فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی هست که توسط ❤سید حسن نصرالله❤ خونده شده
فیلمش جاهای دیگه هم هست ولی ترجمه و زیرنویسش رو خودم انجام دادم
اون حرفی که زده بودم، فکر کنم ببینم که جدول برنامهریزی خودم رو اینجا با شما به اشتراک بگذارم، به این نتیجه رسیدم که تصویرِ جدولِ خودم رو نگذارم ولی فایل خامِ جدول رو بگذارم شاید بدرد کسی خورد.
حدثنا أبی رضی الله عنه قال حدثنا سعد بن عبد الله عن یعقوب بن یزید عن محمد بن أبی عمیر عن غیر واحد عن أبی عبد الله ع قال السبت لنا و الأحد لشیعتنا و الإثنین لأعدائنا و الثلاثاء لبنی أمیة و الأربعاء یوم شرب الدواء و الخمیس تقضى فیه الحوائج و الجمعة للتنظف و التطیب و هو عید المسلمین و هو أفضل من الفطر و الأضحى و یوم الغدیر أفضل الأعیاد و هو ثامن عشر من ذی الحجة و کان یوم الجمعة و یخرج قائمنا أهل البیت یوم الجمعة و یقوم القیامة یوم الجمعة و ما من عمل یوم الجمعة أفضل من الصلاة على محمد و آله. (شیخ صدوق، الخصال، احمد فهری، انتشارات علمیه اسلامیه، ج۲،ص۳۹۴، باب، ما جاء فی یوم السبت …ح۱۰۱).
حدیث بالا در خصوص برنامهریزی یک هفته هست که امام صادق ع فرمودند:
شنبه برای ما (ائمه)
یکشنبه برای شیعیان ما
دوشنبه برای دشمنشناسی
سهشنبه برای بنیامیه شناسی
چهارشنبه وقت نوشیدن دارو
پنجشنبه وقتی است که حاجتها برآورده میشود
جمعه برای پاکیزه شدن و عطر زدن و آن عید مسلمانان است بهترین عیدها روز غدیر است که هیجدهم ماه ذى الحجه بوده [و اولین عید غدیر] با جمعه مصادف بود و قائم ما جمعه ظهور میکند و رستاخیز در جمعه بپا خواهد شد و هیچ کارى در جمعه بهتر از درود فرستادن بر محمد و آل او نیست.
فایلها:
وَ لَا تُخَلِّ فِی ذَلِکَ بَیْنَ نُفُوسِنَا وَ اخْتِیَارِهَا، فَإِنَّهَا مُخْتَارَةٌ لِلْبَاطِلِ إِلَّا مَا وَفَّقْتَ، أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ
و در این امور ما را میان نفوسمان و انتخابشان رها مکن؛ که نَفْس انتخابکنندۀ باطل است، مگر آنکه تو در انتخاب حق توفیقش دهی و بسیار دستوردهنده به زشتی و بدی است، مگر آنکه رحمتش آری.
بخشی از دعای نهم صحیفه سجادیه
انتخاب رشتهی کنکور دکتری با این استراتژی چیدم که یا استعداد درخشان امیرکبیر(بدون آزمون) درست میشه و من برمیگردم پلیتکنیک یا از طریق انتخاب رشتهی کنکور برمیگردم پلیتکنیک یا کلا این شهر خسته رو به شما میسپارمش و راهی مشهد میشم این بین گزینهی محتمل دیگهای وجود نداره!
ترازم فعلا 2965 شد و مجاز شدم، انتخاب رشته کردم تا انشاءالله ببینیم حد نصاب کدوم دانشگاهها رو میارم. البته نتایج پلیتکنیک بدون آزمون رو همراه با انتخاب رشتهی با آزمون اعلام میکنند و خب جذابیتِ ماجرا رو بیشتر میکنه.
من البِر إخفاء حُزنک عن أمک...
بابام پیشنویسِ انتخاب رشتهم رو دید و گفتند که الان اینطوری و با این تعداد انتخاب کردی، فکر میکنی کارِ درستی انجام میدی؟
گفتم که شهید بهشتی یکی از فاجعه ترین انتخابهای من بود که به قصدِ نرفتن، توی لیست وارد کردم ولی رفتم با وجود اینکه نا راضی هم بودم ادامه دادم و دیدیم که به 2 ترم نرسیده، کرونا اومد و کلا دیگه دانشگاه نرفتم، دکترا هم همینطوره، خدا هر چی خواست همون میشه...
پ.ن1:
خبر مجاز شدن و رتبه رو به بابابزرگ که اطلاع دادم، گفتند که «این پسر زرنگ نیست، وگرنه تا الان ازدواج کرده بود.»
نکتهی جالبِ ماجرا اینجاست که خودِ بابابزرگ یکی از مهمترین عواملِ مخالفت با زود ازدواج کردنِ من بودند و میگفتند که بذارید رضا درسش رو بخونه و این یک ابزارِ مناسبِ تهدید برای من شده بود که اگر مامان یا بابا حرفی از ازدواج میزدند، میگفتم که زنگ میزنم به بابابزرگ!
پ.ن1.5:
طرف نوشته بود، نصف خواستگاریهایی که رفتم وقتی دختره پرسیده چرا میخوای ازدواج کنی بهش گفتم یه PS5 خریدم چون دوتا دسته داره میخوام زن بگیرم دوتایی بازی کنیم...!
حالا بابابزرگ که نه ولی قشنگ بعضی از این افرادی که من میشناسم و از شیرینیهای زندگی مشترک مطلب مینویسند، تابلو هست که دارند از حکومت پول میگیرند تا جوونها رو دام بندازند و مشکل جمعیت رو حل کنند وگرنه دلیل دیگهای نمیبینم!
پ.ن2:
فیلم بچه مهندس رو اگر میبینید، به عنوان یه پلیتکنیک درس خونده باید بگم که حس میکنم کارگردان به قصد تخریبِ وجه دانشگاه امیرکبیر اومده فیلم ساخته و حس میکنم یه عقدهی درونی داره که چون من پلیتکنیک قبول نشدم بذار یه فیلم درست کنم که دانشجو و دانشگاه امیرکبیر رو تخریب کنم!
همهی اون بخشهایی که میگه دارند توی لابی دانشکده قدم میزنند در واقع اصلا دانشکده هوا و فضا نیست، لابی کتابخونه هست، اونم صرفا طبقهی همکف؛ از نکاتِ ضایعِ دیگهای که رخ داده به مسئلهی کمیتهی انضباطی میشه اشاره کرد که اصولا کمیته بدونِ حضورِ دانشجو برگزار میشه و نامهی درخواست کنندگان تدریسیاری (TA) رو به استاد یا آموزش دانشکده تحویل میدند و ربطی به کمیتهی انضباطی نداره.
پ.ن3:
در مورد عنوان بگم که در کنارِ این چنتا کتاب چاپی که دارم همزمان میخونم، یه کتاب الکترونیکی هم شروع کردم به اسم «دلایلی برای زنده ماندن» که کلیتش در مورد افسردگی هست و از تجربیاتِ آدمهای افسرده صحبت کرده، داشتم فکر میکردم که شاید بشه به عنوان یکی از مهمترین علل افسردگی، بیهدفی رو نام برد و مثل عنوانِ کتاب، دلیلی برای زندگی کردن وجود نداره؛ یه جا از کتاب میگه:
«دلم نمیخواست بمیرم، فقط میخواستم زنده نمانم! مرگ مرا میترساند. مرگ فقط برای کسانی اتفاق میافتد که به معنای واقعی زندگی کرده بودند...این همان آرزوی دیرین انسان بود، اینکه ای کاش هیچ وقت زاده نمیشدند...»
پ.ن4:
طبق چیزی که تو پست «برنامهی ماه رمضونِ من» گفتم، دارم صوت درس تفسیر سورهی مریم رو گوش میدم و یادداشت برداری میکنم، تا الان این موارد رو نوشتم، انشاءالله تموم شد، یک پست مفصل در موردش خواهم نوشت:
🔴مسئله صدقه دعا صله رحم در علوم تجربی نیست که کسی بخواهد نفی, اثبات یا شک کنند؛ ابزارش اصلا وجود ندارد
🔴معیار حجیت قول, عصمت قائل است نه نبوت و امامت...
🔴شبیهسازی انسان
تولد فرزند خارج از رحم در نوشتههای بوعلیسینا
🔴معدوم لا شیء است.
ندیدم که بود | دیدم که نبود
هین و اهون برای تمثیل است, برای خدا هر دو یکسان است.
🔴ذبح مرگ به دست یحیی است و در آخرت انجام میپذیرد و انسان جاودانه میشود
🔴اینها تازه انسان را در حد دام دارند میشناسند
اینها انسان را یک حیوان ناطق میدانند حال آنکه در قرآن حی متأله است, حی متأله را که نمیشود با آزمایشگاه موش درمان کرد...
🔴صحبت حضرت زکریا ع بعد از شنیدن مژدهی فرزند دار شدن از روی تعجب به قابل است نه فاعل زیرا مطمئن بود که خدا میتواند و هبه خواسته بود از این رو تعجب کرده بود که در خود و همسرش قابلیت را نمیدید
🔴علوم تجریدی هست که اثبات و نفی دارد؛ علوم تجربی میتواند بگوید تا الان با این تجربه به اینها رسیدم در مورد اینکه میشه یا نمیشه یا امکان دارد یا محال است یا حتی شک دارم اصلا در علوم تجربی امکان پذیر نیست
🔴اینها چون عنصر اصلی دعا مورد عنایتشون نشد, اجعل آیة و تک تک جملات را گیر دارند, خیال میکنند که از روی این هست حضرت زکریا ع گفته من از کجا بدونم که وعده وفا میشه
حال آنکه این نشانه برای زمان وقوع است و نه صدق وعده، برخی میگویند که این نشانه خواستنِ حضرت زکریا ع برای این است که بداند این صحبت از القائات شیطان است یا نه، این صحیح نیست ....
🔴ما نیاز به جلد دوم مفاتیح الجنان داریم تا به غیر از ثواب دعاها را بنویسیم(راهسازی چقدر ثواب داره, درختکاری چقدر ثواب داره, نظافت چقدر ثواب داره و...)
🔴اگر کسی اهل عجز و لابه بود, کسی هست که او را در آغوش بگیرید, او میشود حنان الهی، متاسفانه ما اهل عجز و لابه نیستیم که خدا و وجود مقدس حجت او عج در زمین ما را در آغوش بگیرد، در مکه ستونی است که زمان سخنرانی پیامبر ص جلوی همه شروع به ناله کرد و پیامبر آن ستون را در آغوش گرفت تا آرام شود، هنوز هم این مکان در مکه هست و مردم در کنار آن نماز میخوانند و به ستون حنانه معروف است
🔴انسان مرگ را میمیراند و میپوساند, نه اینکه مرگ انسان را بپوساند
....
در خصوص
نحوهی صحیح دعا کردن,
علت درخواست حضرت زکریا ع برای فرزند صالح
توضیحاتی در خصوص اینکه آیا کلمهی ارث مربوط به خودِ نبوت هست یا ارث مال و نتیجهگیری و بحث در مورد خطبهی حضرت زهرا س از استناد به این آیه به عنوان غصب فدک
هم مطرح شده که تو یادداشتهای بالا نیست!
سلام
با آرزوی موفقیت و کسب انواع اتفاقهای خوب خوب تو ماه رمضون
از اونجا که تصمیم گرفتم ماه رمضان امسال یه کار باحال انجام بدم, نتیجه این شد که صوت درس تفسیر آیتالله جوادی آملی رو تو ماه رمضون گوش کنم (مثل چیزی که در پست تولدم؛ نوشتم) گشتم از بین درس-تفسیرها سورهی مریم ۶۰ جلسه داره که با طول ماه رمضون میخوره؛ اگر که میتونید و وقتش رو دارید شما هم استفاده کنید (روزی ۲ تا فایل حدودا سر جمع با سرعت ۱.۴ گوش بدید میشه میانگین ۴۰ دقیقه در روز) از لینک زیر هم میتونید این درسها رو به ترتیب گوش کنید:
https://www.zahra-media.ir/آیت-الله-جوادی-آملی-تفسیر-سوره-مریم-60-جل/
برنامه سحر شبکه 3 «ماه من» هست که حاج آقا حامد کاشانی قرار هست توی این شبهای ماه رمضون از فضائل امیرالمومنین ع و دغدغههاشون صحبت کنند، به نظرم مبحثش خیلی شیرین هست از دست ندیم:)
تلجأ إلى العُزلـة، لکنک تعلم فی داخلک أنک ترید أن یعثر أحدهـم علیک.
جبران خلیل جبران
به کنج عزلت پناه میبری،
ولی در اعماق وجودت میدانی
که میخواهی یک نفر تو را پیدا کند.
پ.ن:
یا شاید هم:
نلجأ إلى العزله ولا نتمنى أن یجدنا احد...
به کنج عزل پناه میبریم و نمیخواهیم کسی ما را پیدا کند...
پ.ن:
داشتم یه سری از عکسهام رو نگاه میکردم، عکس زیر رو پیدا کردم؛ جای تعجب داره ولی من حتی دلم برای دانشگاه شهید بهشتی هم تنگ شده، برای نفس نفس زدنهاش که برسی به مسجد، برای اینکه هر جای دانشگاه که میخواستی بری باید یه دور کوهنوردی میکردی، حتی برای زدنِ تگِ آسانسورِ پژوهشکده، برای اون حسِ خلوتی که میتونستی توی جای جایِ دانشگاه پیدا کنی و آهنگ گوش بدی و بینِ آدمهای تنهای دیگه به تنهاییهای خودت فکر کنی و...
پ.ن:
یه کاری واسه من بکن
چه نمیدونم...ساعتتو در بیار بزار رو میز بگو واسه تو کردم
...آدم گاهی واقعا احتیاج داره به یه حرفِ محبت آمیز...
(برشی از فیلم کوتاهِ «قایقهای من»)
الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُونَ؟
پ.ن:
تصور کن اگه حتی، تصور کردنش سخت
جهانی که هر انسانی تو اون، خوشبخته خوشبخت
جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت، ارزش نیست
جواب هم صداییها پلیس ضدشورش نیست
نه بمب هستهای داره، نه بمب افکن، نه خمپاره
دیگه هیچ بچهای پاشو روی مین جا نمی زاره
همه آزاده آزادن همه بی درد بی دردن
توو روزنامه نمی خونی نهنگها خود کشی کردن
جهانی رو تصور کن بدون نفرت و باروت
بدون ظلم خودکامه بدون وحشت و تابوت
جهانی رو تصور کن پراز لبخند و آزادی
لبا لب از گل و بوسه پر از تکرار آبادی
تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه
اگه با بردن اسمش گلو پر می شه از سرمه
تصور کن جهانی رو که توش زندان یه افسانهس
تمام جنگای دنیا، شدن مشمول آتش بس
کسی آقای عالم نیست برابر با همن مردم
دیگه سهم هر انسان تن هر دونه ی گندم
بدون مرز و محدوده وطن ینی همه دنیا
تصور کن تو می تونی بشی تعبیر این رویا...
نمیدونم سیاوش قمیشی تو آهنگِ بالا (آهنگ «تصور کن») منظورش دورانِ ظهور بود یا نه ولی چیزی که توصیفش کرده، نقل به مضمون به نظرم با مضامینِ مهدوی و دورانِ ظهور که من تو حدیثها و کتابها خوندم و شنیدم نزدیک میاد؛ نظرِ من هست و لزوما اعتبار نداره! (اینکه میگم نزدیک هست بر این مبنا که اشاراتی که شده با اون دعاهای ماه رمضون که میخونیم:
...اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ
خدایا دارا کن هر نداری را
اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ
خدایا سیر کن هر گرسنه ای را...
تطابق داره، برای آشنایی بیشتر، مراجعه کنید که به «به سلیمان برسد از طرف مور سلام»)
پ.ن:
عیدمون مبارک باشه، انشاءالله که خدا میبخشه که به جای یک مولودی و مدیحه سرایی از یک آهنگ با مضمونِ آزادی و امنیت که نزدیک به مفاهیمِ ظهور هست، استفاده کردم! :)
مِن بابِ عیدیِ من و «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة...» این حدیث رو که چند شب پیش دیدم و به دوستام به عنوان عیدی فرستادم، برای شما هم فرستادم، از امام رضا ع هست، نقل به مضمونِ ماجرا اینجوری هست که یه بنده خدایی از امام رضا ع پرسید که تکلیفِ امامِ بعد از شما چجوری هست و همین که ما بفهمیم پسرتون کی هست، تکلیفِ امام مشخص میشه دیگه کلا مشکل دیگهای نیست؟ امام رضا ع در جواب این حدیث رو فرمودند که امام یه سری ویژگی داره و صرفا از رابطهی پدر-پسری مشخص نمیشه و مشخصات امام اینها هست و...:
وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ اَلْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ : لِلْإِمَامِ عَلاَمَاتٌ یَکُونُ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ وَ أَحْکَمَ اَلنَّاسِ وَ أَتْقَى اَلنَّاسِ وَ أَحْلَمَ اَلنَّاسِ وَ أَشْجَعَ اَلنَّاسِ وَ أَسْخَى اَلنَّاسِ وَ أَعْبَدَ اَلنَّاسِ وَ یُولَدُ مَخْتُوناً وَ یَکُونُ مُطَهَّراً وَ یَرَى مِنْ خَلْفِهِ کَمَا یَرَى مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ إِذَا وَقَعَ عَلَى اَلْأَرْضِ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ عَلَى رَاحَتَیْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَیْنِ وَ لاَ یَحْتَلِمُ وَ تَنَامُ عَیْنُهُ وَ لاَ یَنَامُ قَلْبُهُ وَ یَکُونُ مُحَدَّثاً وَ یَسْتَوِی عَلَیْهِ دِرْعُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لاَ یُرَى لَهُ بَوْلٌ وَ لاَ غَائِطٌ لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ وَکَّلَ اَلْأَرْضَ بِابْتِلاَعِ مَا یَخْرُجُ مِنْهُ وَ تَکُونُ رَائِحَتُهُ أَطْیَبَ مِنْ رَائِحَةِ اَلْمِسْکِ وَ یَکُونُ أَوْلَى بِالنَّاسِ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَشْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ وَ یَکُونُ أَشَدَّ اَلنَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ یَکُونُ آخَذَ اَلنَّاسِ بِمَا یَأْمُرُ بِهِ وَ أَکَفَّ اَلنَّاسِ عَمَّا یَنْهَى عَنْهُ وَ یَکُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً حَتَّى إِنَّهُ لَوْ دَعَا عَلَى صَخْرَةٍ لاَنْشَقَّتْ بِنِصْفَیْنِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ سِلاَحُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَیْفُهُ ذُو اَلْفَقَارِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ صَحِیفَةٌ یَکُونُ فِیهَا أَسْمَاءُ شِیعَتِهِ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ صَحِیفَةٌ فِیهَا أَسْمَاءُ أَعْدَائِهِ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ تَکُونُ عِنْدَهُ اَلْجَامِعَةُ وَ هِیَ صَحِیفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فِیهَا جَمِیعُ مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وُلْدُ آدَمَ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ اَلْجَفْرُ اَلْأَکْبَرُ وَ اَلْأَصْغَرُ إِهَابُ مَاعِزٍ وَ إِهَابُ کَبْشٍ فِیهِمَا جَمِیعُ اَلْعُلُومِ حَتَّى أَرْشِ اَلْخَدْشِ وَ حَتَّى اَلْجَلْدَةِ وَ نِصْفِ اَلْجَلْدَةِ وَ ثُلُثِ اَلْجَلْدَةِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ.
(من لا یحضره الفقیه , جلد۴ , صفحه۴۱۸ ، الخصال , جلد۲ , صفحه۵۲۷ )
امام رضا علیه السّلام فرمودند:
امام را نشانههایی است:
دانشمندترین مردم میباشد و حکیمترین مردم و پرهیزکارترین مردم و دلیر ترین مردم و باسخاوتترین مردم و پر عبادتترین مردم و ختنه شده متولد میشود و پاکیزه میباشد و از پشت سرش همچون پیش رویش میبیند و سایه ندارد و چون از شکم مادر بر زمین میافتد دو کف دست بر زمین مینهد و صدا بشهادتین بلند میکند و محتلم نمیشود و دیدهاش بخواب میرود ولی دلش بیدار است و فرشتگان با او سخن میگویند و زره رسول خدا بر تن او راست آید و بول و غایطش دیده نشود زیرا خداوند عز و جل زمین را موظف فرموده است تا هر چه از امام بیرون میآید ببلعد بویی خوشتر از بوى مشک دارد و امام بر مردم از خودشان به حکم سزاوارتر است و از پدران و مادرانشان بر آنان مهربانتر و بیشتر از همۀ مردم در پیشگاه خداى عز و جل فروتن میباشد و بدستوراتی که بمردم میدهد خود از همه بهتر عمل میکند و از کارهایی که نهی میکند خودداریش از همه بیشتر میباشد و دعایش مستجاب است تا آنجا که اگر دعا بر سنگی کند به دو نیم شکافته میشود و اسلحۀ رسول خدا و شمشیر ذو الفقارش نزد او است و بنزدش کتابی است که نامهاى شیعیانش تا روز قیامت در آن است و کتابی که نامهاى دشمنانش تا روز قیامت در آن ثبت است و جامعه نزد او است و آن طومارى است بدرازى هفتاد ذراع که همۀ نیازمندىهاى آدمیزاده در آن ثبت است و جفر بزرگ و جفر کوچک که در پوست بز و پوست قوچ است نزد او است و همۀ دانشها را در بردارند حتی زیان کرد خراشیدن تن و حتی حد زدن با تازیانه را و نصف حد و یک سوم حد با تازیانه را و مصحف فاطمة علیها السّلام در نزد او میباشد.
پ.ن:
طبق چیزی که من جستوجو کردم این حدیث امام رضا ع لزوما کاملترین و جامعترین حدیث در باب ویژگیهای امامت نیست(از چیزهای ذکر نشده میشه به عصمت امامان یا اینکه درندگان امامان را نمیخورند و... اشاره کرد) ولی خب به نظرم نکات جالبی داشت که میشه به طور شهودی و همهکس فهم چک بشه که این فرد امام هست یا نه
پ.ن:
میلاد علی اکبر ع و روز جوان رو به همه تبریک میگم.
پ.ن: به عنوان یک موسیقی نسبتا جالب که از اون موقع که شنیدم خیلی زیاد گوشش دادم، با هم بشنویم:
رضا صادقی-همه اون روزا(نسخهی اجرای زنده)
همهی اون روزایی که بی تو گذشت کنار تو بودمو
غصهی رفتن تو یه روزی گرفت تمام وجودمو
نمیدونم کجایی که تلخه که من یه خاطره بودم و بس
نمیتونم از عشق تو دل بکنم تو این همه خاطره
نمیدونم به چشم کی زول بزنم نگاتو یادم بره
هنوزم عشقو خاطره هات تو دل کسی که دوست داره هست
پ.ن:
شما چه خبر، از خودتون یه کم بگید، هم میخونم و هم اگه شد میشنوم، راحت باشید در کل:)
پ.ن:
نماهنگ «منو بشناس» از ماوا رو بشنویم؛ طبق چیزی که ماوا منتشر کرده:
بزرگترین رویداد تاریخ موسیقی ایران با حضور چهل خواننده مطرح کشور هست و برای تولید این نماهنگ 24 ماه وقت گذاشته شده؛
در این زمانه تبدار حال ما خوش نیست
بیا و قافله را بیمه با دعایت کن
فاطمه طاهریان
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
دراین هوای بهاری، شدم دوباره هوایی
بهار میرسد، اما ... بهار من، تو کجایی؟
قاسم صرافان
پ.ن:
تو آمدی که بفهمیم کارمان لنگ است
برای ما حسین اسم نیست، فرهنگ است
پ.ن:
عکسها برای گلدونهای توی خونهمون هست و با گوشیم گرفتم، عکس زیر هم هست، کپشن مناسبی سراغ دارید، به صورت عمومی کامنت کنید:)
دور از وطن خویش و به غربت مانده
درس اول کسب و کار - عدم اعتماد به تخمین اعداد همتیمی :)
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟
حافظ
پ.ن : یاران را چه شد؟
یه همچین تصویر و همچین متنی رو برای دوستام تو تلگرام فرستادم، یکیشون در جواب، نسبت به تصویر نوشت که «باز اینم خودش یه جور کمکه..» براش تو بله نوشتم:
«راجع به پیام تلگرام, نیاز به یه گرگ داری که تو رو بخوره؟ البته من نقش گرگ رو نمیتونم بازی کنم ولی میتونی باهام صحبت کنی!»
و یه سری حرفها زدیم...
یه بخشیش این بود که تو(یعنی من) چرا با رفتن به کافه مشکل داری و نسبت به این قضیه موضع میگیری
در جواب گفتم:
کافه رو معمولا دست در دستِ یار/دوستدختر میرند نه...
کافهی دانشگاه رو باهاش مشکلی ندارم
البته حتی همون اگه میشد ترجیحم این بود که از vendor یه چیزی بگیرم و یه گوشه تنهایی به موزیک گوش بدم و از فضای سبز لذت ببرم
و اینکه بعضی چیزها اولین تجربهش لذت بخش هست, دوست دارم اون اولین تجربه رو با یارم, خاطره بسازم و...
پ.ن:
چند وقت قبل به دوستم این موزیک ویدیوی عربی(السلاح زینة الرجال و نحن تزینّا(سلاح زینت مردان است و ما به این زینت آراسته شدیم)) که آخر پ.ن هست رو فرستادم و در ادامه نوشتم:
زندگیِ ایدهآلِ من این بود که الان باید تو بلندیهای جولان، رزم نامتقارن تمرین میکردم برای آمادگیهای حمله/دفاع از خاک لبنان نه اینکه بشینم مقالهی ژورنالی بنویسم که تهش باید به عنوان نویسندهی همکار، اسم استادم رو که هیچ نقشی نداره، هم اضافه کنم علاوه بر اون مقالهی کنفرانسی که قبلا پذیرش گرفت؛ بعدش هم باید بر میگشتم خونه با خانم لبنانیم سر اینکه شب خونهی مامانش اینا بریم یا شبگردی تو بیروت کنیم، یه کم بحث میکردیم و آخرش به این نتیجه میرسیدیم که شام رو خونهی مامانش بخوریم و بعدش بریم بیروت گردی
برام نوشت که:
آوینی اگه به جای قلم اسلحه دست گرفته بود جهاد نکرده بود...اشتباه کرده بود!
نوشتم:
اینا فانتزیها و ایدهآلهای خودم بود و اینکه نیتم از قلم به دست گرفتن هم این منطق داره که قلم رو فرو کنم تو چشم دشمن:)
تو این مواقع چمران رو میشه مثال زد یا حسن باقری رو...
پ.ن2:
شما چه خبر؟
خوب هستید؟
روزگار خوب میگذره؟
ما بی سلیقه ایم تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبهی آب و نان کند...
محمد سهرابی
(تصویر حرم پدریمون، امیرالمومنین امام علی ع مون هست)
منتی گر میکشی، از مرد میباید کشید...
پ.ن:
چند خط مطلب نوشتم که پست کنم، خودم از این تصویر و این تک بیتی، خجالت کشیدم که دغدغهم در چه حدی هست، هر چند که حدیث داریم که فرمودند، نمک سر سفرهتون رو هم از ما بخواید ولی در هر حال، خدایا بابت این حجم از کم بودنِ سطح فکر و دغدغههام ببخشید:)