دل نوشت‌ها :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۱۳۵ مطلب با موضوع «دل نوشت‌ها» ثبت شده است

  • سورهٴ مبارکهٴ «نور» که در مدینه نازل شد قسمت مهمّ مطالبش را دربارهٴ تأمین خانواده‌های اصیل و راه پرورش اولاد صحیح و مانند آن قرار دارد
  • جامعه را خانواده‌های اصیل تشکیل می‌دهند و عنصر محوری خانواده عفاف است که فرمود: ﴿وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً﴾ اگر کسی این حریمِ عفاف را رعایت نکرد اهل غیرت نیست
  • غیرت حقیقتی است که سه عنصر محوری را در بردارد یکی معرفتِ هویّت خود دوم عدم دخالت در امور غیر سوم اجازه ندادن دخالت غیر در امور او آن غیرزدایی را می‌گویند غیرت اگر کسی بخواهد در حریم دیگری وارد نشود و اگر کسی بخواهد دیگری را در حریم خود راه ندهد که چنین انسانی را می‌گویند غیور این فرع بر آن عنصر اول است که هویّت خودش را بشناسد اگر کسی انسانیّت خودش را شناخت قلمرو هویّت خودش را شناخت توان مرزبندی را دارد نه از مرز خود بیرون می‌رود نه اجازه می‌دهد کسی وارد مرز او بشود نه خانهٴ کسی را نگاه می‌کند نه اجازه می‌دهد کسی خانهٴ او را نگاه کند
  • اگر جامعه بخواهد به امنیّت برسد جامعه غیور باشد باید خانواده را درست تأسیس کند (این یک) به همین مناسبت وجود مبارک پیامبر(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) فرمود هیچ بِنایی در اسلام به عظمت بنای نکاح و ازدواج نیست بعد در حدیث دیگر که وجود مبارک امام صادق از آن حضرت(علیهما السلام) نقل می‌کند فرمود: «مَن تَزَوَّج فقد أحرز نصف دینه»
  • یک وقت زندگی, زندگی حیوانی است خیال می‌کنند نکاح برای ارضای غریزهٴ شهوت و جوانی است این زندگی, زندگی حیوانی است انسانی نیست چه رسد به اسلامی یک وقت است که نه, نکاح را به عنوان ما که فرشته نیستیم دائماً بمانیم برای اینکه نسل بماند انسانیّت محفوظ بماند نکاح می‌شود فرمود: «مَن تَزَوَّج فقد أحرز نصف دینه» این نگاه کجا آن نگاه کجا فرمود پنجاه درصد حفظ دین جامعه به وسیلهٴ ازدواج است این نگاه به نکاح یک نگاه ملکوتی است این می‌خواهد خانوادهٴ دینی بسازد که بعد جامعهٴ متمدّن را تشکیل بدهد
  • خدا غریق رحمت کند مرحوم مدرّس را اینکه می‌گفت سیاست ما عین دیانت ماست حرف صحیحی است زندگی ما هم عین دیانت ماست ما واقعاً سکولار زندگی می‌کنیم یعنی مرز دین ما از مرز زندگی ما جداست ما یک نماز و روزه‌ای داریم بله اما یک ازدواج داریم خرید و فروش داریم خورد و خواب داریم در این زندگی نیست دین ما فقط در نماز و روزه است یعنی جدایی دین از سیاست یک مرحله, جدایی دین از زندگی ما نمی‌گوییم جدایی دین از سیاست ولی می‌گوییم جدایی دین از زندگی خب آثار دخالت دین در زندگی همین است دیگر اگر دین در زندگی رهایت کند می‌شود «مَن تَزَوَّج فقد أحرز نصف دینه



  • سوره نور آیات 1 تا 3
    ۲۴ اسفند ۰۲ ، ۱۲:۱۱
    R_A Zeytun

    • ظلم معنایش این است که ظالم از حدّ خود تجاوز بکند به مرز دیگری برسد مظلوم معنایش این است که بیگانه وارد حریم او شد این معنی ظالم و مظلوم است.
    • انسان می‌تواند خودش را تعقّل کند به خودش عالِم بشود اتحاد عالم و معلوم ممکن است اتحاد عاقل و معقول ممکن است اما اتحاد ظالم و مظلوم که ممکن نیست این بازگشتش به نقیضین است.
    • اینها به خودشان ظلم کردند, اینها به خودشان ظلم کردند یعنی چه؟ چه کسی ظالم است چه کسی مظلوم است. در تحلیلهایی که از این طایفه از آیات برمی‌آید روشن شده است که این شهوت و غضب که بخش تحریکی و عملِ شئون نفس است آن بخش وهم و خیال که بخش اندیشه و ادراکی نفس است اینها مرزی دارند عقل که با فطرت الهی آمیخته است و آن عقلِ عملی که خدا او را مُلهم کرده به فجور و تقوا این نورانیّتی است در درون انسان یک موجود مجرّدی است در درون انسان که خدا این را به ما تملیک نکرد این را امانت به ما داد که ما از این چراغ استفاده کنیم مثل اینکه چراغی را دیگری به زید می‌دهد می‌گوید آقا این چراغ را بگیر و این راه را برو دیگر تملیک نکرده این چراغ را به او به عنوان امانت داده حالا اگر او این شیشه چراغ را بشکند یا این شیشه را غبارآلود کند که نور این چراغ به جایی نرسد خب به این چراغ ظلم کرده به صاحب چراغ ظلم کرده حقّ دیگری را برده. آن ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا﴾ مِلک ما نیست آن ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ٭ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ امانت الله است مِلک ما نیست اگر کسی در بخش اندیشه به آن عقل اهانت کند ظلم کرد به آن خودی که لایه دوم است و امانت الهی است, اگر در بخش انگیزه شهوت و غضب به آن عقلی که «به عُبد الرحمن» تعدّی بکنند او را به بند بکشند خودشان امینِ قافله بشوند به آن خود ظلم کردند. چون ما دو خود داریم یک خودی است که امانت الله است یک خود داریم که به حسب ظاهر مِلک ماست در سورهٴ مبارکهٴ «حشر» و در سورهٴ مبارکهٴ «آل‌عمران» و «نساء» بین این دو خود فرق گذاشته در سورهٴ «حشر» فرمود اینها چون خدا را فراموش کردند خدا اینها را از یاد خودشان برد اینها خودشان را فراموش کردند ﴿لاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾
    • قصاص حقّ خود شخص است در قصاصِ طرف شخص می‌تواند عفو کند شخص می‌تواند ترمیم کند در قصاص نفس ولیّ دم می‌توانند اعمال حق کنند می‌توانند ببخشند اما بعضی از حقوق است که نه برای خود انسان است نه برای ولیّ او ـ معاذ الله ـ اگر به زنی تجاوز شده یا به مردی تجاوز شده این ناموس و عفّت آیا حقّ‌الناس است یا حقّ‌الله اگر به زنی تجاوز شده این زن می‌تواند بگوید من گذشتم اگر به مردی تجاوز شده این مرد می‌تواند بگوید من گذشتم این مثل خون است که حقّ اوست یا عِفاف است که حقّ الله است چرا زن اگر بگذرد باز پرونده هست که ﴿فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا﴾ هست معلوم می‌شود عفّت و ناموس جزء آن خود دوم است که حقّ الله است ما امینیم این آیات الهی است. خب کدام فقه است کجا فقه است کدام فقیه است که می‌تواند فتوا بدهد که اگر زن بگذرد حدّ زنا و حدّ رَجم و امثال ذلک ساقط است ـ معاذ الله ـ معلوم می‌شود این حقّ الله است این حقّ الله برای آن امانت الله است این همان لایه دومی است این همان خودی است که ما امین اوییم نه مالک او که اگر کسی عفافش را از دست داد حجابش را از دست داد به خود ظلم کرد یعنی آن خود دوم آن خودی که امانت اوست برای او نیست اینکه می‌گوید من خودم آزادم این آمده امانت الهی را انکار کرده مِلک خود گرفته و غاصبانه دارد زندگی می‌کند و خود را مالک آن می‌داند این می‌شود ﴿أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ﴾ خدایِ او همان هوس اوست برای اینکه مالکِ آن نفس خداست مالک عفّت و ناموس خداست اگر کسی بگوید من صاحب‌اختیار خودم هستم همین می‌شود ﴿أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ﴾
    • آنچه را که طهارت جامعه و قداست جامعه را فراهم کرده است همین چشمِ پاک گوش پاک زبان پاک لسان پاک و امثال ذلک است گفتند خلوت اجنبیّه با اجنبی در جایی جایز نیست و نماز هم بی‌اشکال نیست برای اینکه این به حریم خدا دارد تعدّی می‌کند هر اشکالی در جامعه پیدا شده بر اثر رعایت نکردن مسئله حجاب و مسئله عفاف و رعایت نکردن آداب چشم و گوش است وگرنه خطرهای مهم پیش نمی‌آمد
    • بدن انسان را خدای سبحان موقّتاً تملیک کرده به دلیل اینکه فرمود اگر کسی به شما آسیب رساند می‌توانید عفو بکنید در اختیار شماست مِلک شماست چیزی را خدای سبحان تفویض نکرده در خلال حرف هم اشاره شد که تفویض نشده که انسان بشود مالکِ مطلق لذا به بدن خودش هم نمی‌تواند آسیب برساند تفویض نکرده لکن اگر کسی به بدن او آسیب رساند قصاص طرف می‌خواهد بکند ولی اگر نکرد حقّ مشروع اوست می‌تواند عفو کند چه قصاص طرف چه قصاص نفس اما مسئله حجاب این طور نیست مسئله عفاف این طور نیست.

    سوره نور آیات 1 و 2


    ۲۳ اسفند ۰۲ ، ۰۵:۱۵
    R_A Zeytun

     

     

     موزیک ویدیو فیلم هناس - برداشتی از زندگی سرکار خانم شهره پیرانی و شهید هسته ای شهید داریوش رضایی نژاد و آرمیتا


    هناس = نفس


    پ.ن 0:
    این هم یه کلیپی از شهید دانیال رضازاده و همسرشون هست و به نظرم پیدا کردن این کلیپ از خیلی جهات، برام معنادار هست

     

     

    پ.ن 1:

    هناس | حسین حقیقی

     




    هنوز همون آدمم خودت بیا ببین

    هنوزم عاشقم همین خودت بیا ببین

    قرارمی هنوز بهارمی هنوز

    ببین که هرچی دارم و ندارمی هنوز

    چه باورت بشه چه باورت نشه

    تو بیشتر از گذشته‌ ها کنارمی هنوز

    هنوز دست من تو دستای توئه

    خود تویی ببین کی میگه رویای توئه

    نفس بکش هوامو بیین که زنده موندم

    ببین که جون گرفتم همین که از تو خوندم

    نفس بکش تو دستم بذار هواتو داشته باشم

    نفس بکش تو قلبم میخوام صداتو داشته باشم

    از من گرفتنت اما تو بامنی

    از دست نمیدمت حق گرفتنی

    قول بده بیای بازم تو خواب من

    بگی هناسمی بگم هناستم

    من و نگاهی که مونده سمت آخرین نگاهت

    منو شبای خستگی که موندن

    واسه همیشه چشم به راهت

    بگو که هستی بگو که پای عشقمون نشستی

    بگو که چشم تو یه بارم به روی گریه های من نبستی

    از من گرفتنت اما تو با منی

    از دست نمیدمت حق گرفتنی

    قول بده بیای بازم تو خواب من

    بگی هناسمی، بگم هناستم


    پ.ن 1.5:

    دیشب تیزر چند دقیقه ای از دوره تحلیل سیستم رو به صورت رسمی از کانال‌های خانه اندیشه ورزان پش کردند و از همون دیشب، سیلی از پیام‌ها روانه‌ی من شده که شما چراغ سبز رو به ما بده و ما متولی برگزاری دوره‌های بعد میشیم یا بیا و مالکیت فیلم‌های این دوره رو ما بگیریم و هر درآمدی که اون‌ها به تو میدند رو، ما بیشترش رو پرداخت می‌کنیم و...

    این حجم از خواسته شدن، به صورت همزمان، عجیب بود

    لینک فیلم دوره در بله:

    https://ble.ir/khanahouse/526906138322421799/1683123868343


    لینک فیلم دوره در تلگرام:

    https://t.me/khane_andishevarzan/503


    پ.ن 2:

    از دیشب یک سردرد خاصی داشتم و امروز خیلی عجیب و بشدت سنگین و برای چندبار تو شرکت گریه کردم. گفتم یه کم از قرآنی که روی میزم هست، همینجوری صفحه باز کنم و یه کم بخونم و آروم بشم؛ با پس زمینه «سنصلی فی القدس» که داشت از لپ تاپم پخش میشد، صفحه 55 قرآن، اومد و بیشتر گریه‌م گرفت:

    ۱۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۷:۵۳
    R_A Zeytun



    پ.ن 0:

    اگه دنیا

    به کامم بود

    الان شاید

    حرم بودم


    همین ساعت

    همین لحظه

    الان باید

    حرم بودم...


    از چند ماه پیش درخواست مجوز خروج از کشور ثبت کردم و دانشگاهی که راضی نمیشد رو با انواع روش‌های مختلفی که وجود داشت، راضی کردم که تایید کنند و وثیقه‌م هم گذاشتم و در نهایت پاسپورتم رو هم گرفتم و برای 20 اسفند تا 4 فروردین مجوز خروج از کشور به مقصد عراق رو گرفتم و از اون تایم هم یه سری کار و پروژه رو به صورت فشرده انجام دادم که پول‌هام رو به طور خاص و جداگونه‌ای کنار بذارم تا هزینه‌های سفر جور بشه تا اگر شد دم عیدی با فافا نجف و کربلا باشیم و حتی جدای از این جمع کردنِ پول و... چند تا از بچه‌ها خیلی اتفاقی و یهویی و بدون اینکه خبر داشته باشند به طور جداگونه کاروان‌های مختلف هم پیشنهاد داده بودند؛ نمیدونم چطوریاست که هر بار همه چی رو جور میکنم به نجف و کربلا نمیرسم؛ لابد خیر و صلاح این بود و هست و کلا فضای باحال‌تری رو در نظر داشتند که خدا می‌خواست پیش همون امام رضا ع که فافا رو ازش خواستم باشم، نمیدونم شاید.

    ما را ... تو هم گر نخواستی

    در گوشمان بگو که بمیریم گوشه‌ای...


    پ.ن:

    فاصله‌ها هرگز

    مانعی برای دوست داشتن 

    برای عشق نیستند

    درست!

    اما اگر من اینجا گریه کنم

    آیا در دور دست‌ها

    گونه‌های تو خیس خواهند شد؟

    ۲۳ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۰۴
    R_A Zeytun


    هر کس دلش به عشق کسی وصله می‌خورد

    این عشق حیدر است که در تار و پود ماست

    عیدمون مبارک


    پ.ن 0:

    اسلام من با نام مولایم گره خورده

    آوای حیدرحیدرم را دوست می‌دارم


    پ.ن 1:

    پست علی‌نامه رو می‌بینید آیا؟!


    پ.ن 2:

    آقا مرا دوباره بخوان سوی مشهدت

    خیری از این اهالی تهران ندیده‌ام


    پ.ن 2.5:

    مانند هوای شهر تهران شده ام

    باران زده ای که هم چنان آلودست

    ۱۴ بهمن ۰۱ ، ۲۲:۴۴
    R_A Zeytun


    پ.ن:

    السلام علیک یا اخت الرضا

    ۱۳ آبان ۰۱ ، ۲۱:۵۹
    R_A Zeytun

    جانِ جهان، میلاد پدرتون مبارک

    ۱۱ آبان ۰۱ ، ۲۳:۲۶
    R_A Zeytun


    تو این پروژه‌ای که تو شرکت یه بخشی از مسئولیتش با من هست، یه دوستی به تیم اضافه شده (علی.ب) که فعلا داره به من کمک میکنه تا یه کم آشنا بشه با فضا و احتمالا بعدش به طور جدی‌تری از ظرفیت‌های ایشون استفاده خواهیم کرد.

    ۰۵ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۲۸
    R_A Zeytun

    در شرایطی که دسترسی به امام نیست، تکلیف چیست؟

     

    توی پست قبل تاکید زیادی روی این مسئله کردم که از نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این هست که اساسا تشیع بر محوریت ولایت پذیری از انسان کامل میگرده و این وجه تمایز تفکر شیعه (چه به عنوان یک مذهب، چه به عنوان یک منش (اعم از سیاسی و اجتماعی و...) برای برون رفت از هر بحرانی (به پ.ن1 مراجعه کنید)) با دیگر ادیان و مذاهب هست. تو این وضعیت یک سوال اساسی مطرح میشه که  در شرایطی مثل الان که مستقیما به امام معصوم دسترسی نداریم تکلیف چیه؟

    آیا نباید از سیره و روش امام معصوم، شیوه‌ی عقلانی‌ای رو استخراج کنیم که بتونیم بر اساس اون عمل کنیم؟

     

    جواب من (و استثنائا جواب دین و اسلام و علما و...) این هست که بله باید با استفاده از شیوه عقلانی و استدلالی، روش و سیره معصوم ع رو استخراج کنیم؛ اما نکته اینجاست که کدوم شیوه عقلانی هست و کدوم استدلال مبتنی بر اکت معصوم ع هست و کدوم اکت منطبق بر زمان حال حاضر هست، اختلافاتی هست که به همین سادگی نمیشه ازشون گذشت.

    توی پست قبلی یک سوال نسبتا ساده پرسیدم که اگر حس کنیم که حاکم داره به مردم و دین و اعتقادات ظلم میکنه و بعد از تذکر، توبه هم نمیکنه آیا باید علیه‌ش قیام کرد یا نه؛ برای پاسخ به این سوال، دو تا از اکت‌هایی که اتفاق افتاد (برخورد امام علی ع با خوارجی که فکر میکردند علی ع ظلم کرده و توبه هم نمیکنه و رفتاری که امام حسین ع داشتند و اتفاقاتی که یزید مسبب‌ش بود) رو مثال زدم؛ اگر بخوایم روی همین دو مورد استدلال و بررسی کنیم که چه چیزی به عنوان اصل هست و منطبق بر شرایط امروز هست و چه چیزی شرایط و زمان دیگه‌ای رو می‌طلبه ساعت‌ها و سال‌ها بحث نیاز هست که احتمالا موقعی به جواب درست میرسیم که خیلی سال از اون واقعه گذشته.

    مثلا در نظر بگیرید که دنبال این هستیم ببینیم باید علیه حرکتی که جنبش سبز سال 88 و 89 انجام داد، طرف سید خدا میرحسین موسوی باشیم و یعنی شرایط مثل دوران امام حسین ع هست و حاکمیت مثل حکومت یزید داره برخورد میکنه یا باید طرف سید خدا سید علی خامنه‌ای باشیم و وضعیت مثل فتنه خوارج در دوران امام علی ع هست و مخالفان رو باید شتک کرد. به نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این مسئله اصلا مسئله ساده‌ای نیست که بشه با استدلال و منطق و بحث‌های حدیث شناسی و سیره پژوهی و... به نتیجه رسید؛ پس چیکار باید کرد؟ این بر میگرده به ثانیا پست قبل که در جواب «سوال آیا میشه دلیلی برای درستی و صحت یا نادرستی و غلط بودن حرکت امام حسین ع و وقایع عاشورا آورد؟» بهش اشاره کردم:

    «ملاک حبّ و بغض، قلب هست و نه عقل»

    به قول امام خمینی


     

     

    «...گاهی علم، انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علم توحید انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علمِ عرفان انسان را به جهنم می‌رساند؛ گاهی علم فقه انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علم اخلاق انسان را به جهنم می‌فرستد. با علم درست نمی‌شود. تزکیه می‌خواهد- یُزَکّیهِمْ - تزکیه مقدم است بر همه چیز...» (برای دیدن سخنرانی کامل به این لینک مراجعه کنید)

     

    به نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) اگر انسان قلب خودش رو خالص کرده باشه، از اونجایی که انسان کلا بر مبنای استدلال کاری رو انجام نمیده و با قلبش کار رو انجام میده (به قول حاج آقا قرائتی انسان اگر کاری رو بخواد انجام بده، دلیلش رو پیدا میکنه و اگر نخواد کاری رو انجام بده، بهونه‌ش رو)

    (آقامون سعدی می‌فرماد:

    مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن

    سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم)

    در موقعیت‌های مختلف اعم از موقعیت‌های ساده و روزمره و موقعیت‌های بشدت حساس و سرنوشت‌ساز عمرش، حتی اگر اشتباه هم انتخاب کرده باشه، تا لب پرتگاه میره ولی اون حب‌ش به خدا و اهل بیت و امام معصوم و انسان کامل، نمیذاره که به قعر پرتگاه، سقوط کنه و دست‌ش رو میگیرند و بالاخره کمکش میکنند. برعکسش هم خب صادق هست که اگر با قلب به حب یک چیزی ایمان نداشته باشی و اشتباهی توی یک موقعیت درست و طرفِ درستِ ماجرا قرار گرفته باشی، هر چند که اجرت رو در لحظه طبق امداد الهی خواهند داد اما در نهایت موجب عاقبت بخیری‌ت نمیشه؛ مثالش هم تو کربلا فراوون هست، اون دو نفری که اومدند بالا سر امام حسین ع تا سر خون خدا رو ببرند ولی توبه کردند و برگشتند و شهید شدند و از اون طرف هم اون آدمی که اومد به امام گفت که تا الان فکر میکردم شما پیروز میشید ولی الان میبینم امکان نداره و خداحافظی کرد و امام حسین ع گفتند انقدری دور شو که صدای ما بهت نرسه و... و جزء شهدای کربلا نشد.

     

    پ.ن 1:

    یه نظریه در مورد امام موسی صدر هست که میگند «به باور امام موسی صدر تشیع نوعی نگرش است و نه صرفا یک مذهب» یعنی اینکه «تعبیر امام صدر این است که تشیع نوعی نگرش است و نه صرفا یک مذهب در کنار دیگر مذاهب اسلامی. مساله اصلی تشیع این است که با رحلت رسول خدا باب دسترسی به علم معتبر معصوم بسته نمی‌شود و با وجود دسترسی به امام معصوم این راه همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین سخنان ائمه بسیار مهم است.» یه جورایی منطقش به نظرم این میاد که کلا بن‌بستی رو در نظر نمیگیرند و اگر سرچشمه نباشه یه جورایی سعی میشه در شیعه با راهکارهای مختلف، شبیه به سرچشمه رو ایجاد کرد و منابع موجود رو به اندازه‌ای که میشه به اون آب زلال چشمه شبیه کرد؛ چه تو اکت سیاسی این بن‌بست وجود نداره و چه در مسائل عبادی؛ حالا اینکه این موضوع چقدر درست هست و اصلا امام موسی صدر گفته یا نه رو من نمیدونم!

     

    ۲۳ مرداد ۰۱ ، ۰۳:۱۳
    R_A Zeytun

    آیا حرکت (و نه قیام) امام حسین ع در سال 61 هجری درست بود؟

    (الجمعة - ٧ محرم ١٤٤٤-- ۱۴ مرداد ۱۴۰۱)

    چند وقتی هست که در مورد معنای زندگی مطالبی میخونم و سعی کردم هم از کتاب‌ها با تِم مذهبی مثل نوشته معنای زندگی شهید مطهری استفاده کنم و هم از فیلسوف‌های غربی و یا ایرانیِ غیر مذهبی استفاده کنم (به دلیل تبلیغ نشدن، اسامی افراد ذکر نشد!). هر کدوم یه سری بحث‌ها در مورد اینکه کلا چرا باید زندگی کنیم و کلا زندگی کردن یعنی چی، مطالبی رو نوشتند. همه‌ی این موارد با همه‌ی اختلافات را در کنار هم قرار بدهیم و با اندیشه‌ها و نوشته‌ها و بحث‌هایی که در مورد حرکت سال 61 هجری امام حسین ع وجود داره، جمع کنیم، آیا میشه دلیلی برای درستی و صحت یا نادرستی و غلط بودن حرکت امام حسین ع و وقایع عاشورا آورد؟

    نظرِ من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این هست که خیر! هیچ منطق و دلیلی رو نمیشه از این نوشته‌ها و استدلال‌ها برای صحت یا غلط بودنِ حرکت امام آورده بشه؛ چون امام (انسان کامل) اعتبار و صحتِ درستیِ یک کار هست و اصلا ملاک درستیِ یک چیز امام هست و هر استدلال و دلیل و نوشته و بحثی که در موردِ چراییِ یک حرکتِ منتسب به امام، آورده میشه، مسیر کاملی رو نمیتونه نشون بده چون

    اولا درستی و نادرستی یک چیز بر مبنای یک معیار هست و خودِ معیار، یک فعلی رو انجام داده؛ پس اون کار درست هست و نمیشه استدلالی رو آورد که بخواد صحت سنجی کنه

    ثانیا ملاک حبّ و بغض، قلب هست و نه عقل

    برای توضیح بیشتر، سوال زیر رو در نظر بگیریم و قدم به قدم استدلال کنیم:

    آیا اگر حس کردیم که یک حاکمی، ظالم هست و به اعضای جامعه و دین خدا، ظلم میکنه، باید علیه اون حاکم، قیام کرد؟ نظر اسلام و دین چی هست؟

    چون اول پست رو با امام حسین ع شروع کردم و الان تو حال و هوای محرم هستیم احتمالا به ذهنتون، وقایع عاشورا سال 61 هجری و قیام (و نه حرکت (بر خلاف تیتر!)) امام حسین ع به ذهنتون اومده باشه، ولی این سوال رو در رابطه با حرکتی که خوارج انجام دادند پرسیدم (اگر با این حرکت ژورنالیستی من حس بازنده بودن رو دارید، عذرخواهی میکنیم).

    یه عده از آدم‌های نماز شب خون و قاری قرآن و بشدت مشهور به نمازها و سجده‌های طولانی، حس کردند و بعدا این برداشت براشون پیش اومد که یک حاکمی به اسم علی ابن ابی طالب ع در یک حرکتی داره ظلم میکنه و حتی گناه هم کرده و بعدا با تذکری که دادیم بهش، توبه هم نکرده؛ اومدند و با استدلال به مبانیِ دینی‌شون قیام کردند؛

    درسته که یه سری رفت و برگشت‌هایی بین امام علی ع و این گروه رخ داد و صحبت‌هایی هم شد اما در هر حال و در نهایت، امام علی ع انگاری بر خلاف اون استدلالِ دینی که علیه ظالم و حاکم گنه کار باید اقدام کرد، اومدند و همه‌شون رو شَتَک کردند و همه رو گردن زدند. 

    و همین برخورد رو اگر مبنای دینی قرار بدیم که باید همه مخالفینی که استدلالِ این طوری دارند رو گردن زد و این واقعه رو با اتفاقی که در سال 61 افتاد مقایسه کنید که یه گروه از افراد حس میکردند که حاکم مفسد هست و داره با حرکت‌هاش به مردم و دین ظلم میکنه و باید علیه اون قیام کرد؛ یه سری حرکت هم انجام میشه و یه سری رفت و برگشت و صحبت هم اتفاق میافته و در نهایت اون اتفاقات رخ میده و امام حسین ع و یارانشون رو اون طوری شهید میکنند.

    تفاوت این دو واقعه در کجاست؟

    به نظرم (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) تفاوت و معیار و مبنای فهمیدنِ این دو واقعه در فردی هست که اکت رو انجام میده و بر مبنای اون فرد که انسان کامل هم هست فقط میشه گفت که وقایع از هم برش میخورند و برچسب‌گذاریِ وقایع رخ میده.

    واقعه اول که جنگ نهروان هست و بین امام علی ع و  خوارج رخ داد، چون علی ع اون اکت رو انجام داد پس مقابله با اون گروه درست هست و اصلا علی ع خودِ دین هست پس اون کاری که امام علی ع انجام دادند، درست هست و دینی هست.

    واقعه دوم که قیام امام حسین ع هست و قیام کردن، موضوعیت داره، چون حسین بن علی ع اون اکت رو انجام داد پس درست هست (و نه به خاطر اون استدلال هایی که گفته میشه و احتمالا تو سخنرانی‌ها شنیدیم) و اصلا حسین ع خود دین هست، اگر قیام نمیکردند، قیام نکردن، درست بود؛ اگر هر کار دیگه‌ای هم انجام میدادند، همون کار درست بود و لاغیر.

    همین مسئله رو میشه به امام زمان عج هم بسط داد. چرا الان ظهور اتفاق نمی‌افته؟ چون وقتش نیست، چرا میگم وقتش نیست؟ چون امام زمان عج در حال حاضر ظهور نکردند پس ظهور نکردن، یک اکت درست و صحیح هست. اگر قیامشون رو فلان زمان علنی کنند، اون فلان زمان، زمان درست قیام کردن بوده و هست و...

    میخوام آخر این نوشته رو با این برداشتِ خودم از شیعه، تو اوج، رها کنم که به نظرم بر خلاف همه‌ی نگارش و نگرش‌هایی که تو اسلام وجود داره و برای هر موضوعی ده‌ها مطلب و گزاره و کتاب ذکر میشه، شیعه کاملا بر محور امام و انسان کامل که ولایت روی تک‌تک اعضا داره، میچرخه و هیچ کنش و اکتی رو نمیشه فارغ از نگاه و دستور انسان کامل، درست یا نادرست بودنش رو تشخیص داد و صراحتا میشه گفت که قائل به حسبنا کتاب الله نیستیم و صریحا به انسان کامل وابسته هستیم و برامون هر حرکتی که امام انجام میده، موضوعیت داره، مثل زیارت آل یاسین:

    ...السَّلامُ عَلَیکَ حِینَ تَقُوم،  سلام بر تو هنگامی‌که بر می‌خیزی

    السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ،   سلام بر تو زمانی که می‌نشینی

    السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَتُبَیِّن،  سلام بر تو وقتی که می‌خوانی و بیان می‌کنی

    السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَتَقْنُتُ، سلام بر تو هنگامی‌که نماز می‌خوانی و قنوت بجا می‌آوری

    السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ،  سلام بر تو زمانی که رکوع و سجود می‌نمایی



    و در آخر به نقل از آقامون سعدی بگم که:

    من آن نى ام، که حلال از حرام نشناسم...

    شراب با تو حلال است و آب بى تو حرام!


    ۱۴ مرداد ۰۱ ، ۰۳:۲۶
    R_A Zeytun

     

     

    دریافت 

    ایلیا - علی قلیچ

    پ.ن ۰:

    عیدمون مبارک باشه

    حواستون به پست علی‌نامه هست که شعرها رو بخونیم و لذت ببریم؟

     

    پ.ن ۰٫۵:

    بزرگ‌مون می‌فرماد:

    ما در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دوران‌های سختی و دوران‌های گوناگون یکی است، همه‌ی سنّت‌های الهی هم سر جایش است. سعی کنیم خودمان را مصداق سنّت‌های الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم؛ سعی‌مان این باشد.

    ۱۴۰۱/۰۴/۰۷ - بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

    ۲۵ تیر ۰۱ ، ۰۲:۳۸
    R_A Zeytun

    تو دعای وداع ماه رمضون امام سجاد ع یه جا هست نقل به مضمون می‌فرماند که خدایا اون بنده‌ای که تو این ماه خیلی خفن دعا کرده و از این ماه استفاده کرده رو درنظر بگیر، همون ثوابی که به اون میدی رو برای من هم کپی کن و به من هم بده، از تو که کم نمیشه.


    اینطوری با کیفیت دعا کنیم :)



    ۱۳ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۱:۴۲
    R_A Zeytun

    آنجا که تو با مرگ مانوس می‌شوی، ناچار به آن فکر می‌کنی و بهترینش را می‌خواهی. وقتی بناست مرگ تو را انتخاب کند، تو پیش دستی کن و بهترین مرگ را انتخاب کن که این زیرکی انگیزه‌ی دیگری است که تو را به مرگ سرخ می‌خواند و باعث می‌شود که سنگینی خون را در رگ‌هایت احساس کنی و شهادت را بخواهی. من نمی‌دانم تو چه احساسی از مرگ داری ولی اینقدر می‌دانم که اگر خط مرگ در تقاطع زندگی تو نباشد و زندگی تو را نبرد، بل ادامه‌ی آن باشد و استمرار آن دیگر مرگ مسأله‌ای نیست.


    قسمتی از وصیت نامه استاد صفایی حائری


    *****


    شما وفات می‌کنید، نه فوت؛ وفات آن استیفای کامل است؛ یعنی تمام حقیقت شما به دست آن فرشته‌ای است که روح را قبض می‌کند، پس چیزی از شما فوت نمی‌شود; این از آن ره‌آوردهای دقیق و عَمیق اسلام است که می‌گوید انسان، مرگ را می‌میراند، نه بمیرد.

    تمام هراس‌های ما این است که نابود می‌شویم، دین آمده گفته تمام وحشت‌های انسان از مرگ است و شما در مصاف با مرگ، مرگ را می‌میرانید، نه بپوسید. شما در این مصاف مرگ زیر پایتان لِه می‌کنید; طبق همان بیان نورانی سیدالشهداء(سلام الله علیه) در روز عاشورا که فرمود: «فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ»؛ مرگ در زیر پایتان یک پلی است، شما این مرگ را زیر پایتان لِه می‌کنید و از آن می‌گذرید و می‌روید آن طرف که شما هستید و مرگ نیست. انسان مرگ را می‌میراند، نه بمیرد. انسان با مرگ از پوست به در می‌آید، نه بپوسد. انسان می‌شود ابدی 

    #تفسیر_سوره_ق

    #آیت_الله_جوادی_آملی


    و گفت: از نماز جز ایستادگیِ تن ندیدم، و از روزه جز گرسنگی ندیدم.

    آنچه مراست از فضل اوست، نه از فعل من...


    - تذکرة الاولیاء ، ذکر بایزید بسطامی


    پ.ن:

    پناه میبرم به خواب از شر 

    آرزوهای‌ برباد رفته...

    ۲۶ فروردين ۰۱ ، ۱۴:۴۱
    R_A Zeytun

    آیت الله کوهستانی می‌فرمودند:

    خدا یک علی(ع) داشت الحمدلله آن هم امامِ ما شد.


    می‌دونستید یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین راه‌های رفع غم، صدا زدن و اصطلاحا ناد علی هست؟

    اومده که:

    نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب...وَ یُضِلل اللهُ لی اَدعُوکَ کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ

    بخوان علی را که مظهر صفات عجایب است... و برای رفع هر ناراحتی تو را می خوانم.

    و نکته هم اینجاست که اومده «کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ» یعنی هر ناراحتی و غمی

    شکر خدا که علی ع رو داریم :)

    پ.ن:

    منتظر روزیم که بیای بالا سرم و بهم بگی:

    انا علی الذی کُنتَ تُحِبُه

    اون علی که سنگشو به سینه میزدی، منم


    پ.ن:

    برای شنیدن موسیقی و مدیحه‌سرایی‌های مربوط به امام علی ع مون، می‌تونید به کانال زیر مراجعه کنید

    https://t.me/zeytun110

    ۷۵ نظر ۲۵ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۳۸
    R_A Zeytun

    می‌فرماند که اگر اول ماه قمری تو روز دوشنبه افتاد, برای افزایش روزی, ختم سوره واقعه انجام بدید به این کیفیتی که گفته شده:


    ختم سوره واقعه در دوشنبه اول ماه قمری به این شکل است که در بعضی موارد اولین روز ماه قمری مصادف می‌شود با روز دوشنبه، در چنین روزی فرصت بهره‌مند شدن از خواص بسیار زیاد این سوره فراهم می‌شود. دستور دقیق این ختم در کتابی به نام "لیالی المحزونه" از ملا محسن فیض کاشانی (ره) ذکر شده است؛ اکنون بخش مربوط به این ختم را به نقل از این کتاب می‌خوانیم:
    "چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورهٔ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه، و همچنین تا [روز] چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند؛ و بعد از تلاوت سوره‌های مبارکه هر روز، این دعا را بخواند:



    «یا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ یا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ یسِّرْ عَلَینَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَینَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ کانَ رِزْقِی و رِزْقُ عِیالی فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ کانَ فِی الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ کانَ فِی الْأَرْضِ بَعِیداً فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ کانَ قَرِیباً فَیسِّرْهُ وَ اِنْ کانَ یسِیراً فَکثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کثِیراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ کانَ مُخَلَّداً فَطَیبْهُ وَ اِنْ کانَ طَیباً فَبارِک لی فیهِ وَ اِنْ لَمْ یکنْ یا رَبِّ فَکوِّنْهُ بِکینُونِیتِک وَ وَحْدانِیتِک اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ کانَ عَلی اَیدِی شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَی حَیثُ اَکونُ وَ لا تَنْقُلْنِی اِلَیهِ حَیثُ یکونُ.»


    برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به این لینک:


    ختم سوره واقعه در دوشنبه اول ماه قمری چگونه است؟| راسخون


    من تازه با این ماجرا آشنا شدم, خبر ندارم چطوریاست و خودم هم اولین بار هست که این کار رو میخوام انجام بدم, از اونجایی که ضرر خاصی نداره, اگر می‌تونید, امتحان کنیم ببینیم نتیجه‌ش چطوری میشه.



    پ.ن ۱:

    خدایا نذار از امیدوار بودن خسته بشیم


    ۱۵ آذر ۰۰ ، ۱۵:۴۵
    R_A Zeytun