نهج البلاغه :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نهج البلاغه» ثبت شده است

۳۰ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۴۶
R_A Zeytun


یه پسرِ بود مسئول بسیج یکی از دانشگاه‌ها؛ نامه زده بود به وزیر و کاندیدهای دوره احمدی نژاد (ماجرای نامه برای دهه 80 هست) که من طبق سنت پیامبر و ائمه معصومین دخترِ شما رو خواستگاری میکنم (به استناد اینکه پیامبر فرد ثروتمند مکه رو خواستگاری کردند، امام حسین ع با دختر پادشاه ایران عروسی کردند، امام حسن عسکری با نوه شاهزاده ی روم و... )؛ از اونجایی که آقای رئیسی دیشب از دخترِ بزرگشون رونمایی کردند (از لحاظ اینکه دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران دارند و...) و خروجیِ تربیتیِ این خونواده مشخص شده، شاید اگر پسرهای امتِ حزب‌الله خبر داشته باشند که دختر دوم آقای رئیسی دانشجوی کارشناسی رشته فیزیک دانشگاه شریف هستند و هنوز مجرد، تلاشِ خودشون رو بیشتر کنند تا بیشتر توی چشم باشند و حرکت‌های محیر العقول انجام بدند! (مثل قدیم که جلوی مدرسه دخترونه یه عده تک چرخ میزدند!)

اصولا ولی به نظرم اگر رئیسی یا هر نامزد انتخاباتِ دیگه‌ای اگر دختر مجردِ خودشون رو می‌آوردند اثرگذاریِ بیشتری داشت! مثلِ نقشِ موثر دختر آقای قاضی زاده هاشمی تو اون فیلم تبلیغاتی!!

دکتر جلیلی‌مون همینجوری خودش رای نداشت حالا دختر هم که نداره و اصلا دیگه انتخاب شدنش سخت هست ولی اگر بتونه از ظرفیتِ وجودِ پسرش برای جذب دخترهای امت حزب الله استفاده کنه، دخترهای امت حزب الله میتونند رای کثیری از ملت (اعم از حزب اللهی یا سکولار یا برانداز) رو جمع کنند، پسر ایشون 25ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد برق هستند و البته تک فرزند!

آقای همتی هم که برگشته بودند توی صحبت‌هاشون اعلام کردند که «همسرِ من، یک زن هست»؛ خب خدا رو شکر ما تا الان فکر میکردیم خدایی نکرده همسرِ ایشون یک مرد هست و الان خیالمون راحت شد.

(این متن رو نوشتم صرفا برای اینکه از طرفِ دوست‌هام نقد شده بودم که چرا تو که یکی از ویژگی‌های بارزت تحلیلِ علمیِ سیاسی هست؛ در مورد انتخابات 1400 کمتر حرف میزنی!)


پ.ن:

تو این تقریبا 400روزی که هر شب دارم چند صفحه نهج‌البلاغه میخونم، رسیدم به نامه‌ی ۳۰ نهج‌البلاغه که وصیت امام علی ع به فرزندان‌شون هست.


این نامه، بشدت سنگین، دلنشین و پدرانه هست و البته بشدت انتظارآور از خدا که حیِّ لایموت و «اون کسی که میمیراند همو هست که زنده میکند» وقتی در توانش هست که کاری انجام بده، چرا اتفاقی نمی‌افته از این لحاظ که فرق ایدئولوژی‌های دین محور و لاییک توی مشکلات و مواجه شدن با دردها مشخص میشه و حداقل من انتظار دارم و ایمان دارم که خدا صرفا ناظر نیست و در عوامل دنیا اثرگذار هست و پس حالا باید یه اتفاقی بیافته که من بتونم تشخیص بدم وگرنه صحبت‌هایی هست که گفته میشه وجود یا عدمِ وجودِ خدایِ غیر کنش‌گر صرفا برای التیام دردها و ظلمِ بیشتر ساخته شده که تو اتفاقاتی که آدم‌ها نمیتونند مقابله به مثل کنند یا ظلم‌ها رو برکنار کنند، وجودِ این خداها باعثِ آروم کردنِ افراد میشه و نقش مسکن رو داره که افرادِ ظالم و یا اتفاقاتِ غیرقابلِ تحمل، به کارهای خودشون برسند(مثالِ انجمن انحرافیِ حجتیه رو در نظر داشته باشید)


پ.ن:

حاج آقا کاشانی تو یکی از سخنرانی ها میگه وقتی مواظبِ حبّ نباشید و حبّ از مسیرِ اصلی انحراف بشه, تبدیل به عدم حب نمیشه، تبدیل به تنفر میشه و بعد در مورد افرادی که تو زمان‌هایی واقعا طرفدار اهل بیت بودند و بعد تبدیل به دشمن شدند مثال میزنه (مثل زبیر که تنها کسی بود که تو ماجرای حمله به خانه‌ی وحیّ شمشیر به دست بود و...)

از عاقبت به خیر نشدنم می‌ترسم؛ برای هم دعا کنیم لطفا

۱۳ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۶
R_A Zeytun

همونطور که احتمالا یادتون مونده، 9 اسفند، تولدِ من هست؛ به عنوان کادوی من به شما، دعوت‌تون می‌کنم به خوندن/شنیدن تفسیر چند آیه از سوره‌ی مبارکه‌ی طه که توسط آیت‌الله جوادی آملی در درس تفسیرشون در سال 89 مطرح شده و چند روز پیش گوش کردم، این متن خلاصه‌برداریِ خودم هست و صوت و لینک درس تفاسیر ایشون آخرِ این متن اومده. به طور خلاصه در ابتدا در خصوص آیات توضیحاتی آورده شده و در ادامه سوالات اساسی از آیات مطرح شده که پاسخِ این سوالات با توجه به فهم ناقصِ ما از عمقِ کلماتِ قرآن و عدم اطلاعِ و دسترسیِ ما به نظر و شخصِ امام معصوم ع، در دسترس نیست؛ من به شخصه بعد از شنیدنِ این درسِ تفسیر اون حسِ «الان ما دسترسی به امام زمان عج نداریم، دقیقا چه خاکی باید تو سرمون بریزیم، خدایا خودت راهنمایی‌مون کن و امام‌مون رو زودتر بهمون برسون» داشتم، امیدوارم این حس، بعد از خوندنِ این متن به شما هم منتقل بشه


ما فقط گریه نمی کنیم که در آن خانه را آتش زدند. باب فهم ما آسیب خورد.

 

 وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَی آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً (115) وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَه‌ی اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَی (116) فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَکَ وَلِزَوْجِکَ فَلاَ یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّه‌ی فَتَشْقَی (117) إِنَّ لَکَ أَلاَّ تَجُوعَ فِیهَا وَلاَ تَعْرَی (118) وَأَنَّکَ لاَ تَظْمَؤُا فِیهَا وَلاَ تَضْحَی (119) فَوَسْوَسَ إِلَّیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَه‌ی الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَی(120)

۰۹ اسفند ۹۹ ، ۰۱:۲۳
R_A Zeytun

خطبه 7

وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ

از خطبه هاى آن حضرت است

که مریدان شیطان را مذمت مى نماید

اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَِمْرِهِمْ مِلاکاً، وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً، فَباضَ

شیطان را ملاک و پشتوانه زندگى خود گرفتند، او هم از آنان به عنوان دام استفاده کرد، در درونشان


وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ، وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فى حُجُورِهِمْ، فَنَظَرَ بِاَعْیُنِهِمْ،

لانه کرد، و در دامنشان پرورش یافت، چشمشان در دیدنْ چشم شیطان،


وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ، فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ،

و زبانشان در گفتنْ زبان شیطان شد، بر مرکب لغزشها سوارشان کرد، و امور فاسد را در دیدگانشان جلوه داد،


فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیْطانُ فى سُلْطانِهِ، وَ نَطَقَ بِالْباطِلِ عَلى لِسانِهِ.

کارشان کار کسى است که شیطان او را شریک سلطنت خود قرار داده، و با زبان او به یاوه سرایى برخاسته است.

۰۹ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۲۹
R_A Zeytun

به کجا کشانده ای تو؟ دلِ کافرِ پُر از عشق

نه وضو نه قبله دارد، هوسِ نماز کرده...!

ناصر پروانی

پ.ن:


سوی ‌میخانه ‌‌برفتم ‌سخن ‌از ‌مسجد ‌شد

چادر‌ گلگلے‌ات ‌مست‌ نموده ‌همه ‌را ...

پ.ن:

خطبه‌ی ۱۹۲(قاصعه) نهج‌البلاغه

...فَأَطْفِئُوا مَا کمَنَ فِی قُلُوبِکمْ مِنْ نِیرَانِ الْعَصَبِیَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِیَّةِ فَإِنَّمَا تِلْک الْحَمِیَّةُ تَکونُ فِی الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّیْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ

خاموش کنید آن شراره‌های تعصب و کینه‌های جاهلیت را که در دل‌هایتان مخفی است، زیرا آن عصبیت در شخص مسلمان از وسوسه‌های شیطان و نخوت‌ها و افسارها و دمیدن‌ها و تلقینات او است

وَ اعْتَمِدُوا وَضْعَ التَّذَلُّلِ عَلَى رُءُوسِکمْ وَ إِلْقَاءَ التَّعَزُّزِ تَحْتَ أَقْدَامِکمْ وَ خَلْعَ التَّکبُّرِ مِنْ أَعْنَاقِکمْ وَ اتَّخِذُوا التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَیْنَکمْ وَ بَیْنَ عَدُوِّکمْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ...

تواضع و فروتنی را بر سر نهید و تکبر و نخوت را زیر پا محو نابود بسازید و خودپرستی و خودستایی را از گردن‌هایتان درآورید. فروتنی را مابین خود و دشمنتان شیطان و لشکریان او سنگری قرار بدهید..

پ.ن:

صحن «فاطمة الزهراء علیها السلام» توی حرم امام علی علیه السلام در نجف، افتتاح شد و این مورد هم رفت به لیست حسرت‌هام :(




https://www.imamali.net/?id=325

۰۱ بهمن ۹۹ ، ۰۸:۱۵
R_A Zeytun

خطبه‌ی ۱۸۷ {با حالِ روحیِ مناسب و با طمانینه خونده بشه!}

در بیان پیشامدها


و من خطبة له (علیه السلام) و هی فی ذکر الملاحم: 

از آن حضرت (علیه السلام): این خطبه در بیان رویدادهای ناگوار است  


أَلَا بِأَبِی وَ أُمِّی هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِی السَّمَاءِ مَعْرُوفَةٌ وَ فِی الْأَرْضِ مَجْهُولَةٌ أَلَا فَتَوَقَّعُوا مَا یَکونُ مِنْ إِدْبَارِ أُمُورِکمْ وَ انْقِطَاعِ وُصَلِکمْ وَ اسْتِعْمَالِ صِغَارِکمْ ذَاک حَیْثُ تَکونُ ضَرْبَةُ السَّیْفِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّهِ ذَاک حَیْثُ یَکونُ الْمُعْطَى أَعْظَمَ أَجْراً مِنَ الْمُعْطِی .

آگاه باشید، پدر و مادرم فدای آن عده از پاکان باد که نامهای آنان در آسمان معروف و در زمین مجهول است.  هشیار باشید، در انتظار رویگردان شدن امور از شما، و گسیخته شدن عوامل پیوندها و گذاشتن مردم کوچک بر سر کارهای بزرگ.  در این هنگام است که ضربت شمشیر بر مومن، آسان تر از به دست آوردن یک درهم از راه حلال می باشد.  در چنان وضعی است که کسی که چیزی به او عطا می شود، پاداشی باعظمت تر از کسی خواهد داشت که چیزی عطا می کند. 


ذَاک حَیْثُ تَسْکرُونَ مِنْ غَیْرِ شَرَابٍ بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِیمِ وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَیْرِ اضْطِرَارٍ وَ تَکذِبُونَ مِنْ غَیْرِ إِحْرَاجٍ ذَاک إِذَا عَضَّکمُ الْبَلَاءُ کمَا یَعَضُّ الْقَتَبُ غَارِبَ الْبَعِیرِ مَا أَطْوَلَ هَذَا الْعَنَاءَ وَ أَبْعَدَ هَذَا الرَّجَاءَ !

این رویدادها در زمانی است که مست خواهید شد، نه به جهت میگساری، بلکه از فراوانی نعمتها.  سوگند خواهید خورد بدون آن که اضطراری داشته باشید و دروغ خواهید گفت، بدون گرفتاری به مشقت.  این نابکاریها زمانی به قوع خواهد پیوست که بلاء و آشوبها شما را چنان بگزد که جهاز شتر پشت شتر را در طوفان این فتنه ها چه مشقتهای طولانی که نصیبتان خواهد گشت و چه دور و دراز است امیدی که به رهایی از آن فتنه ها بسته اید.  


أَیُّهَا النَّاسُ أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّةَ الَّتِی تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَیْدِیکمْ وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَى سُلْطَانِکمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِکمْ وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِیطُوا عَنْ سَنَنِهَا وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبِیلِ لَهَا فَقَدْ لَعَمْرِی یَهْلِک فِی لَهَبِهَا الْمُؤْمِنُ وَ یَسْلَمُ فِیهَا غَیْرُ الْمُسْلِمِ .

ای مردم، این مهارها را رها سازید که بارهای سنگین خطاهای اندوخته با دست خود را به مرکبهای آن مهارها حمل کرده اید.  و بین خود و پیشوای خود شکاف ایجاد نکنید که بعدها کردارهای منحرف خود را توبیخ نمایید.  و از روی غفلت و نادانی هجوم نبرید بر آتش شعله ور فتنه، و دور شوید از طرق آشوبگریها و راه را برای عبور آنها باز کنید.  سوگند به جانم، انسان مومن در زبانه آتش فتنه هلاک می شود و غیر مسلمان در آن سالم می ماند.  


إِنَّمَا مَثَلِی بَیْنَکمْ کمَثَلِ السِّرَاجِ فِی الظُّلْمَةِ یَسْتَضِی‏ءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا فَاسْمَعُوا أَیُّهَا النَّاسُ وَ عُوا وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِکمْ تَفْهَمُوا.

جز این نیست که مثل من میان شما مانند چراغ در تاریکی است.  آن کس که به حیطه روشنایی آن داخل شود، از نور آن برخوردار گردد.  بشنوید ای مردم و بپذیرید و گوش های دل را نزدیک کنید و بفهمید.

///

میشه گفت واقعا خطبه‌ی سنگینی هست به این صورت که

اولش که با قسمِ امام علی ع به پدر و مادرشون که جان عالم فدای این بزرگواران باد, شروع میشه

و بعد گمنام‌هایی که در آسمان معروف هستند صحبت می‌کنند

و از زمانی سخن گفتند که ضربه به مومن آسانتر از بدست آوردن یک درهم حلال هست

و در ادامه از طولانی بودنِ این مشقت‌ها و امید به رهایی که دور از دسترس هست، صحبت فرمودند

و...

اگر این توصیف، در موردِ زمانِ ما باشه، خدا عاقبتِ همه‌مون رو با صبری که میده بخیر تموم کنه اگر هم نباشه باز هم خدا عاقبت‌مون رو بخیر کنه:)

۱۶ دی ۹۹ ، ۰۹:۲۵
R_A Zeytun

خطبه‌ی ۱۷۲ (بخش‌های مربوط به جنگ جمل)

...فَوَاللَّهِ لَوْ لَمْ یُصِیبُوا مِنَ الْمُسْلِمِینَ إِلَّا رَجُلًا وَاحِداً مُعْتَمِدِینَ لِقَتْلِهِ بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذَلِک الْجَیْشِ کلِّهِ إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ یُنْکرُوا وَ لَمْ یَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِیَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِینَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِی دَخَلُوا بِهَا عَلَیْهِمْ.

...سوگند به خدا، اگر از مسلمانان تنها یک فرد را از روی عمد و بدون ارتکاب جرم می‌کشتند، کشتن همه آن لشکریان برای من حلال بود، زیرا آنان حاضر بودند و آن جنایت را منکر نشدند و نه با زبان از مقتول مظلوم دفاع کردند و نه با دست.  صرف نظر از اینکه آن تبهکاران مسلمانان را به شماره عده‌ای از لشکریان که به آنان هجوم آوردند، به قتل رساندند.


این صحبت‌های امام علی ع رو در کنار بیانیه‌ی امروز آقای روحانی قرار بدید که نه اشاره‌ای به دانشمند هسته‌ای بودنِ شهید محسن فخری‌زاده کرده و نه حرفی در مورد آمریکا زده که توی اکثر خبرگزاری‌های خارج از ایران، چند وقتی هست که تحلیل‌های اقدامات ترامپ تو ماه‌های آخر دولت‌ش علیه برنامه‌ی هسته‌ای ایران رو می‌کنند.

شهید محسن فخری‌زاده توی مجامع علمی بین‌المللی از نظر علمی با رابرت اوپنهایمر (پدر بمب اتمی) مقایسه می‌شدند.

نکته‌ای که توی پیام رهبری هست اینه که بدور از احساس و متهم کردنِ کشور/دستگاهی پیام دادند و الکی مثلا اسرائیل رو(برعکس آقای روحانی که مستقیم به رژیم صهیونیستی تاخته) عامل ترور ندونستند:


 بسم‌الله الرحمن الرحیم

دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر  جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همه‌ی دست‌اندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه‌ی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعه‌ی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم.

سیّدعلی خامنه‌ای

۸ آذرماه ۹۹

پ.ن:

به قول قیصر:

«ما برای استقرار صلح

جنگ می‌کنیم

و شما برای استمرار جنگ

صلح را پیشنهاد می‌کنید»


پ.ن:

دیشب با یه استاد حقوق جزا در خصوص اقدام هم تراز صحبت می‌کردم، یه بخشی از صحبت‌هاشون این بود:


«‏در سایر شاخه های حقوق ما با یک نظام متمرکز به نام حکومت و دولت مستقر در کشور و یک نظام حقوقی سر و کار داریم، ‏اما در حقوق بین الملل چنین چیزی نیست. ‏به همین خاطر خود حقوقدانان میگویند: «حقوق بین الملل قواعد و حقوق برساخته کشورها و دول قدرتمند دنیاست» ‏اینجاست که مثلاً حق وتو درست میشود که ظاهرش ناحق است ولی واقعیت این است که چاره و گریزی از ان نیست.»

۰۸ آذر ۹۹ ، ۱۲:۰۹
R_A Zeytun

خطبه‌ی ۱۷۱ نهج‌البلاغه

و من کلام له (علیه السلام) لما عزم على لقاء القوم بصفین: الدعاء

خطبه ای است از آن حضرت (علیه السلام):  این نیایش را در آن هنگام که تصمیم به رویارویی با قوم شامیان در صفین گرفته بود انجام داد

نیایش  

اللَّهُمَّ رَبَّ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَ الْجَوِّ الْمَکْفُوفِ الَّذِی جَعَلْتَهُ مَغِیضاً لِلَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَجْرًى لِلشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ السَّیَّارَةِ وَ جَعَلْتَ سُکَّانَهُ سِبْطاً مِنْ مَلَائِکَتِکَ لَا یَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِکَ . 

پرودگارا، ای خدای سقف بلند آسمان و فضای محفوظ که شب و روز پشت سر هم در آن فرو می روند و خورشید و ماه در آن جریان دارند و ستارگان سیار به طور متوالی در آن حرکت می کنند.  ای خداوندی که ساکنان آن را گروهی از فرشتگانت قرار دادی که از عبادت تو خسته نمی شوند.  


وَ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْضِ الَّتِی جَعَلْتَهَا قَرَاراً لِلْأَنَامِ وَ مَدْرَجاً لِلْهَوَامِّ وَ الْأَنْعَامِ وَ مَا لَا یُحْصَى مِمَّا یُرَى وَ مَا لَا یُرَى.

و ای خداوندی که این زمین را قرارگاه انسان ها نمودی و جایگاهی برای خزندگان و چارپایان، و هر آنچه که قابل شمارش نیست، چه آنچه که دیده می شود و چه آن اشیاء که دیده نمی شوند. 


وَ رَبَّ الْجِبَالِ الرَّوَاسِی الَّتِی جَعَلْتَهَا لِلْأَرْضِ أَوْتَاداً وَ لِلْخَلْقِ اعْتِمَاداً إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا الْبَغْیَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ وَ إِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَیْنَا فَارْزُقْنَا الشَّهَادَةَ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الْفِتْنَةِ.

و ای خداوندی که کوه های محکم و پابرجا را مانند میخ های تعدیل کننده حرکات زمین و تکیه گاه برای مخلوقات قرار دادی.  خداوندا، اگر ما را بر دشمنان پیروز ساختی، ما را از ظلم و تعدی برکنار فرما و برای پیروی از حق موفق فرما و اگر آنان را بر ما غالب فرمودی، شهادت را نصیب ما فرما و از فتنه و آشوب ما را محفوظ بدار.  


الدعوة للقتال

دعوت برای جنگ


أَیْنَ الْمَانِعُ لِلذِّمَارِ وَ الْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ الْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ الْحِفَاظِ الْعَارُ وَرَاءَکُمْ وَ الْجَنَّةُ أَمَامَکُمْ.

 کجاست وارسته مردی از حافظان اصول انسانی و ارزشها که از سقوط مردم جامعه خویش جلوگیری کند و آنکه در هنگام نزول سختی ها با غیرت و مردانگی برای مرتفع ساختن آن شداید در حوادث فرو رود؟ ای مردم، ننگ و عار را پشت سر دارید و بهشت را پیش رویتان.


پ.ن:

به جز شهید صیاد که چند وقت پیش سردار حاجی‌زاده گفتند، انتقامشون گرفته شده؛ من یادم نمی‌آد که شهیدی از این مملکت، انتقامِ خونش به اندازه‌ای که در قد و قواره‌ی شهید باشه، گرفته شده باشه؛ این یک واکنش کاملا طبیعی از طرف دشمن هست که اگه جوابش رو ندید وقیح‌تر میشه، چند روز پیش یه بیتی از صائب دیدم اینجوری بود که گفته:

آبی که زفین شهر کاشان خیزد

اشکی است که از دیده‌ی ایران خیزد

صائب

ظاهرا این عادت مردمِ ایران شده که انتقام کشته شدنِ بزرگان‌ش رو صرفا از طریق غم و غصه و اشک بدند. شهید محسن فخری‌زاده که عاقبت بخیر شدند و مثل همیشه این ما هستیم که باید انتقام این شهید رو هم در کنار بقیه‌ی شهدای خودمون لیست کنیم و همینجوری بیخودی انتظار بکشیم؛ آقایون مسئولین، تو کمتر از یکسال اخیر دو نفر از مقامات ارشدت ترور شدند و نکته اینکه این یکی توی خاک خودت بود... .

شبیه ناصرالدین‌ شاه، ناخن می‌کِشَم بر دل

چه امضایی شبِ مستیِ ما دزدیده‌ شد از ما...

حامد عسکری

بعدانوشت:

شما اجالتا تا اطلاع ثانوی، سوار هواپیما نشید و به دوستان و عزیزان خودتون هم بگید با هواپیما به ایران نیاند تا ببینیم چی پیش میاد.

البته از وزیر اطلاعاتی که تنها ویژگی‌ای که به مجلس در توصیفِ گرفتنِ این سِمت بهش دادند این بود که من مادرم حضرت زهرا س هست و هیچ گزارش و رزومه‌ای از کار اطلاعاتیِ ایشون ارائه نشده؛ بیشتر از این‌ها نباید توقع داشت.

۰۷ آذر ۹۹ ، ۲۱:۲۵
R_A Zeytun

فَمَنْ فَرَّغَ قَلْبَهُ وَ أَعْمَلَ فِکْرَهُ لِیَعْلَمَ کَیْفَ أَقَمْتَ عَرْشَکَ وَ کَیْفَ ذَرَأْتَ خَلْقَکَ وَ کَیْفَ عَلَّقْتَ فِی الْهَوَاءِ سَمَاوَاتِکَ وَ کَیْفَ مَدَدْتَ عَلَى مَوْرِ الْمَاءِ أَرْضَکَ رَجَعَ طَرْفُهُ حَسِیراً وَ عَقْلُهُ مَبْهُوراً وَ سَمْعُهُ وَالِهاً وَ فِکْرُهُ حَائِراً.

پس آن کس که دل را از همه چیز تهى سازد، و فکرش را به کار گیرد تا بداند که: چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته اى و پدیده را چگونه آفریده اى و چگونه آسمان ها و کرات فضایى را در هوا آویخته‌اى و زمین را چگونه بر روى امواج آب گسترده‌اى نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواییش آشفته، و اندیشه‌اش حیران مى‌ماند.(نهج‌البلاغه بخشی از خطبه‌ی 160)

 

سوپر نوا یا ابرنواختر

سوپر نوا یا ابرنواختر زمانی رخ می‌دهد که یک ستارهٔ در حال مرگ شروع به خاموش شدن می‌کند. آن گاه به‌طور ناگهانی منفجر شده و مقدار بسیار زیادی نور تولید می‌کند و یک هستهٔ کوچک نوترونی به جای می‌گذارد. نوترون سنگین‌ترین ذره در فضا است. مقداری نوترون به اندازهٔ یک سر سوزن می‌تواند هزاران تن جرم داشته باشد. ستاره، مادهٔ خود را به سوی فضا پرتاب می‌کند و ممکن است درخشندگی آن چند روزی از کل یک کهکشان هم بیشتر باشد. هنوز هم می‌توان بقایای درخشان ستاره‌های منفجر شده را، که صدها یا هزاران سال پیش از هم پاشیده‌اند، دید. ابرنواخترها نادراند؛ در کهکشان خودمان به‌طور میانگین در هر قرن یک یا دو ابرنواختر رخ می‌دهد که برخی از آن‌ها نیز در پس غبار کهکشان پنهان می‌شوند.

 

 

ویدیو بالا رو من از سایت تلسکوپ هابل (https://hubblesite.org/گرفتم که در توضیحاتش اومده:

 این ویدئو...از ابرنواختر 2018gv در کهکشان NGC 2525 است، این تایم‌لپس فشرده سازی یک ویدیوی تقریبا یک‌ساله شامل مشاهدات از فوریه 2018 تا فوریه 2019 است. نمودار منحنی نور در سمت راست محو شدن ابرنواختر را ترسیم می کند. NGC 2525 تقریباً 70 میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد.

مطلبی که هست و اهمیت سوپرنواها رو نشون میده اینه که سوپرنواها نقش عمده‌ای توی پراکندگی عناصر در جهان ایفا می‌کنند. زمانی که یک ستاره منفجر می‌شود، عناصر و باقیمانده‌های خود را به فضا پرتاپ می‌کند. بسیاری از عناصری که بر روی زمین یافت می‌شوند در هسته ستارگان ساخته شده بودند. این عناصر یک ستاره جدید، سیاره و یا هر آنچه که در کائنات وجود دارد را تشکیل می‌دهند.

 

 

ویدیوی بالا داره یک سوپرنوا رو در کهکشان NGC 2525 که در فاصله 70 میلیون سال نوری قرار داره، بزرگنمایی می‌کنه...هابل انفجار اولیه را در ژانویه 2018 ثبت نکرد، اما برای تقریباً یک سال از سال 2018 تا 2019 عکس های متوالی گرفت که در یک سکانس مرور زمان جمع شده اند. در اوج خود ، ستاره در حال انفجار به اندازه 5 میلیارد خورشید درخشان بود.

(منابع بیشتر: بیگ‌بنگ، NASA، Space)

 

پ.ن:

دیشب آخرین دعای صحیفه‌سجادیه رو خوندم و پایانی بود بر این 54 شبی که مدام قبل از خواب توفیق داشتم که بیدار بمونم و یک دعا از این خواهر قرآن و انجیل اهل بیت بخونم؛ حس می‌کنم هوشمندی خاصی در قرار دادنِ آخرین دعا که «وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُومِ | دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها» هست، بوده، چون حسی که بعد از تموم شدنِ این کتاب و این 54 شب به من دست داد اینه که «خب حالا الان من چه غلطی باید برای بقیه‌ی عمرم کنم» داشتم؛ بنای اینکه چی شد این کتاب رو شروع به خوندم کردم این بود که به خودم گفتم از بین این کتاب‌هایی که داری(اعم از کتاب صوتی و کتاب الکترونیکی و کتاب‌های چاپی) اگه بهت بگند فقط اندازه‌ی خوندنِ یک کتاب زنده هستی، حسرت نخوندنِ کدوم کتاب تو دلت میمونه، که خب جوابِ اون موقع‌م این بود که صحیفه‌سجادیه؛ دیشب این سوال رو دوباره از خودم پرسیدم و جوابش این بود که کتاب «امام رضا ع زندگی و اقتصاد» از انتشارات آستان قدس و کتاب «دین و سیاست از منظر امام رضا ع» رو هنوز نخوندم؛ البته خب از اونجا که نویسنده‌های این دو تا کتاب صرفا به بیان صحبت‌های امام رضا ع نپرداختند و برداشت‌های خودشون رو هم وارد متن کردند، قرار نیست به اندازه‌ی صحیفه‌سجادیه به من انرژی مثبت بده ولی خب فعلا از هیچی بهتره!

(وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُومِ | دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها)

(دعای 54 صحیفه‌سجادیه)

...

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِی ، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْیَا حَاجَتِی ، وَ اجْعَلْ فِیما عِنْدَکَ رَغْبَتِی شَوْقاً إِلَى لِقَائِکَ ، وَ هَبْ لِی صِدْقَ التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ .

خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و جان مرا بر پایۀ درستی و راستی و عمل و اخلاق دریافت کن و نیازم را از دنیا بگسل و رغبتم را در آنچه نزد توست، در حالی که مشتاق لقایت باشم، قرار ده؛ و صدق توکّل بر وجود مبارکت را به من ببخش.

 

 أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ کِتَابٍ قَدْ خَلَا ، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کِتَابٍ قَدْ خَلَا ، أَسْأَلُکَ خَوْفَ الْعَابِدِینَ لَکَ ، وَ عِبَادَةَ الْخَاشِعِینَ لَکَ ، وَ یَقِینَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ ، وَ تَوَکُّلَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْکَ .

 از تو بهترین سرنوشتی که مقدّر شده درخواست می‌کنم و از بدترین سرنوشتی که مقرر شده به تو پناه می‌آورم؛ ترس بندگان را از مقامت و بندگی فروتنان را برایت و یقین توکّل‌کنندگان را بر وجودت و توکّل مؤمنان را بر حضرتت، از تو درخواست دارم.

 

اللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِی فِی مَسْأَلَتِی مِثْلَ رَغْبَةِ أَوْلِیَائِکَ فِی مَسَائِلِهِمْ ، وَ رَهْبَتِی مِثْلَ رَهْبَةِ أَوْلِیَائِکَ ، وَ اسْتَعْمِلْنِی فِی مَرْضَاتِکَ عَمَلًا لَا أَتْرُکُ مَعَهُ شَیْئاً مِنْ دِینِکَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ .

خدایا! اشتیاقم را در خواسته‌هایم مانند اشتیاق عاشقانت در خواسته‌هایشان و ترسم را مانند ترس دوستانت قرار ده؛ و مرا در عرصۀ خشنودی‌ات به عمل و کوششی به کار گیر که با آن، چیزی از دینت را به خاطر ترس از کسی از آفریده‌هایت، رها نکنم.

 

اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَتِی فَأَعْظِمْ فِیهَا رَغْبَتِی ، وَ أَظْهِرْ فِیهَا عُذْرِی ، وَ لَقِّنِّی فِیهَا حُجَّتِی ، وَ عَافِ فِیهَا جَسَدِی .

خدایا! این است حاجت من، پس اشتیاقم را در آن بزرگ و زیاد کن و عذرم را در آن آشکار فرما و برهان و دلیلم را در آن به من بیاموز و جسمم را در آن سلامت بخش.

 

اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ أَوْ رَجَاءٌ غَیْرُکَ ، فَقَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَنْتَ ثِقَتِی وَ رَجَائِی فِی الْأُمُورِ کُلِّهَا ، فَاقْضِ لِی بِخَیْرِهَا عَاقِبَةً ، وَ نَجِّنِی مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .

خدایا! کسانی صبح می‌کنند در حالی که به غیر تو اعتماد و امید دارند؛ ولی من صبح کردم در حالی که در همۀ امورم اعتماد و امیدم تویی. برای من به آنچه سرانجامش از همه بهتر است حکم کن و از فتنه‌های گمراه‌کننده نجاتم ده، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

 

وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِینَ .

و درود خدا بر سرور ما محمّد، فرستادۀ برگزیده خدا و اهل بیت پاکش.

۲۴ آبان ۹۹ ، ۱۱:۱۱
R_A Zeytun

امام خمینی رحمه‌الله‌علیه: اگر به جای نفت، ایمان داشتید؛... احتیاج به هیچ‌چیز نداشتید.


و من خطبة علی (علیه السلام)(خطبه ۱۵۳ در توصیف گمراهان)


وَ هُوَ فِی مُهْلَةٍ مِنَ اللَّهِ یَهْوِی مَعَ الْغَافِلِینَ وَ یَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِینَ بِلَا سَبِیلٍ قَاصِدٍ وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ. 

انسان گمراه در مهلتی از جانب خدا به سر می برد. هوا و میلش با غفلت زدگان است بامدادان که سر از خواب بردارد، دمساز گنهکاران است. نه راه راست برای حرکت پیش می گیرد و نه از پیشوایی راهنما پیروی می نماید.


صفات الغافلین

در صفت غفلت زدگان

منها: حَتَّى إِذَا کشَفَ لَهُمْ عَنْ جَزَاءِ مَعْصِیَتِهِمْ وَ اسْتَخْرَجَهُمْ مِنْ جَلَابِیبِ غَفْلَتِهِمُ اسْتَقْبَلُوا مُدْبِراً وَ اسْتَدْبَرُوا مُقْبِلًا فَلَمْ یَنْتَفِعُوا بِمَا أَدْرَکوا مِنْ طَلِبَتِهِمْ وَ لَا بِمَا قَضَوْا مِنْ وَطَرِهِمْ .

 از جمله سخنان آن حضرت است: تا آنگاه که خداوند توانا از روی جزای گناه آنان پرده بردارد، و آنان را از حجاب های غفلتشان بیرون بیاورد.  در این هنگام است که با اموری رویاروی شوند که پشت به آن ها داشتند، و پشت گردانند به آنچه که رو به آن ها کرده بودند.  غفلت زدگان از آنچه که به عنوان مطلوب دریافته بودند، سودی نبردند و از آن امور که خود را نیازمند آن ها می دانستند به نفعی نرسیدند. 


إِنِّی أُحَذِّرُکمْ وَ نَفْسِی هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ فَلْیَنْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِهِ فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَک جَدَداً وَاضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهَاوِی وَ الضَّلَالَ فِی الْمَغَاوِی وَ لَا یُعِینُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِی حَقٍّ أَوْ تَحْرِیفٍ فِی نُطْقٍ أَوْ تَخَوُّفٍ مِنْ صِدْقٍ.

من خودم را و شما را از موقعیت غفلت زدگی برحذر می دارم.  پس هر کس برای خود به وسیله خویشتن منتفع گردد.  جز این نیست که انسان بینا کسی است که بشنود و در آن بیندیشد، و نظر کند و بینا شود و از تجارب دنیا بهره گیرد.  سپس در راه است و روشن حرکت کند و از سقوط در سیه چال ها، و از گمراهی در کژراهه ها بپرهیزد.  و گمگشتگان وادی معصیت را به وسیله کجروی در مسیر حق، یا تحریف و اخلال در گفتار، یا به وسیله ترس و هراس در صدق و صفا بر ضرر خود کمک نکند. 

عظة الناس

پند مردم  


فَأَفِقْ أَیُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَکرَتِک وَ اسْتَیْقِظْ مِنْ غَفْلَتِک وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِک وَ أَنْعِمِ الْفِکرَ فِیمَا جَاءَک عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ (صلى الله علیه وآله) مِمَّا لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِیصَ عَنْهُ وَ خَالِفْ مَنْ خَالَفَ ذَلِک إِلَى غَیْرِهِ .

پس بیدار شو ای شنونده و به خود آی از آن مستی که تو را از تو ربوده و از غفلتی که تو را در خود فرو برده است.  و از شتاب و حرص و آز در امور دنیوی (بیش از نیازهای ضروری) کم کن، و خوب بیندیش در آنچه که با زبان پیامبر امی (صلی الله علیه و آله)به تو رسیده است، اموری که چاره و گریز از آنها امکان پذیر نیست.  مخالف باش با هر کسی که مخالفت کند با آنچه که از پیامبر به تو رسیده و روی به بیگانه دارد. 


وَ دَعْهُ وَ مَا رَضِیَ لِنَفْسِهِ وَ ضَعْ فَخْرَک وَ احْطُطْ کبْرَک وَ اذْکرْ قَبْرَک فَإِنَّ عَلَیْهِ مَمَرَّک وَ کمَا تَدِینُ تُدَانُ وَ کمَا تَزْرَعُ تَحْصُدُ وَ مَا قَدَّمْتَ الْیَوْمَ تَقْدَمُ عَلَیْهِ غَداً فَامْهَدْ لِقَدَمِک وَ قَدِّمْ لِیَوْمِک فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ أَیُّهَا الْمُسْتَمِعُ وَ الْجِدَّ الْجِدَّ أَیُّهَا الْغَافِلُ وَ لا یُنَبِّئُک مِثْلُ خَبِیرٍ.

او را رها کن تا روزگار خود را با آنچه که برای خود پسندیده است، سپری کند.  فخر و مباهات را بگذار و کبرت را ساقط نما.  گوری را (که آخرین منزلگه حیات طبیعی تو است) به یاد بیاور، زیرا که بالاخره گذارت به همان خاک تیره خواهد افتاد.  و همانگونه که دیگران را جزا داده ای، مجازات کارهای خود را خواهی دید.  همان را درو خواهی کرد که کشته ای.  با آنچه امروز برای آینده اندوخته ای، رویاروی خواهی گشت.  برای گامی که خواهی برداشت، راه هموار کن و توشه برای آن روز که به انتظارت است، از پیش بفرست.  این شنونده، برحذر باش و برحذر باش ای غوطه ور در غفلت، بکوش و بکوش.  (و هیچ کس تو را مانند خداوند خبیر و آگاه، مطلع از حقایق نخواهد ساخت.)


إِنَّ مِنْ عَزَائِمِ اللَّهِ فِی الذِّکرِ الْحَکیمِ الَّتِی عَلَیْهَا یُثِیبُ وَ یُعَاقِبُ وَ لَهَا یَرْضَى وَ یَسْخَطُ أَنَّهُ لَا یَنْفَعُ عَبْداً وَ إِنْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ أَخْلَصَ فِعْلَهُ أَنْ یَخْرُجَ مِنَ الدُّنْیَا لَاقِیاً رَبَّهُ بِخَصْلَةٍ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ لَمْ یَتُبْ مِنْهَا أَنْ یُشْرِک بِاللَّهِ فِیمَا افْتَرَضَ عَلَیْهِ مِنْ عِبَادَتِهِ أَوْ یَشْفِیَ غَیْظَهُ بِهَلَاک نَفْسٍ أَوْ یَعُرَّ بِأَمْرٍ فَعَلَهُ غَیْرُهُ أَوْ یَسْتَنْجِحَ حَاجَةً إِلَى النَّاسِ بِإِظْهَارِ بِدْعَةٍ فِی دِینِهِ .

از حتمی ترین دستورات خداوندی در قرآن حکیم که بر مبنای آن ها پاداش می دهد و عذاب می کند و ملاک رضایت و خشنودی او است اینست:  هیچ بنده ای اگر چه خویشتن را به تلاش وادارد و عمل خود را خالص نماید، سودی نخواهد داشت اگر از این دنیا برون رود و خدای خود را با یکی از خصلتهای ذیل که از آن ها توبه نکرده است دیدار نماید:  شرک به خدا بورزد در آن عبادات که خدا برای او مقرر فرموده است.  تسکین (تشفی) پیدا کند و غضب خود را بخواباند با کشتن نفسی.  عیب کسی را به خاطر کاری که انجام داده است، بر زبان راند.  یا با بدعتی که در دینش گذارد، برآورده شدن حاجتی را از مردم بخواهد


أَوْ یَلْقَى النَّاسَ بِوَجْهَیْنِ أَوْ یَمْشِیَ فِیهِمْ بِلِسَانَیْنِ اعْقِلْ ذَلِک فَإِنَّ الْمِثْلَ دَلِیلٌ عَلَى شِبْهِهِ إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَیْرِهَا وَ إِنَّ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ الْفَسَادُ فِیهَا إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُسْتَکینُونَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُشْفِقُونَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ خَائِفُونَ

با دورویی با مردم ارتباط برقرر می نماید. در میان مردم با دو زبان رفتار می کند. تعقل کن این پند را، زیرا هر مثلی، دلیل است برای مثل و شبیه خود،همت و هدف چهارپایان سیر کردن شکم است. و قطعی است که هدف جدی درندگان دشمنی با غیر خویشتن. همت و کوشش زنان آراستن زندگی دنیوی و فساد در آن است. مردم با ایمان، فروتن و متواضعند. مردم با ایمان خوف و رجا درباره خدا دارند. مردم با ایمان از خداوند بیمناکند... 

۱۶ آبان ۹۹ ، ۰۰:۵۴
R_A Zeytun

چند روز پیش، دوستم در خلالِ حرف‌های کلی و تخصصی که در موردِ یه استارت‌آپی که قرار هست شروع کنیم و ان‌شاءالله خروجی‌ش رو حدودا نهم ربیع الاول اینجا اعلام می‌کنم که چی هست، بهم پیام داد که:


«آقای برادر، از اونجا که شما فرمانده‌ای چجوری باید شروع کنیم به کار کردن؟ :) »


با وجودِ اینکه همیشه دوست داشتم یک فرمانده باشم(جاش مهم نیست! کلا از این لفظ بیشتر از لفظ استاد یا مدیر یا... خوشم میاد) و اساسا ساختارِ اصولِ مدیریتی که در حالِ حاضر موجود هست رو کلا قبول ندارم(با علم‌ش مشکلی ندارم و در واقع خودم در حالِ تحصیل و مطالعه در موردِ بخشی از این علم هستم، با سبکِ اجرا و عملی شدنش مشکل دارم)، در هنگامِ خوندنِ این پیام واقعا تن و بدنم لرزید!؛ من؟؟؟؟ فرمانده؟؟؟؟

با چنتا علامت سوال، قضیه رو هَم آوردم که در جواب، یه سری چیزها نوشت و منم در پاسخِ جواب دادنش، اون فیلم از امام خمینی که میگه:«ما همه سرباز خدا هستیم، نه تو سرباز منی و نه من سرباز توام» رو فرستادم!

در جوابِ اون پاسخی که به جوابش دادم(!) نوشت که: «ولی جدا شما باید مدیریت کنی، چون تخصصت تو این زمینه بیشتره، هشتگ شایسته سالاری»


دیشب اگه پستی که نوشتم رو دیده بودید، در مورد شهید حسن باقری (نابغه و موسس اطلاعات عملیات سپاه) بود، یه بخشی از وصیت‌نامه‌ی شهید باقری در مورد خصوصیات یک فرمانده عملیات هست که تو شکل زیر هست:



برای دوستم اینو فرستادم، هر چند قانع نشد و گفت که این خصوصیات رو داری، ولی خب منم در عوض قانع نشدم و زیرِ بارِ این صفتِ فرمانده بودن نرفتم!

دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم و نام

غافل از اینکه فاطمه(س) گمنام می‌خرد...


پ.ن:

وَ قَالَ ( علی علیه السلام ) : وَ مَدَحَهُ قَوْمٌ فِی وَجْهِهِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعْلَمُ بِی مِنْ نَفْسِی وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْهُمْ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَیْراً مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لَا یَعْلَمُونَ.

(و گروهى او را پیش رویش ستودند، فرمود:) بار خدایا تو مرا از خودم بهتر مى شناسى و من خود را از آنان بیشتر مى شناسم. خدایا ما را بهتر از آن کن که مى پندارند و بیامرز از ما آنچه را که نمى دانند.

(نهج‌البلاغه)

پ.ن:

داشتم یک پادکست گوش می‌دادم با این عنوان «ترک عادت‌های بد ربطی به ارادۀ قوی ندارد»، یه بخشی‌ش هست که میگه برای اینکه شناسایی کنید چه عاملی محرک عادت‌هاتون هست باید این چند عامل رو لیست و شناسایی کنید:

  • زمان
  • مکان
  • وضعیت روحی
  • سایر افراد
  • فعلی که بلافاصله پیش از فعل عادتی، انجام گرفته است

در نهایت با حذفِ اون عامل، می‌تونید اون عادتِ غلط رو هم حذف کنید! به نظرم جالب بود.

۲۲ شهریور ۹۹ ، ۲۳:۲۰
R_A Zeytun

خُطْبَةٌ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع

۲۷ بهمن ۹۸ ، ۰۸:۵۶
R_A Zeytun