میخواهمت چنان که شب خسته خواب را...
میخواهمت
چنان که شب خسته خواب را...
قیصر امینپور
پ.ن 1- :
اینجوری به نظرم هم درس خوندن و هم کار کردن توی نصفه شب، بیشتر حال میده. اونایی که یکی رو دارند، خدا برای هم نگهشون داره
پ.ن 0:
یه کارِ بد کردم و از روی فضولی رفتم صفحهی لینکدینم رو دوباره فعال کردم که صفحهی یه بنده خدایی رو سرچ کنم و ببینم، صبح داشتم یه کم صفحهم رو مرتب میکردم که برندِ اون شرکتِ آمریکایی که داریم از روی قطعاتش مهندسی معکوس میکنیم تا این روکش فلزی دندون رو بسازیم (ثنایاطب) هم فالو کردم. طبق چیزی که تو اون صفحه نوشته، 44 تا از کارمنداشون تو تهران هستند و 264 تا از کارمنداشون تخصص مهندسی صنایع و مدیریت دارند. واقعا وسوسه شدم که به جای این کارهایی که الان دارم میکنم، درخواست بدم و تو اون شرکت مشغول به کار بشم.
این البته تنها کاری که کردم نبود و بعد از مدتها دوباره صفحههای ناسا و ماکروسافت و IBM و Verizon و... رو رفتم خوندم و تو لینکدین فالو کردم و اصلا یه انرژیِ جدیدی بهم منتقل شد البته که یه غمِ خاصی هم منتقل شد که احتمالا شاید انقدر دیگه انرژی تو وجودم نباشه که به این شرکتها و هدفهاشون و کارهایی که میکنند و مسیری که میرند فکر کنم ولی خب تو اون زمانی که این صفحات رو تو تایم لاینِ لینکدین میبینم حس میکنم از این دنیا برای لحظهای جدا میشم و به همون رضا که یه مدت واقعا دوستش داشتم، تبدیل میشم؛ البته ایدهی اون هولدینگی که همهی این کارها رو بشه توش انجام داد، دوباره به سَرَم زد که این لذتبخش بود، حالا امتحانم تموم شد میشینم الزاماتش رو مینویسم ببینم چه کارهایی رو باید انجام بدم. خدا اون بنده خدا که باعث شد فضولیم گل کنه و من لینکدینم رو فعال کنم، حفظ کنه و انشاءالله که به آرزوهای بزرگ بزرگش برسه.
پ.ن 0.5:
ولی انصافا رویاهاش خیلی زیاد و جالب هست و حس کردم که چقدر دارم خودم رو توی 21، 22 سالگی میبینم؛ کاش هیچ وقت رویاهاش خراب نشند و دلِ خوش رو همیشه داشته باشه و به آرزوهاش برسه.
پ.ن 0.75:
اگر یادم بمونه در مورد اکونوفیزیک Econophysics یه سری مطالب دوست دارم اینجا بنویسم و اگر دوست داشتید به عنوانِ یک زمینهیِ تحقیقیِ مشترک، حاضرم روی این موضوع وقت بذاریم و مطلب یا مقالهای منتشر کنیم.
کلیّتش در مورد این هست که علوم انسانی کلا خیلی دیر متوجه میشه که خیلی چیزها رو متوجه نمیشه، اومدند و با استفاده از پدیدهها و شاخصهای فیزیکی، مفاهیمِ مربوط به اقتصاد و بعضی چیزهای دیگه رو با استفاده از مفاهیم فیزیک، اندازهگیری و شاخص گذاری کردند تا هم ابزار سنجش برای درک مفاهیم برای این موضوعات باشه و هم اگر طرحی توی یک مجموعه اجرا میشه، بشه در مورد تحققِ اون طرح، با عدد و رقم صحبت بشه.
کلا اون افرادی که مهندسی اقتصاد گذروندند یا با این موضوع آشنایی دارند، میتونند تو این زمینهها فعالیت کنند. به نظرم موضوع جذابی هست و میشه (و احتمالا من رو برای شرکتِ خودمون انجام بدم) به جای حسابدارها و افرادی که کارهای مالی انجام میدند، یک نفر یا یک سامانه با این شاخصها توی یک سیستم پویا جایگزین بشه.
بقیهش رو خودتون برید بخونید (ترجیحا انگلیسی سرچ کنید، کوتاه ترین مفهوم در وصفش میشه گفت Econophysics: The Future of Economics)، من امتحان دارم وقت ندارم بنویسم :)
پ.ن 1:
وقتی به گذشتهم نگاه میکنم ظاهرا پر از موقعیتهایی بود که اگر انتخاب میشد، میتونست این چیزی که الان هستم رو رقم نزنه ولی حس میکنم هر انتخابِ دیگهای هم که میداشتم در نهایت تو این زمان، باز به همین جا میرسیدم مثل همهی اتفاقهایی که خروجیش قطعا نباید اینی که هستم میشد ولی شد.
در هر حال بدون گفتنِ جزئیات، خدایا شکرت.
پ.ن 2:
فردا 4مین سالی هست که من تو بیان، وبلاگنویسی میکنم و شما مجبور به تحملِ رنج و دردها و شادی ها و غصههام بودید. آیا من در ذهن شما آدم خوبی هستم؟ (مدل حاج قاسم طوری گفتم، لطفا بدون تعارف جواب بدید)