چالش ده سوال وبلاگی
1- چی شد که به دنیای وبلاگها اومدی ؟
سال 96 بود، زمستون بود، تنها بودم و... که تصمیم گرفتم تجدیدِ عهد با فضای وبلاگنویسی کنم (تجربهی داشتنِ وبلاگ تو بلاگفا و رزبلاگ رو قبلا داشتم البته نه به این حجم از نوشتن که تو اینجا پیگیر هستم)
2- هدفت از نوشتن وبلاگ چه بود و چه هست ؟
اهداف شخصی و عمومی از این موضوع داشتم که در حال تحقق اون هستم! (مدلِ دیپلماسی گونه جواب دادم!)
3-به نظرت چرا باید وبلاگ نوشت ؟
فضای وبلاگنویسی بر خلاف فضای شبکههای اجتماعی نیاز به نوشتن و ساختاردهیِ خاصی داره که بخش اقناع مخاطب یا انتقالِ محتوا از ذهن به صفحهی شخصی و مجازی رو بیشتر و بهتر میتونه انجام بده
4- به نظرت یه وبلاگ ایده آل چه ویژگیهایی باید داشته باشه ؟
وبلاگ درست هست که دارای مخاطبِ خاص یا عام میتونه باشه ولی یک فضای کسب و کار مآبانه نیست که عباراتی مثل ایدهآل و شاخصهی یک وبلاگِ خوب برای اون تعریف بشه، حتی سایتهای کسب و کارها هم بخش وبلاگ رو برای انتقالِ بیشترِ مفهوم و جدایِ از فضای کسب و کاری، راهاندازی میکنند؛ برای همین صرفا نظرِ شخصِ نویسنده موضوعیت داره و سوال از این لحاظ یه خورده کم کاری داره!
5-بیشتر کدوم وبلاگها رو دنبال میکنی ؟و چه وبلاگهایی رو دوست داری؟
من نسبتا تعداد وبلاگهایی رو که میخونم زیاد نیستند ولی یه سری از وبلاگها رو بشدت دنبال میکنم و شاید حتی به فضای وب سر نزنم ولی RSS اون وبلاگها روی گوشیم فعال هست؛ برای همین موضوع هست که شاید مطلبی از وبلاگهای فعال و حالِ حاضرِ بیان وجود داشته باشه که نظر نمیدم براشون چون تو RSS صرفا مطالب باز میشه و بخش نظرات نداره
البته یه بخش دیگه از وبلاگهایی که میخونم و نظر نمیدم به خاطرِ اینه که جوابی برای سوالِ «خب به تو چه ربطی داره؟» و سوالِ «آیا کمکِ خاصی برای این فرد میتونی انجام بدی» پیدا نمیکنم، برای همین نظر یا واکنشی ندارم
یه دسته از وبلاگهای دیگه هم هست که چندسالی هست که نویسندهی فعال ندارند و بعضی وقتها میرم و مطالبِ سالهای قبلشون رو میخونم
6-نظرت راجع به سرویسهای وبلاگ دهی چیه؟ وبرای بهتر شدنشون چه پیشنهادی داری؟
وبلاگ یه تعریف و شاخصه داره(مطالبِ وبلاگ رو نمیگم، خودِ سرویس و ساختارِ وبلاگ مدنظرم هست) که تقریبا اکثرِ سرویسهای فعال تو ایران، از اونا پشتیبانی میکنند؛ به نظرم اگه سرویسِ جست و جوی تگ یا ترند تو بیان راه بیافته که بشه تگِ مطلبی که همهی دنبال شوندههای وبلاگ در موردِ اون موضوعِ خاص صحبت کردند، مطالعه بشه، به نظرم جذاب میشه
امکانِ بازنشرِ یک مطلبی از قبل که بشه به اون استناد کرد(مثل خاصیت ریتوئیت یا کوت تو توئیتر) هم چیز جذابی هست.
7-نظرت راجع به محیط وبلاگ نویسی چیه وبرای بهتر شدنش چه پیشنهادی داری؟
محیطِ وبلاگنویسی یک محیطِ شخصی هست و مدیریتش با فردِ نویسنده هست و هر جور که دوست داره باید عمل کنه و نه بر اساس سلیقه و نظرِ بقیه، در موردِ سرویسدهنده هم تو سوال بالا یه سری چیزها گفتم
8-ویژگی از بلاگری که دوست داشتین اون ویژگی رو داشته باشین؟
خدا عاقبت همهمون رو به خیر کنه
9-چند تا از لبخندهایی که در سرویسهای وبلاگ نویسی و بیان داشتید رو با ما در میان بگذارید؟
یادمه بیشتر به خاطرِ رفع ناراحتی یا غمِ وبلاگنویسها و خونوادههاشون یا موفقیتهای وبلاگنویسها، خوشحال شدم؛ الان زیاد یادم نیست که چه موردهایی بود ولی چنتاش اینجوری بود که مثلا یکی از کامنتهای «لاله:) خانم» رو میخوندم بعد تو ماشین با مامان و بابا بودیم که من پشت نشسته بودم و لبخند زدم و انقدر این لبخند، واضح بود که مامان پرسید چی شده و من دنبالِ یه موضوعی بودم که نگم این لبخند به خاطرِ نوشتهی یک خانمِ وبلاگ نویس هست چون اصولا با توجه به نوعِ رفتارم با خانمها و دخترخانمها تو فضای حقیقی و شبکههای اجتماعی؛ اصولا کسی باور نمیکنه که به خاطرِ یک نوشته اونم از طرفِ یک خانم لبخند بزنم.
یکی دیگهش هم در موردِ کامنتهای قبل از دفاعِ پروژهی کارشناسیم بود که اون موقع نوشته بودم تنها هستم و مامان و بابا و دوستام سرِ جلسهی دفاع نیستند؛ بعد کامنتهای شما حدودا یک ربع به تایمی که باید میرفتم واسه دفاع، میخوندم و شاد میشدم، به خصوص کامنتهای مادرانهی یاقوت خانم
البته همیشه دعا کردن و به یادِ من بودنِ دوستان و بزرگواران تو مراسمهای دعا و اماکن مقدس(به خصوص مشهد) به من دلگرمیِ خاصی میده
10-بدون تعارفترین حرفتون با وبلاگ نویسها چیه؟ چیزی هست که بخواید بگید و ما بهش اشاره نکرده باشیم؟
خیلی دوست داشتم خارج از فضای مجازی یک سری دوست داشته باشم که وبلاگنویس باشند، اما خب تا حالا موفق به وبلاگنویس کردنِ دوستام یا پیدا کردنِ یک نفری که وبلاگنویس باشه و تو فضای غیر مجازی بشه بهش دوست خطاب کرد رو پیدا نکردم؛ بر عکسِ این ماجرا رو هم نمیدونم کارِ درستی هست یا نه و در موردش زیاد کنکاش نکردم (که مثلا یک وبلاگ نویسی که الان هست و از روی اکانت میشناسم به عنوانِ دوستِ غیر از فضای مجازی، ارتباطاتمون رو گسترش بدیم(قاعدتا با شناختی که از من دارید نیاز به توضیح نیست که منظورم پسرها هستند!))؛ در هر صورت احتمالا اگه من شهید بشم یا خدایی نکرده به مرگی غیر از شهادت زندگیِ دنیاییم ختم بشه، خیلی دوست دارم که یک یادِ نیک و رضایتِ قلبی از من تو دلِ بقیه مونده باشه، البته نمیدونم اون موقع چجوری متوجه میشید که من دیگه تو این دنیا نیستم(اگه شهید بشم احتمالا بتونید بفهمید) ولی دوست دارم این رضایتِ قلبیِ خودتون رو به عنوانِ یک حجتِ شرعی بعدا بیان کنید، و اون مداحی که گفته بودم دوست دارم اگه تو جوونی شهید شدم، پخش کنید رو حداقل اشارهای بهش کنید.
{ از پست توضیح الرسائل کربلا_۴
دعوتتون میکنم به این مداحی از حاج مهدی رسولی (اگه تو جوونی شهید شدم، خواهشا این مداحی رو واسم بذارید!)
باید رفت| مهدی رسولی
}
اگه هم گلایهای تا الان از من دارید، دوست دارم که تا هستم بشنومو زیرِ همین پست ولو ناشناس حرفهایی که دارید و نزدید رو بنویسید:)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.