قومی هوای عقبی، ما را هوای توست... :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

قومی هوای عقبی، ما را هوای توست...

سه شنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ۰۴:۰۳ ب.ظ

سوال شد چرا من این اواخر کلا کم پست منتشر کردم؛ یکی از دلایل‌ش این هست که سرم بشدت شلوغ هست و واقعا نمی‌رسم که کارها و مراقبت‌های معمولِ شخصی اعم از اینکه برای رفتن از نقطه‌ی A به B، از اتاق بغلی شرکت، یه لباس گرم بپوشم و بعد برم بیرون رو انجام بدم چه برسه به اینکه یه وقتی بذارم تا شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی رو چک کنم و یا مثلا تو اتاق جلساتی که دارم با بقیه صحبت می‌کنم، می‌رم بیرون و لپ‌تاپ‌م رو میارم تو اتاق جلسات که جلسه آنلاینی که ۵ دقیقه بعد قرار هست برگزار کنم رو آماده کنم و به همین اندازه کارهام فشرده هست

دلیل دیگه و مهم‌ش این هست که یه سری نوشته هست که قبلا جاش توی وبلاگم بود، بعد جنس اون نوشته‌ها تبدیل شد به پست‌هایی که با رمز از بقیه جدا می‌شدند و یه سری‌ها فقط بهش دسترسی داشتند, بعدا تبدیل شد به پست‌هایی که رمزش رو فقط خودم داشتم؛ بعدا از نظر محتوایی دیگه بین پست‌های وبلاگ جا نمی‌شدند و تو تلگرام می‌نوشتم‌شون، الان دیگه حتی تو تلگرام و کانال و... هم جایی براشون نیست و من نمی‌دونم دقیقا کجا می‌تونم اون گزاره‌های روزمره‌گانه رو از ذهن‌م به یک جایی منتقل کنم که از مغزم بیاند بیرون

نکته اساسی و مهمی وجود داره این هست که هر وقت میام یه حرفی بزنم یا چیزی بنویسم، از اونجایی که با یه سری‌ها تو وبلاگ واقعا نزدیک هستم و حس عمیقی دارم که با ناراحتی و مشکلات‌م، بشدت ناراحت و غمگین می‌شند، در نهایت با خودم می‌گم که

تنهایی ناراحت شدن، بهتر از دوتایی ناراحت بودن هست

و خب این مسئله مانع از این میشه که بنویسم، فلذا سکوت می‌کنم.


پ.ن:

تولد امام جواد ع مون، مبارک باشه 

۰۱/۱۱/۱۱
R_A Zeytun

خاطره

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.