توئه

خود تویی ببین کی میگه رویای توئه

نفس بکش هوامو بیین که زنده موندم

ببین که جون گرفتم همین که از تو خوندم

نفس بکش تو دستم بذار هواتو داشته باشم

نفس بکش تو قلبم میخوام صداتو داشته باشم

از من گرفتنت اما تو بامنی

از دست نمیدمت حق گرفتنی

قول بده بیای بازم تو خواب من

بگی هناسمی بگم هناستم

من و نگاهی که مونده سمت آخرین نگاهت

منو شبای خستگی که موندن

واسه همیشه چشم به راهت

بگو که هستی بگو که پای عشقمون نشستی

بگو که چشم تو یه بارم به روی گریه های من نبستی

از من گرفتنت اما تو با منی

از دست نمیدمت حق گرفتنی

قول بده بیای بازم تو خواب من

بگی هناسمی، بگم هناستم


پ.ن 1.5:

دیشب تیزر چند دقیقه ای از دوره تحلیل سیستم رو به صورت رسمی از کانال‌های خانه اندیشه ورزان پش کردند و از همون دیشب، سیلی از پیام‌ها روانه‌ی من شده که شما چراغ سبز رو به ما بده و ما متولی برگزاری دوره‌های بعد میشیم یا بیا و مالکیت فیلم‌های این دوره رو ما بگیریم و هر درآمدی که اون‌ها به تو میدند رو، ما بیشترش رو پرداخت می‌کنیم و...

این حجم از خواسته شدن، به صورت همزمان، عجیب بود

لینک فیلم دوره در بله:

https://ble.ir/khanahouse/526906138322421799/1683123868343


لینک فیلم دوره در تلگرام:

https://t.me/khane_andishevarzan/503


پ.ن 2:

از دیشب یک سردرد خاصی داشتم و امروز خیلی عجیب و بشدت سنگین و برای چندبار تو شرکت گریه کردم. گفتم یه کم از قرآنی که روی میزم هست، همینجوری صفحه باز کنم و یه کم بخونم و آروم بشم؛ با پس زمینه «سنصلی فی القدس» که داشت از لپ تاپم پخش میشد، صفحه 55 قرآن، اومد و بیشتر گریه‌م گرفت:

۱۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۷:۵۳
R_A Zeytun
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۷ اسفند ۰۱ ، ۰۹:۴۲
R_A Zeytun
۲۹ آذر ۰۱ ، ۱۲:۴۳
R_A Zeytun

در شرایطی که دسترسی به امام نیست، تکلیف چیست؟

 

توی پست قبل تاکید زیادی روی این مسئله کردم که از نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این هست که اساسا تشیع بر محوریت ولایت پذیری از انسان کامل میگرده و این وجه تمایز تفکر شیعه (چه به عنوان یک مذهب، چه به عنوان یک منش (اعم از سیاسی و اجتماعی و...) برای برون رفت از هر بحرانی (به پ.ن1 مراجعه کنید)) با دیگر ادیان و مذاهب هست. تو این وضعیت یک سوال اساسی مطرح میشه که  در شرایطی مثل الان که مستقیما به امام معصوم دسترسی نداریم تکلیف چیه؟

آیا نباید از سیره و روش امام معصوم، شیوه‌ی عقلانی‌ای رو استخراج کنیم که بتونیم بر اساس اون عمل کنیم؟

 

جواب من (و استثنائا جواب دین و اسلام و علما و...) این هست که بله باید با استفاده از شیوه عقلانی و استدلالی، روش و سیره معصوم ع رو استخراج کنیم؛ اما نکته اینجاست که کدوم شیوه عقلانی هست و کدوم استدلال مبتنی بر اکت معصوم ع هست و کدوم اکت منطبق بر زمان حال حاضر هست، اختلافاتی هست که به همین سادگی نمیشه ازشون گذشت.

توی پست قبلی یک سوال نسبتا ساده پرسیدم که اگر حس کنیم که حاکم داره به مردم و دین و اعتقادات ظلم میکنه و بعد از تذکر، توبه هم نمیکنه آیا باید علیه‌ش قیام کرد یا نه؛ برای پاسخ به این سوال، دو تا از اکت‌هایی که اتفاق افتاد (برخورد امام علی ع با خوارجی که فکر میکردند علی ع ظلم کرده و توبه هم نمیکنه و رفتاری که امام حسین ع داشتند و اتفاقاتی که یزید مسبب‌ش بود) رو مثال زدم؛ اگر بخوایم روی همین دو مورد استدلال و بررسی کنیم که چه چیزی به عنوان اصل هست و منطبق بر شرایط امروز هست و چه چیزی شرایط و زمان دیگه‌ای رو می‌طلبه ساعت‌ها و سال‌ها بحث نیاز هست که احتمالا موقعی به جواب درست میرسیم که خیلی سال از اون واقعه گذشته.

مثلا در نظر بگیرید که دنبال این هستیم ببینیم باید علیه حرکتی که جنبش سبز سال 88 و 89 انجام داد، طرف سید خدا میرحسین موسوی باشیم و یعنی شرایط مثل دوران امام حسین ع هست و حاکمیت مثل حکومت یزید داره برخورد میکنه یا باید طرف سید خدا سید علی خامنه‌ای باشیم و وضعیت مثل فتنه خوارج در دوران امام علی ع هست و مخالفان رو باید شتک کرد. به نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این مسئله اصلا مسئله ساده‌ای نیست که بشه با استدلال و منطق و بحث‌های حدیث شناسی و سیره پژوهی و... به نتیجه رسید؛ پس چیکار باید کرد؟ این بر میگرده به ثانیا پست قبل که در جواب «سوال آیا میشه دلیلی برای درستی و صحت یا نادرستی و غلط بودن حرکت امام حسین ع و وقایع عاشورا آورد؟» بهش اشاره کردم:

«ملاک حبّ و بغض، قلب هست و نه عقل»

به قول امام خمینی


 

 

«...گاهی علم، انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علم توحید انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علمِ عرفان انسان را به جهنم می‌رساند؛ گاهی علم فقه انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علم اخلاق انسان را به جهنم می‌فرستد. با علم درست نمی‌شود. تزکیه می‌خواهد- یُزَکّیهِمْ - تزکیه مقدم است بر همه چیز...» (برای دیدن سخنرانی کامل به این لینک مراجعه کنید)

 

به نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) اگر انسان قلب خودش رو خالص کرده باشه، از اونجایی که انسان کلا بر مبنای استدلال کاری رو انجام نمیده و با قلبش کار رو انجام میده (به قول حاج آقا قرائتی انسان اگر کاری رو بخواد انجام بده، دلیلش رو پیدا میکنه و اگر نخواد کاری رو انجام بده، بهونه‌ش رو)

(آقامون سعدی می‌فرماد:

مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن

سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم)

در موقعیت‌های مختلف اعم از موقعیت‌های ساده و روزمره و موقعیت‌های بشدت حساس و سرنوشت‌ساز عمرش، حتی اگر اشتباه هم انتخاب کرده باشه، تا لب پرتگاه میره ولی اون حب‌ش به خدا و اهل بیت و امام معصوم و انسان کامل، نمیذاره که به قعر پرتگاه، سقوط کنه و دست‌ش رو میگیرند و بالاخره کمکش میکنند. برعکسش هم خب صادق هست که اگر با قلب به حب یک چیزی ایمان نداشته باشی و اشتباهی توی یک موقعیت درست و طرفِ درستِ ماجرا قرار گرفته باشی، هر چند که اجرت رو در لحظه طبق امداد الهی خواهند داد اما در نهایت موجب عاقبت بخیری‌ت نمیشه؛ مثالش هم تو کربلا فراوون هست، اون دو نفری که اومدند بالا سر امام حسین ع تا سر خون خدا رو ببرند ولی توبه کردند و برگشتند و شهید شدند و از اون طرف هم اون آدمی که اومد به امام گفت که تا الان فکر میکردم شما پیروز میشید ولی الان میبینم امکان نداره و خداحافظی کرد و امام حسین ع گفتند انقدری دور شو که صدای ما بهت نرسه و... و جزء شهدای کربلا نشد.

 

پ.ن 1:

یه نظریه در مورد امام موسی صدر هست که میگند «به باور امام موسی صدر تشیع نوعی نگرش است و نه صرفا یک مذهب» یعنی اینکه «تعبیر امام صدر این است که تشیع نوعی نگرش است و نه صرفا یک مذهب در کنار دیگر مذاهب اسلامی. مساله اصلی تشیع این است که با رحلت رسول خدا باب دسترسی به علم معتبر معصوم بسته نمی‌شود و با وجود دسترسی به امام معصوم این راه همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین سخنان ائمه بسیار مهم است.» یه جورایی منطقش به نظرم این میاد که کلا بن‌بستی رو در نظر نمیگیرند و اگر سرچشمه نباشه یه جورایی سعی میشه در شیعه با راهکارهای مختلف، شبیه به سرچشمه رو ایجاد کرد و منابع موجود رو به اندازه‌ای که میشه به اون آب زلال چشمه شبیه کرد؛ چه تو اکت سیاسی این بن‌بست وجود نداره و چه در مسائل عبادی؛ حالا اینکه این موضوع چقدر درست هست و اصلا امام موسی صدر گفته یا نه رو من نمیدونم!

 

۲۳ مرداد ۰۱ ، ۰۳:۱۳
R_A Zeytun

آیا حرکت (و نه قیام) امام حسین ع در سال 61 هجری درست بود؟

(الجمعة - ٧ محرم ١٤٤٤-- ۱۴ مرداد ۱۴۰۱)

چند وقتی هست که در مورد معنای زندگی مطالبی میخونم و سعی کردم هم از کتاب‌ها با تِم مذهبی مثل نوشته معنای زندگی شهید مطهری استفاده کنم و هم از فیلسوف‌های غربی و یا ایرانیِ غیر مذهبی استفاده کنم (به دلیل تبلیغ نشدن، اسامی افراد ذکر نشد!). هر کدوم یه سری بحث‌ها در مورد اینکه کلا چرا باید زندگی کنیم و کلا زندگی کردن یعنی چی، مطالبی رو نوشتند. همه‌ی این موارد با همه‌ی اختلافات را در کنار هم قرار بدهیم و با اندیشه‌ها و نوشته‌ها و بحث‌هایی که در مورد حرکت سال 61 هجری امام حسین ع وجود داره، جمع کنیم، آیا میشه دلیلی برای درستی و صحت یا نادرستی و غلط بودن حرکت امام حسین ع و وقایع عاشورا آورد؟

نظرِ من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این هست که خیر! هیچ منطق و دلیلی رو نمیشه از این نوشته‌ها و استدلال‌ها برای صحت یا غلط بودنِ حرکت امام آورده بشه؛ چون امام (انسان کامل) اعتبار و صحتِ درستیِ یک کار هست و اصلا ملاک درستیِ یک چیز امام هست و هر استدلال و دلیل و نوشته و بحثی که در موردِ چراییِ یک حرکتِ منتسب به امام، آورده میشه، مسیر کاملی رو نمیتونه نشون بده چون

اولا درستی و نادرستی یک چیز بر مبنای یک معیار هست و خودِ معیار، یک فعلی رو انجام داده؛ پس اون کار درست هست و نمیشه استدلالی رو آورد که بخواد صحت سنجی کنه

ثانیا ملاک حبّ و بغض، قلب هست و نه عقل

برای توضیح بیشتر، سوال زیر رو در نظر بگیریم و قدم به قدم استدلال کنیم:

آیا اگر حس کردیم که یک حاکمی، ظالم هست و به اعضای جامعه و دین خدا، ظلم میکنه، باید علیه اون حاکم، قیام کرد؟ نظر اسلام و دین چی هست؟

چون اول پست رو با امام حسین ع شروع کردم و الان تو حال و هوای محرم هستیم احتمالا به ذهنتون، وقایع عاشورا سال 61 هجری و قیام (و نه حرکت (بر خلاف تیتر!)) امام حسین ع به ذهنتون اومده باشه، ولی این سوال رو در رابطه با حرکتی که خوارج انجام دادند پرسیدم (اگر با این حرکت ژورنالیستی من حس بازنده بودن رو دارید، عذرخواهی میکنیم).

یه عده از آدم‌های نماز شب خون و قاری قرآن و بشدت مشهور به نمازها و سجده‌های طولانی، حس کردند و بعدا این برداشت براشون پیش اومد که یک حاکمی به اسم علی ابن ابی طالب ع در یک حرکتی داره ظلم میکنه و حتی گناه هم کرده و بعدا با تذکری که دادیم بهش، توبه هم نکرده؛ اومدند و با استدلال به مبانیِ دینی‌شون قیام کردند؛

درسته که یه سری رفت و برگشت‌هایی بین امام علی ع و این گروه رخ داد و صحبت‌هایی هم شد اما در هر حال و در نهایت، امام علی ع انگاری بر خلاف اون استدلالِ دینی که علیه ظالم و حاکم گنه کار باید اقدام کرد، اومدند و همه‌شون رو شَتَک کردند و همه رو گردن زدند. 

و همین برخورد رو اگر مبنای دینی قرار بدیم که باید همه مخالفینی که استدلالِ این طوری دارند رو گردن زد و این واقعه رو با اتفاقی که در سال 61 افتاد مقایسه کنید که یه گروه از افراد حس میکردند که حاکم مفسد هست و داره با حرکت‌هاش به مردم و دین ظلم میکنه و باید علیه اون قیام کرد؛ یه سری حرکت هم انجام میشه و یه سری رفت و برگشت و صحبت هم اتفاق میافته و در نهایت اون اتفاقات رخ میده و امام حسین ع و یارانشون رو اون طوری شهید میکنند.

تفاوت این دو واقعه در کجاست؟

به نظرم (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) تفاوت و معیار و مبنای فهمیدنِ این دو واقعه در فردی هست که اکت رو انجام میده و بر مبنای اون فرد که انسان کامل هم هست فقط میشه گفت که وقایع از هم برش میخورند و برچسب‌گذاریِ وقایع رخ میده.

واقعه اول که جنگ نهروان هست و بین امام علی ع و  خوارج رخ داد، چون علی ع اون اکت رو انجام داد پس مقابله با اون گروه درست هست و اصلا علی ع خودِ دین هست پس اون کاری که امام علی ع انجام دادند، درست هست و دینی هست.

واقعه دوم که قیام امام حسین ع هست و قیام کردن، موضوعیت داره، چون حسین بن علی ع اون اکت رو انجام داد پس درست هست (و نه به خاطر اون استدلال هایی که گفته میشه و احتمالا تو سخنرانی‌ها شنیدیم) و اصلا حسین ع خود دین هست، اگر قیام نمیکردند، قیام نکردن، درست بود؛ اگر هر کار دیگه‌ای هم انجام میدادند، همون کار درست بود و لاغیر.

همین مسئله رو میشه به امام زمان عج هم بسط داد. چرا الان ظهور اتفاق نمی‌افته؟ چون وقتش نیست، چرا میگم وقتش نیست؟ چون امام زمان عج در حال حاضر ظهور نکردند پس ظهور نکردن، یک اکت درست و صحیح هست. اگر قیامشون رو فلان زمان علنی کنند، اون فلان زمان، زمان درست قیام کردن بوده و هست و...

میخوام آخر این نوشته رو با این برداشتِ خودم از شیعه، تو اوج، رها کنم که به نظرم بر خلاف همه‌ی نگارش و نگرش‌هایی که تو اسلام وجود داره و برای هر موضوعی ده‌ها مطلب و گزاره و کتاب ذکر میشه، شیعه کاملا بر محور امام و انسان کامل که ولایت روی تک‌تک اعضا داره، میچرخه و هیچ کنش و اکتی رو نمیشه فارغ از نگاه و دستور انسان کامل، درست یا نادرست بودنش رو تشخیص داد و صراحتا میشه گفت که قائل به حسبنا کتاب الله نیستیم و صریحا به انسان کامل وابسته هستیم و برامون هر حرکتی که امام انجام میده، موضوعیت داره، مثل زیارت آل یاسین:

...السَّلامُ عَلَیکَ حِینَ تَقُوم،  سلام بر تو هنگامی‌که بر می‌خیزی

السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ،   سلام بر تو زمانی که می‌نشینی

السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَتُبَیِّن،  سلام بر تو وقتی که می‌خوانی و بیان می‌کنی

السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَتَقْنُتُ، سلام بر تو هنگامی‌که نماز می‌خوانی و قنوت بجا می‌آوری

السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ،  سلام بر تو زمانی که رکوع و سجود می‌نمایی



و در آخر به نقل از آقامون سعدی بگم که:

من آن نى ام، که حلال از حرام نشناسم...

شراب با تو حلال است و آب بى تو حرام!


۱۴ مرداد ۰۱ ، ۰۳:۲۶
R_A Zeytun
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۲ مرداد ۰۱ ، ۰۹:۱۱
R_A Zeytun

آیت الله جوادی آملی می‌فرماند که:

مال در نظام اسلامی به منزله ستون فقرات یک ملّت است، ثروت مملکت را نباید به دست سفیهان سپرد، زیرا ثروت مملکت عامل پایداری یک ملّت است. اگر ملّتی نتواند ستون فقراتش را حفظ بکند فقیر است؛ فقیر به آن ملّتی می‌گویند که ستون فقراتش شکسته است.


به عنوان یک مهندس صنایع که میشه گفت اجازه‌ی دادنِ دکترین رو داره و همین الان درگیرِ بهینه‌سازیِ کارهای یک شرکت بزرگ تولیدی-خدماتی هست و کامل با پیچیدگی مسائل اقتصادی آشنا هست و...، باید بگم که:

نمیشه بخوای "جراحی اقتصادی" بکنی اما ته تحصیلات و تخصصت "طب سنتی" باشه ای دلربا


پ.ن 0:

اگر میشه برای خوب بودنِ آزمونِ ارشدِ یه بنده خدایی و قبولی تو بهترین جایگاه با بیشترین حسِ خوبی که میتونه به خودش و خونواده‌ش منتقل بشه، رو سر من منت بذارید و دعا کنید. خدا خیرتون بده


۱۹ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۰۳
R_A Zeytun

 

(تصویر تزئینی است!)

اسرائیل دو نفر ایرانی رو تو سوریه شهید کرده، ما پایگاه آمریکا تو عراق رو میزنیم.

سر اختلاف ایران و اسرائیل، خاک سوریه و عراق موشک می‌خوره و در سطح کلان، کل خاورمیانه تو جنگ (ایران و اسرائیل به صورت نیابتی و بقیه کشورها صحنه‌ی این مبارزه) هستند. نوع مواجه با اسرائیل و نوع رویکردی که ایران نسبت به این غده‌ی سرطانی داره، به نظرم اصلا مواجه درستی نیست و البته اینکه هدف کشور رو روی نابودی و ری‌اکت نسبت به یک گروه قرار بدی، با نابودیِ اون منطقه عملا حاکمیت‌ت بدون هدف می‌مونه (اون صحنه که بتمن تصمیم گرفت دیگه به جوکر اهمیت نده رو تصور کنید)

چرا اردن نه؛ چرا تو خاک جولان نه؟

 

چرا اصلا دو نفری نمیرند یه جزیره بخرند و اونجا موشک‌هاشون رو امتحان کنند؟

اصلا مگه اسرائیل یک ارتش ایدئولوژ داره که سپاهِ دارایِ ایدئولوژی باهاش کَل کَل می‌کنه؟ وقتی اجازه میدی که با هر بی‌حیایی دهن به دهن بشی، این مسئله طبیعی هست که تو خاک غریب، نیروهات رو بزنند.

همه‌ی این‌ها یعنی من اسرائیل رو دشمن نمی‌دونم؟ خیر، من هنوز تنها عکسی که توی اتاقم نصب هست، عکس عماد مغنیه هست و تنها نقشه‌ای که توی اتاقم نصب کردم، برش نقشه‌ی خاورمیانه از ایران تا غزه هست.

 

پ.ن 0:

یه کم خاطرات بدون سانسور از مدافعان حرم ببینیم - جانباز مدافع حرم مسعود نعمتی (ترجیحا در جای خلوت یا با هندزفری گوش کنید!)

 

 

 

۵ نظر ۲۲ اسفند ۰۰ ، ۱۷:۱۰
R_A Zeytun

چند روز پیش مستند Brainchild محصول نتفلیکس که نماوا دوبله‌ش کرده رو با داداشم می‌دیدم، یه قسمتش در مورد درماندگی آموخته شده (Learned helplessness) بود؛ به نظرم هم قسمت‌های مختلفِ مستند و هم این مفهومی که ارائه داده، چیزِ باحالی هست.

میگند وقتی یه نفر یه شکستی رو تجربه میکنه، تو ناخودآگاه‌ش این مسئله شکل میگیره که محکوم به شکست هست، تو کارِ بعدی سعی می‌کنه که این قضیه رو جبران کنه، معمولا اگر به این دلیل که سریِ قبلی تویِ یه کاری شکست خورده باشه و این دفعه اومده باشه برای جبران، این سری هم شکست میخوره؛ این مسئله دیگه توی ذهنش ثبت میشه که محکوم به شکست هست و بازدهیِ کارهای بعدی‌ش همینجوری میاد پایین. در نهایت این تصور توی ذهنش شکل میگیره که اوضاعِ زندگی دیگه توی دست‌های خودش نیست و نمیتونه کاری انجام بده.

برای مطالعه‌ی بیشتر می‌تونید به لینک‌های زیر مراجعه کنید:


درماندگی آموخته شده چیست؟ | بیشتر از یک نفر


درماندگی آموخته شده (Learned helplessness) چیست؟


یه حالتی هست که بهش میگرند بحران؛ این لفظ رو احتمالا خیلی جاها شنیدیم (بحران آب، بحران جمعیت، بحران آلودگی و...). اساسا همه‌ی این مواردی که توی پرانتز به عنوانِ بحران نوشتم، بحران نیستند!

لفظ بحران چه تو ادبیات سیاسی و چه مواردِ دیگه یه سری تعریفِ خاصی داره:

بحران، با شرایطِ معمولِ زندگی فرق داره و باید برای اون مسئله یک راه‌حل در شرایطِ بحران گرفت و اصطلاحا مدیریتِ بحران انجام بشه.

بحران، مقطعی هست و بعد از حداکثر 3 ماه، از شرایطِ بحران باید خارج شد. (مثلا زلزله یا سیل، یک بحران هست چون به صورت مقطعی اتفاق می‌افتند و باید در لحظه تصمیماتی گرفته بشه که در شرایطِ عادی منطقی نیست.)


اگر یک مثال بخوام بزنم در موردِ کارهایی که توی شرایطِ بحرانی باید تصمیم‌گیری بشه ولی در شرایط عادی، منطقی نیست؛ مثالش منفجر کردنِ جاده توی سیل گلستان بود. در شرایطِ معمول اگر آب‌گرفتگی توی یک طرف جاده باشه باید یک سری آب‌راه‌ها از زیرِ جاده بزنند یا پل‌های متحرک ایجاد کنند تا آب از یک طرف به اون طرف بره؛ اما وقتی شما با مسئله‌ی سیل مواجه میشید، آب‌گرفتگی در شرایطِ بحرانی هست و تصمیم‌گیری باید کنید که جاده رو منفجر کنید و مردم رو با قایق از این‌ور به اون‌ور ببرید تا یه کم اوضاع درست بشه.


اکثرِ این الفاضی که در موردِ مثالِ بحران توی پرانتز نوشتم (بحران آب، بحران جمعیت و...) تو مملکتِ ما دیگه بحران نیستند چون چند سالی هست که باهاش مواجه هستیم، بحران نهایتا 3 ماه زمان می‌بره!

دلیلی که خیلی‌ها از لفظ بحران استفاده می‌کنند این هست که دوست دارند یک تصمیماتِ دفعتی بگیرند و کارشون رو توی دوره‌ی خودشون انجام بدند و چند نفر براشون کف و سوت بزنند و بعد مسئولیت رو به نفر بعدی بدند و برند. تصمیمی که تو شرایط بحرانی گرفته میشه معمولا منطقی نیست و بعدها باعث میشه که مشکلاتِ بزرگتری ایجاد بشه. نکته اینجاست که اون مسئولی که این تصمیم رو گرفت، چون مسئولیت رو تحویل داده و رفته قرار نیست با چالش‌های بزرگتر مواجه بشه و صرفا همون سوت و کف زدن و اون جایگاه اجتماعی براش می‌مونه.


یه بنده خدایی می‌گفت که مشکلاتِ مملکتِ ما دیگه بحرانِ پس از حادثه نیست، این کشور توی مشکلات‌ش دیگه از بحران گذشته و تبدیل به بیماریِ افسردگی شده!


پ.ن 0:


کتاب زیتون سرخ رو شنیدم و به نظرم هم کتاب صوتیِ خوش ساختی بود و هم داستانش، جالب بود؛ توصیه نمی‌کنم البته.


۰۸ دی ۰۰ ، ۲۳:۰۰
R_A Zeytun

انگاری واقعا نمیدونند که ما میدونیم قصدشون از فرستادن ماهواره به فضا, روسری سرِ زهره کردن هست 😏

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۰۰ ، ۱۶:۲۸
R_A Zeytun

 

أطمئن الجمیع بأن وضعی الصحی جید ولا زلت أحمل أملاً کبیراً بأن نصلی فی القدس ان‌شاءالله...

من به همه اطمینان می دهم که وضع سلامتی من خوب است و هنوز بسیار امیدوارم که در مسجدالاقصی نماز بخوانیم، ان‌شاءالله...

 

دیروز که احتمالا یه جمع کثیری از ملت در حالِ تماشای مناظره دومِ مسخره، چرت، قبیح، وقت تلف کن و بسیار زشتِ انتخابات بودند؛ سید حسن نصرالله به مناسبت تأسیس شبکه المنار اومدند صحبت کنند و البته به این شایعاتی که بعد از سخنرانیِ قبلی‌شون مطرح شده بود و نگرانی‌های مردم بابتِ اون سرفه‌ها پایان بدند.(سید حسن ظاهرا حساسیت فصلی دارند و این قضیه هرسال هست و سعی میکنند که تو این فصل کمتر سخنرانی داشته باشند ولی این سری مجبور شدند که سخنرانی کنند و چندباری توی سخنرانی سرفه کردند، رسانه‌های اسرائیلی یه سری شایعات رو تو لبنان و اسرائیل و حتی یه چنتایی تو ایران هم دیدم، منتشر کردند که سید حسن نصرالله حالش خوب نیست و حزب‌الله دنبالِ دبیرکل بعدی هست یا گفته بودند این سرفه‌ها به خاطر ابتلای سید به کرونا هست و...)

من به جای دنبال کردنِ اون مناظره‌ی کثیف که به قولِ اون کلیپ‌ها {لینک‌ها باز شود!} «خریت محض» و «زشت و کثیف و...و ما داریم کجا میریم و...» تو نحوه‌ی اجرا و نحوه‌ی پرسش و پاسخ و حتی جواب دادنِ کاندیدها بود و اعصابم رو خورد کنم؛ زنده و با زبون عربی این سخنرانی رو از بخش اینترنتی المنار تا یه جاهایی‌ش شنیدم و دیدم و از بخش‌های خیلی خوب و حال خوب کن برای من، این لبخندِ سید و خبرِ سلامتی دادن‌شون و البته اینکه گفتند من هنوز هم امید بسیار دارم که ان‌شاءالله تو مسجدالاقصی نماز بخونیم بود.

۱۹ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۴۹
R_A Zeytun


یه پسرِ بود مسئول بسیج یکی از دانشگاه‌ها؛ نامه زده بود به وزیر و کاندیدهای دوره احمدی نژاد (ماجرای نامه برای دهه 80 هست) که من طبق سنت پیامبر و ائمه معصومین دخترِ شما رو خواستگاری میکنم (به استناد اینکه پیامبر فرد ثروتمند مکه رو خواستگاری کردند، امام حسین ع با دختر پادشاه ایران عروسی کردند، امام حسن عسکری با نوه شاهزاده ی روم و... )؛ از اونجایی که آقای رئیسی دیشب از دخترِ بزرگشون رونمایی کردند (از لحاظ اینکه دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران دارند و...) و خروجیِ تربیتیِ این خونواده مشخص شده، شاید اگر پسرهای امتِ حزب‌الله خبر داشته باشند که دختر دوم آقای رئیسی دانشجوی کارشناسی رشته فیزیک دانشگاه شریف هستند و هنوز مجرد، تلاشِ خودشون رو بیشتر کنند تا بیشتر توی چشم باشند و حرکت‌های محیر العقول انجام بدند! (مثل قدیم که جلوی مدرسه دخترونه یه عده تک چرخ میزدند!)

اصولا ولی به نظرم اگر رئیسی یا هر نامزد انتخاباتِ دیگه‌ای اگر دختر مجردِ خودشون رو می‌آوردند اثرگذاریِ بیشتری داشت! مثلِ نقشِ موثر دختر آقای قاضی زاده هاشمی تو اون فیلم تبلیغاتی!!

دکتر جلیلی‌مون همینجوری خودش رای نداشت حالا دختر هم که نداره و اصلا دیگه انتخاب شدنش سخت هست ولی اگر بتونه از ظرفیتِ وجودِ پسرش برای جذب دخترهای امت حزب الله استفاده کنه، دخترهای امت حزب الله میتونند رای کثیری از ملت (اعم از حزب اللهی یا سکولار یا برانداز) رو جمع کنند، پسر ایشون 25ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد برق هستند و البته تک فرزند!

آقای همتی هم که برگشته بودند توی صحبت‌هاشون اعلام کردند که «همسرِ من، یک زن هست»؛ خب خدا رو شکر ما تا الان فکر میکردیم خدایی نکرده همسرِ ایشون یک مرد هست و الان خیالمون راحت شد.

(این متن رو نوشتم صرفا برای اینکه از طرفِ دوست‌هام نقد شده بودم که چرا تو که یکی از ویژگی‌های بارزت تحلیلِ علمیِ سیاسی هست؛ در مورد انتخابات 1400 کمتر حرف میزنی!)


پ.ن:

تو این تقریبا 400روزی که هر شب دارم چند صفحه نهج‌البلاغه میخونم، رسیدم به نامه‌ی ۳۰ نهج‌البلاغه که وصیت امام علی ع به فرزندان‌شون هست.


این نامه، بشدت سنگین، دلنشین و پدرانه هست و البته بشدت انتظارآور از خدا که حیِّ لایموت و «اون کسی که میمیراند همو هست که زنده میکند» وقتی در توانش هست که کاری انجام بده، چرا اتفاقی نمی‌افته از این لحاظ که فرق ایدئولوژی‌های دین محور و لاییک توی مشکلات و مواجه شدن با دردها مشخص میشه و حداقل من انتظار دارم و ایمان دارم که خدا صرفا ناظر نیست و در عوامل دنیا اثرگذار هست و پس حالا باید یه اتفاقی بیافته که من بتونم تشخیص بدم وگرنه صحبت‌هایی هست که گفته میشه وجود یا عدمِ وجودِ خدایِ غیر کنش‌گر صرفا برای التیام دردها و ظلمِ بیشتر ساخته شده که تو اتفاقاتی که آدم‌ها نمیتونند مقابله به مثل کنند یا ظلم‌ها رو برکنار کنند، وجودِ این خداها باعثِ آروم کردنِ افراد میشه و نقش مسکن رو داره که افرادِ ظالم و یا اتفاقاتِ غیرقابلِ تحمل، به کارهای خودشون برسند(مثالِ انجمن انحرافیِ حجتیه رو در نظر داشته باشید)


پ.ن:

حاج آقا کاشانی تو یکی از سخنرانی ها میگه وقتی مواظبِ حبّ نباشید و حبّ از مسیرِ اصلی انحراف بشه, تبدیل به عدم حب نمیشه، تبدیل به تنفر میشه و بعد در مورد افرادی که تو زمان‌هایی واقعا طرفدار اهل بیت بودند و بعد تبدیل به دشمن شدند مثال میزنه (مثل زبیر که تنها کسی بود که تو ماجرای حمله به خانه‌ی وحیّ شمشیر به دست بود و...)

از عاقبت به خیر نشدنم می‌ترسم؛ برای هم دعا کنیم لطفا

۱۳ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۶
R_A Zeytun


خبر که خانه مردم به سیل افتاده

قطار حادثه ها روى ریل افتاده


چه شد به مملکت ما که هر دمش خبریست

که داغ قبل نرفته ست داغ تازه تریست ؟


عزیز بحث جناح و خطوط و دولت نیست

کسى میان رئیسان به فکر ملت نیست


رئیس ها همه یا خسته اند یا سفرند

وزیر ها همه در فکر عزل یک دگرند


بروى مردم بدبخت بار مسئولین

دقیق ، عکس امام است کار مسئولین


کمى زیادترش کن هنوز بى حس نیست

حقوق خلق که در راس کار مجلس نیست


خدا به داد جوانان بى زبان برسد

مگر دوباره لیاخوف به دادمان برسد


براى ما که نمردیم زندگى ننگ است

هنوز بر سر تسخیر لاله ها جنگ است


چراغ ها چه شد آخر که راه تاریک است

چه شد که همت و صیادمان ترافیک است


تمام خون شهیدان براى یک عده ست

تمام کشور ایران سراى یک عده ست


 برادران عزیزى که کاسه مى لیسند

براى عید ، همه راهیان تفلیس اند


چقدر راه شهیدان ز راه ما دور است

چقدر تلوزیون لنگ حذف و سانسور است


به ما چه مجرى از امشب به بعد عادل نیست

به ما چه حق تو با فرگوسن معادل نیست


به ما چه چهچه اقاى بوق ممنوع است

امام گفت برادر دروغ ممنوع است


به ما چه راست کسى را ندارد این دوره

به ما چه چپ شده بى مهره و بد این دوره


به ما چه نزدیک است حزبتان خلاص شود

امام گفت نباید که اختلاس شود!


براى حفظ عدالت میان انسان ها

امام گفت بریزید در خیابان ها


رئیس حق بده ما هم به عدل شک بکنیم

تو پشت میز نشستى که ما کمک بکنیم ؟


رئیس قیمت گوشت و پیاز را دیدى ؟

رکود و نرخ تورم ، تراز را دیدى ؟


رئیس با خبرى سفره هایمان خالیست

لیسانس فلسفه مشغول کار حمالیست ؟


رسیده ایم به جایى که خاک بر سرمان

تماممان شده انجام لیگ برترمان


کسى شبیه آوانگارد طالقانى نیست

وزیر خارجه ى دیپلماتمان نى نى است


نفوذ و پارتى و تطمیع و پول و دلالى

و مفسدان همه هستند و نیست خلخالى


یکى بیاید و این صفحه را ورق بزند

کسى نمانده در اینجا که حرف حق بزند ؟


همه شرنگ و ولیکن شراب یک نفر است

که بازمانده از آن انقلاب یک نفر است

سید تقی سیدی

۳۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۸
R_A Zeytun

نامه ای منسوب به امیرکبیر خطاب به ناصرالدین شاه:

قربانت شوم

الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه نان مشغولم خبر رسید که شاهزاده موثق‌الدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصیه عمه خود ابقاء فرموده و سخن هزل بر زبان رانده‌اید. فرستادم او را تحت‌الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمی‌شود.

زیاده جسارت است. تقی


پیشنهاد میدم، امروز که سالروز شهادت امیرکبیر هست نمایشنامه‌ی صوتیِ «شهر غصه» رو گوش کنید که بشدت قشنگ درست شده(هم از لحاظِ متن و هم از نظرِ اجرا و صداگذاری)؛ کلیتش یک نمایشنامه‌ی صوتی در موردِ عصرِ حاضر هست که اسطوره‌های کشور(مثل بوعلی سینا، ناصرخسرو، کاوه آهنگر و امیرکبیر، شیرین، فرهاد و...) مجبور شدند که از فعالیت‌های خودشون دست بکشند و کارهاشون رو امروزی کنند، این وسط امیرکبیر که از دلاکیِ حمام ِ کاشان منصرف شده بود و واردِ این شهر شده، با این اسطوره‌ها کم و بیش برخورد میکنه و بقیه‌ی ماجرا؛ کلُ فایل هم زیرِ یک ساعت هست.


پ.ن:

از نگاهِ یک مهندسیِ صنایع خونده که پروژه‌ی کارشناسی‌ش در مورد روش‌های محاسباتیِ پیدا کردنِ IC50 اینتگرازِ ویروس HIV بود و نسبتا با تاریخ و سیاست آشنا هست می خوام بررسی کنم که آیا رهبر طبقِ قانون حق داره در موردِ اینکه چه واکسنی از چه کشور/شرکتی بخریم یا نه، اظهار نظر کنه یا نه؟

خلاصه‌ش اینه که طبق اصل ۱۱۰(وظایف و اختیارات رهبر)بند۲:

۲- نظارت بر حسن اجراى سیاستهاى کلى نظام

سلامت و بهداشت جامعه, جزء سیاست‌های کلی نظام هست؛ مسئولیت اجرایی‌ش بر عهده‌ی مجموعه‌های مربوطه(وزارت بهداشت، هلال احمر و..) هست, اما نظارت بر عهده رهبری هست. وقتی احساس خطر میشه و منطقِ خطر هم مطرح میشه و جوابی براش نیست, میتونه ورود کنه، دو تا سوال مطرح شد که به نظرم فکر کردن بهش زیاد بد نیست:

۱.کشوری که به واکسن موثر دست پیداکرده, چرا روزانه ۴۰۰۰ هزار فوتی بابت کرونا داره(آمریکا | واکسن فایزر)؟

۲.از کجا معلوم, این واکسن‌ها بابت تست روی مردم مختلف دنیا به فروش نمیرسه(با توجه به اینکه سابقه داشته خون آلوده به ویروس HIV از طرف فرانسه داده شده)؟

چه تضمینی هست کشورهایی که قبلا خون آلوده به ویروس HIV به ما دادند و مارو سالها تحریم دارویی کردند و به کودکان ما هم رحم نکردند حالا واکسنهای سالم و غیر آلوده به ما بفروشند؟

اما در خصوصِ اینکه آیا اینجا نظارت به دخالت، تبدیل شده یا نه و آیا در سیاست‌های کلیِ نظام سلامت، حرفی از  ممنوعیتِ خریدِ واکسن از فلان کشورها شده یا نه؛ باید جواب بدم که بله، بندهای زیر:

۳-۲ و ۴ و به طور خاص بند:

۱-۸- ترویج تصمیم‌گیری و اقدام مبتنی بر یافته‌های متقن و علمی در مراقبت‌های سلامت...

به عنوان یک مهندس صنایع, حرفم اینه که واکسنی که به اندازه‌ی کافی آزموده نشده و چنتا کشته داده و عوارضش هر سری یه جایی از جهان مشخص میشه, مبتنی بر تقان و رویکرد علمی نیست

وقتی حسنِ اجرا نیست,

من خودم سر تخمین‌های IC50 اینتگراز HIV (پروژه‌ی کارشناسی‌م تو دانشگاه امیرکبیر) با دقت ۹۵٪ محاسبه کرده بودم, استاد بهم گفت جون انسان‌ها هست و چون خطر داره دقت رو بیشتر کن, تهش با ۹۸٪ محاسبات رو انجام داد، اون وقت همچین مسئله‌ی مهمی رو بدون آزمودن رفتن سفارشِ خریدِ واکسن دادند از کشورهایی که سابقه‌ی خوبی تو مباحثِ دارویی ندارند اگر خیانت نباشه، قطعا جهالت هست؛ با توجه به شناختی که از یه سری سیات‌مدارها دارم، احتمالا این مسئله‌ی خریدِ واکسن یک شوی سیاسی برای رای جمع کردن بود که خب قرار نبود مسئله‌ی سلامتِ عموم توش بررسی بشه، کشوری که روزانه 90 کشته بابتِ کرونا داره، از کشوری که 4000 کشته بابتِ کرونا داره، واکسن نمیخره!، شما به مرغِ پخته توی ماهیتابه بگید، خندش میگیره واقعا چجوری یه سری‌ها این مسئله رو مطرح کردند جای بسی سوال داره!

(در موردِ سابقه‌ی خوب نداشتن در بحثِ واکسیناسوین، پیج اینستای زیر رو ببینید به نظرم بد نباشه

https://instagram.com/robertfkennedyjr/)

انگلستان و امریکا!

تاریخ این دو کشور رو خوندن از تاریخ ایران رو خوندن هم مهم‌تره؛ آخه کدوم احمقی به کشورایی که تاریخشون با قتل و غارت یکی شده اعتماد می‌کنه؟ واقعا ندیدید و نشنیدید کشتارهای گسترده این دو کشور در جای جای دنیا رو؟

پ.ن:

بی‌تو تهران چیست؟ آیا از بلندی دیده‌ای؟ 

آسمانی تیره، برجی کج، دماوندی کثیف    

مهدی عابدی 

۲۰ دی ۹۹ ، ۱۴:۰۱
R_A Zeytun