جداریات :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جداریات» ثبت شده است




اهلک حاسین بالنعمة إلی عندهم

و لا أجی آخدک؟


خانواده‌ت قدر نعمتی که دارند رو میدونند؟

یا بیام ببرمت؟!


پ.ن 0:

فارغم در غم عشق تو ز ویرانی دل

که خرابی نرسد مملکت ویران را ...

 

فروغی بسطامی


پ.ن 1:

در پایان جنگ وفتی جنگجو کشته شد

مردی بر بالینش آمد و گفت: نمیر، دوستت دارم

اما افسوس جسد بی جان بر جای ماند

دو مرد نزدیک نزدیکش آمدند و تکرار کردند

ما را ترک نکن، شجاع باش، برگرد

اما افسوس جسد بی جان بر جای ماند

سپس بیست، صد هزار، پانصدهزار آمدند و تکرار کردند...

آیا این همه عشق نمی تواند کاری علیه مرگ انجام دهد؟

اما افسوس جسد بی جان بر جای ماند


سزار والیه خو


ان‌شاءالله شب یلدای خوبی در کنار خونواده داشته باشید و اگر مادربزرگ و پدربزرگ و پدر و مادرتون هستند، در کنار بزرگترها بیشترین و بهترین حالِ دنیا رو تجربه کنید.


۲۹ آذر ۰۰ ، ۲۲:۴۳
R_A Zeytun


الله یجمع غسیلنا بغساله وحده

 خدا ان‌شاءالله کاری کنه که لباس‌هامون تو یه لباسشویی جمع بشه!


ببینید دوستان، اگر شبِ قدر این‌طوری برای خودتون یا بقیه دعا کنید، اتفاقاتِ زیر معادلِ هم هستند:
1. شما و فردِ مورد نظر با هم ازدواج کنید و از لباسشویی که جزء لوازمِ خونه هست، استفاده کنید.

2. شما و فردِ مورد نظر طیِ یک اتفاقِ کم محتمل بعد از چند سال متوجه بشید که خواهر و برادر هستید و به سببِ اتفاقات بعد از چند سال بیایید توی یه خونه در کنارِ پدر و مادرِ واقعی‌تون زندگی کنید و لباس‌هاتون توی یک لباسشویی شسته بشه.

3. لباسشوییِ منزلِ شما و منزلِ اون بنده خدا همزمان خراب بشه و برای شستنِ یک لباسی که با دست نمیشه شست، مجبور بشید از یک خشکشویی استفاده کنید. اینطوری یک هزینه‌ی تعمیر لباسشویی می‌افته گردن‌تون.

4. لباسِ عروسی/دومادیِ فردِ موردِ نظر همزمان با رخت چرک‌های شما واردِ یک لباسشویی توی خشک‌شوییِ محل‌تون برای شست‌و‌شو بشه

5. و...

غرض اینکه به نفعِ خودتون هست که برای خودتون و برای ما، خیلی شفاف و به دور از برداشت‌های مختلف؛ رک و پوست‌کنده دعا کنید و برای خودتون و برای ما، دردسر درست نکنید!

من دیشب به یادِ خیلی‌ها بودم ولی به طورِ خاص برای یک سری‌ها ویژه دعا کردم که جدای از اینکه خدا همه‌مون رو ببخشه (اون افراد + خونواده‌شون) آرزوشون همون افضل مصلحت‌ها باشه؛ خواستم اطلاع بدم همین و انتظارِ دیگه‌ای نیست:)

پ.1:
پارسال تو این پست، یه همچین متنی نوشتم:

از اونجایی که تصمیم گرفتم تا سالِ بعد شبِ قدر حداقل دو تا استارت آپ (یا خودم یا با کمک کردن به بقیه برای اجرای کارشون)، RUN کنم، طرح کلی یا ایده‌ای برای راه اندازی کسب و کار خودتون یا اونی که موردِ تاییدِ خودتون هست، اگه دارید و برای نوشتن بومِ کسب و کار یا طرح استراتژیک کمک میخواید/میخواد به صورت کلی برام بفرستید تا کمک‌تون/شون کنم.

البته یه شرط داره اینکه در صورتی که این کسب و کار تون/شون به رونق رسید، باید یه تعداد دلخواه غذا برای روز عید غدیر نذر کنه و به بقیه بدید/بده


الان که فکر می‌کنم، شاید هیچ‌کدوم از اون 15تا طرحی که از پارسال تا الان نوشتم، به مرحله‌ی اجرا در نیومد و هنوز به طورِ رسمی در قالبِ یک شرکت، کاری انجام نشده ولی خب اتفاقاتِ جالبی تو این یک سال افتاد:

ثنایاطب در شرف جذب سرمایه و شروع پر قدرت هست

نگارروم کارهای فنی‌ش تا حدودی انجام شد،تا تو وقت مناسب بریم برای اجرا

کادوبان بحث‌های تئوری مربوط به برنامه‌نویسی‌ش تقریبا کامل هست

صدای معنویت باعث شد یه خورده اون بنده خدا بیشتر به نذری که کرده و مسیرِ شرکتش توجه کنه و شاید اون نیازی که در حالِ حاضر جامعه داره رو بیشتر درک کرده باشه

و...

اِلهی تَوَلَّ مِن اَمری ما اَنتَ اَهلُهُ

خدایا کارم را چنآن که سزاوار آنی بر عهده گیر...

۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۴:۲۳
R_A Zeytun

لا تکونی انت و الحکومة ضدی !! 

الحکومة لا تعرف الحب

تو و دولت علیه من نباشید !!

دولت عشق را نمی شناسد

پ.ن:

فکر کن سال‌ها بعد در مزرعه‌، گیاه پنبه شده‌ام

تنم الیافی‌ست طبیعی در کارخانه‌ی تولید لباس

پیراهنی شوم

بعد از پشت ویترین نگاهم کنی

در اتاق پرو تو را در آغوش بگیرم

برای تنت کوچک باشم...

احسان امیری

پ.ن:

چشمانت آتش بـه اختیار شده است خـود ســرانه می سوزاند...

سعید شیبانی 

۱۸ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۵۷
R_A Zeytun


وقد بعثک الله لی و کأنی اتذوق شیئاً من الجنة

و خدا تو را برایم فرستاد که گویی چیزی از بهشت را چشیده‌ام

پ.ن:

چنتا سخنرانی خوب:

1.آیا می دانیم هر نفر اختصاصاً و شبانه روزی یک امام دارد؟

http://www.hkashani.com/?p=10566


2.آسیب شناسی؛ چرا ما منتظر نیستیم و در تب انتظار نمی سوزیم؟

http://www.hkashani.com/?p=7774


3.امام زمان ارواحنا فداه هنگام ظهور چگونه خود را معرفی می کند؟

http://www.hkashani.com/?p=9274


4.کرونا؛ عقایدِ ما و مجالسِ دینی

http://www.hkashani.com/?p=11680

۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۳۰
R_A Zeytun

زمانی که سیاسیون با هم توافق دارند از ما می‌دزدند و زمانی که اختلاف دارند ما را می‌کشند...



۲۰ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۰۱
R_A Zeytun


(تو درگیری‌ها و اعتراضات لبنان)
وقتی بمیرم ، همۀ اندامهایم را به نیازمندان فقیر بدهید جز انگشت وسطم، آنرا برای حکومت بفرستید

۲۴ آبان ۹۸ ، ۰۹:۱۲
R_A Zeytun

 

مامانم بهت سلام می‌رسونه و میگه لپاتو به ما بده مربای آلبالو درست کنیم :)


۲۶ خرداد ۹۸ ، ۱۱:۱۷
R_A Zeytun

 من مثل نزار (قبانی) شاعر نیستم که بتوانم عاشقانه تولدت را تبریک بگویم!

۱۴ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۳۰
R_A Zeytun

 

آیا این،همان زندگی ای ست که به خاطرش به شکم مادرم لگد میزدم؟

 

پ.ن1:

فیلمه یا جدی جدی نمیخواید تولدم رو تبریک بگید؟؟؟؟

۰۸ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۲۰
R_A Zeytun

 

چشات مثله حکومت می مونه

نه عدل دارن

نه رحمت دارن

نه مساوات

...

۳۰ آذر ۹۷ ، ۱۷:۴۶
R_A Zeytun

 

به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟

یا که برگردم و باز از جلوت رد شم؟

۲۵ آذر ۹۷ ، ۲۲:۳۷
R_A Zeytun

 

" لربما فارس أحلامک لم یتعلم رکوب الخیل بعد! " 

 شاید سوارِ رؤیاهایت هنوز اسب سواری نیاموخته است!

۰۸ آذر ۹۷ ، ۲۰:۲۲
R_A Zeytun

 

بیا به نبودنمان خیانت کنیم و هم دیگر را ببینیم...

۱۷ مهر ۹۷ ، ۲۱:۰۸
R_A Zeytun

 

جهان نیازمند انقلابی‌ست که فرمانده‌اش یک زن باشد...

 

۰۹ مهر ۹۷ ، ۱۴:۰۴
R_A Zeytun

 

دوستت دارم به همان اندازه ای

که حکومت از ملت متنفره !..

۰۳ مهر ۹۷ ، ۲۰:۰۰
R_A Zeytun