شعر :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است


نه رابطه با دنیا نه حق غنی سازی

من وصل تو میخواهم، از دولت روحانی...!


پ.ن0:

خواب دیدم که فرج آمده در دولت عشق

باز فرمانده قدس است سلیمانیِ ما...


۱۸ آذر ۹۹ ، ۱۲:۰۸
R_A Zeytun

توی این چند روز اخیر، خیلی یهویی یه کم سرم زیادی شلوغ شده، واسه اینکه بیدار بمونم و انرژی داشته باشم تا به کارهام برسم، بعد از چند وقت رفتم سراغ موسیقی(قاعدتا اگه شرایط محیا بود اولین سنگر قهوه هست!)؛ چقدر آهنگ زیر قشنگ هست، «خونه‌ی آرزو» معین هم قشنگ بود؛ شاید این سوال پیش بیاد که این آهنگ‌ها بیشتر انرژی آدم رو میندازه! که باید بگم این آهنگ‌های جلفِ بازارِ موسیقی ایران(با ادای احترام کامل به محسن چاووشی عزیز و...) و این بندهای جدید(با ادای احترام به گروه آریان که هیچ وقت خودشون رو توی اجراهای فارسی آریان بند معرفی نکردند) ندوست:/

آهنگ‌هایی که یک ضرب حماسی هم دارند، به دلیل اینکه (آقا/خانم) جمهوری اسلامی کلا قصدی نداره که جواب کارهای خصمانه‌ای که علیه آدم‌های بزرگش اتفاق میافته رو به صورت هم‌تراز بده(یا شاید بعضی از مسئولین ترس دارند یا دقیق‌تر بگم کفایت لازم برای حفاظت از مردم و آدم‌های بزرگ‌مون رو ندارند) تا یه کم غم دلمون کم بشه، گوش نمیدم چون حجم حرص و بغضی که از عدم اقدام اینها بهم وارد میشه رو بر نمیتابم؛ البته آهنگ «سنصلی فی القدس» و «سنخوض البحر معک...» حسابشون جداست!

 

شهر حسود|علی زندوکیلی

ما غنیمت های بی رویای این جنگای سردیم

زندگیمون کو ببین ما کشته های بی نبردیم

بی خبر از حال هم آواره ی دنیای دردیم

ما واقعا با هم چه کردیم؟

...

پس بدین فرصت خندهامو

پس بدین شادی تو صدامو

پس بدین قلب عشق آشنامو

 

لااقل پس بدین گریه هامو …

 

۱۱ آذر ۹۹ ، ۰۲:۰۲
R_A Zeytun

خطبه‌ی ۱۷۱ نهج‌البلاغه

و من کلام له (علیه السلام) لما عزم على لقاء القوم بصفین: الدعاء

خطبه ای است از آن حضرت (علیه السلام):  این نیایش را در آن هنگام که تصمیم به رویارویی با قوم شامیان در صفین گرفته بود انجام داد

نیایش  

اللَّهُمَّ رَبَّ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَ الْجَوِّ الْمَکْفُوفِ الَّذِی جَعَلْتَهُ مَغِیضاً لِلَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَجْرًى لِلشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ السَّیَّارَةِ وَ جَعَلْتَ سُکَّانَهُ سِبْطاً مِنْ مَلَائِکَتِکَ لَا یَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِکَ . 

پرودگارا، ای خدای سقف بلند آسمان و فضای محفوظ که شب و روز پشت سر هم در آن فرو می روند و خورشید و ماه در آن جریان دارند و ستارگان سیار به طور متوالی در آن حرکت می کنند.  ای خداوندی که ساکنان آن را گروهی از فرشتگانت قرار دادی که از عبادت تو خسته نمی شوند.  


وَ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْضِ الَّتِی جَعَلْتَهَا قَرَاراً لِلْأَنَامِ وَ مَدْرَجاً لِلْهَوَامِّ وَ الْأَنْعَامِ وَ مَا لَا یُحْصَى مِمَّا یُرَى وَ مَا لَا یُرَى.

و ای خداوندی که این زمین را قرارگاه انسان ها نمودی و جایگاهی برای خزندگان و چارپایان، و هر آنچه که قابل شمارش نیست، چه آنچه که دیده می شود و چه آن اشیاء که دیده نمی شوند. 


وَ رَبَّ الْجِبَالِ الرَّوَاسِی الَّتِی جَعَلْتَهَا لِلْأَرْضِ أَوْتَاداً وَ لِلْخَلْقِ اعْتِمَاداً إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا الْبَغْیَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ وَ إِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَیْنَا فَارْزُقْنَا الشَّهَادَةَ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الْفِتْنَةِ.

و ای خداوندی که کوه های محکم و پابرجا را مانند میخ های تعدیل کننده حرکات زمین و تکیه گاه برای مخلوقات قرار دادی.  خداوندا، اگر ما را بر دشمنان پیروز ساختی، ما را از ظلم و تعدی برکنار فرما و برای پیروی از حق موفق فرما و اگر آنان را بر ما غالب فرمودی، شهادت را نصیب ما فرما و از فتنه و آشوب ما را محفوظ بدار.  


الدعوة للقتال

دعوت برای جنگ


أَیْنَ الْمَانِعُ لِلذِّمَارِ وَ الْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ الْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ الْحِفَاظِ الْعَارُ وَرَاءَکُمْ وَ الْجَنَّةُ أَمَامَکُمْ.

 کجاست وارسته مردی از حافظان اصول انسانی و ارزشها که از سقوط مردم جامعه خویش جلوگیری کند و آنکه در هنگام نزول سختی ها با غیرت و مردانگی برای مرتفع ساختن آن شداید در حوادث فرو رود؟ ای مردم، ننگ و عار را پشت سر دارید و بهشت را پیش رویتان.


پ.ن:

به جز شهید صیاد که چند وقت پیش سردار حاجی‌زاده گفتند، انتقامشون گرفته شده؛ من یادم نمی‌آد که شهیدی از این مملکت، انتقامِ خونش به اندازه‌ای که در قد و قواره‌ی شهید باشه، گرفته شده باشه؛ این یک واکنش کاملا طبیعی از طرف دشمن هست که اگه جوابش رو ندید وقیح‌تر میشه، چند روز پیش یه بیتی از صائب دیدم اینجوری بود که گفته:

آبی که زفین شهر کاشان خیزد

اشکی است که از دیده‌ی ایران خیزد

صائب

ظاهرا این عادت مردمِ ایران شده که انتقام کشته شدنِ بزرگان‌ش رو صرفا از طریق غم و غصه و اشک بدند. شهید محسن فخری‌زاده که عاقبت بخیر شدند و مثل همیشه این ما هستیم که باید انتقام این شهید رو هم در کنار بقیه‌ی شهدای خودمون لیست کنیم و همینجوری بیخودی انتظار بکشیم؛ آقایون مسئولین، تو کمتر از یکسال اخیر دو نفر از مقامات ارشدت ترور شدند و نکته اینکه این یکی توی خاک خودت بود... .

شبیه ناصرالدین‌ شاه، ناخن می‌کِشَم بر دل

چه امضایی شبِ مستیِ ما دزدیده‌ شد از ما...

حامد عسکری

بعدانوشت:

شما اجالتا تا اطلاع ثانوی، سوار هواپیما نشید و به دوستان و عزیزان خودتون هم بگید با هواپیما به ایران نیاند تا ببینیم چی پیش میاد.

البته از وزیر اطلاعاتی که تنها ویژگی‌ای که به مجلس در توصیفِ گرفتنِ این سِمت بهش دادند این بود که من مادرم حضرت زهرا س هست و هیچ گزارش و رزومه‌ای از کار اطلاعاتیِ ایشون ارائه نشده؛ بیشتر از این‌ها نباید توقع داشت.

۰۷ آذر ۹۹ ، ۲۱:۲۵
R_A Zeytun



هر چه می خواهی طلب کن از شهنشاه نجف

منتی گر می‌کشی، از مـَــرد می‌باید کشیــد...!


۰۶ آذر ۹۹ ، ۲۳:۳۷
R_A Zeytun

 

 

دلشان می خواست

چشم مردم را گریان بینند

گاز اشک آور را ول کردند

خنده آور بود...!

عمران صلاحی

(از لحاظ عنوان و متنِ زیرِ تصویر، شیطنت به خرج دادم و از این بابت که خودم اعتراف کردم، امیدوارم صمیمانه ببخشید:) )

پ.ن:

تصویر اعتراضات مردم به محدودیت های کرونایی در پراگ (جمهوری چک!) هست که پلیس برای متفرق کردن مردم از گاز اشک آور، خودروی آبپاش و نارنجک صوتی استفاده کرد.

طبق قانونی که توی کشور جمهوری چک وجود داره هرگونه اعتراض به شرط آنکه تعداد شرکت کنندگان از پانصد نفر بیشتر نشود و قوانین بهداشتی رعایت شود، مجاز است. ظاهرا یک ساعت پس از آغاز این تجمع مقامات چک تخمین زدند که تعداد 2000 نفر تو این اعتراض شرکت کردند و بنابراین دستور از بین بردن تظاهرات را صادر کردند. حدود 100 نفر تو این اعتراضات دستگیر شدند.

(این خبر برای حدودا 40 روز پیش(اواخر مهر ماه) هست. اگر یادتون باشه یه خبر در خصوص جشن خیابانی پایان کرونا روی پل چارلز شهر پراگ توی تیرماه منتشر کرده بودم؛ ظاهرا اون موقع علیرغم حرف‌هایی که زده بودند، شیوع و گستردگی این بیماری به طور کامل کنترل نشده بود، جمهوری چک یکی از سختگیرانه‌ترین سیاست‌ها رو برای کنترل این بیماری از زمان شروع کرونا در پیش گرفته بود و اردیبهشت ماه طبق چیزی که اعلام کرده بودند تقریبا تونستند همه‌گیری این بیماری رو کنترل کنند و از اون به بعد دستور باز شدن پاساژها و مغازه‌ها رو دادند و... ولی ظاهرا این بیماری کنترل کامل نشده بود و یه سری اتفاقات دیگه که من حال پیگیر بودنش رو نداشتم، اتفاق افتاد و دوبار این محدودیت‌ها با شدت برقرار شد؛ من خبرگزاری‌های جمهوری چک رو به اندازه‌ی خبرگزاری‌های ایران و اسرائیل نمی‌شناسم که بگم کدوم زرد هست یا کدوم مخالفِ غیرِ منصفِ دولت هست یا کدوم دولتی هست یا... ولی بعضی از خبرگزاری‌هایی که عکس‌هاشون رو توی این پست استفاده کردم نوشته بودند که بعضی از این معترضان طرفداران تیم‌های فوتبال بودند که نسبت به شرایط و محدودیت‌ها اعتراض داشتند.)

منابع: Kafkadesktelanganatoday, ایرنا

پ.ن:

اگه میشه منت سر من بذارید و برای عالی برگزار شدنِ یک دفاع دکتری، دعا کنید، پیشاپیش از لطف‌تون بابت دعاها ممنونم :)

پ.ن:

السلام علیک یا فاطمه معصومه سلام الله علیها

۰۶ آذر ۹۹ ، ۰۲:۴۷
R_A Zeytun

یه تیکه از شعری که تو دو پست، قبل بود این بود:

ماه من در دل دیوانه ی شب زندانی ست

سهمم از پنجه ی تقدیر، شب ِ بارانی ست

که به نظرم ارزشِ یک پستِ جدا شدن رو به دلیلِ زیباییِ بیش از حدی که داره، میتونه داشته باشه!

از نظرم این مصرع در توصیفِ داستانِ ماه و پلنگ هم ردیف با شعرهای علیرضا آذر اونجا که میگه:

ماهِ بیرون زده از کنگره ی پیرهنم

نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم...

و حسین منزوی که گفته:

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود

و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود


پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود

هست.

مفهوم این بیت یعنی من مثل یک پلنگی هستم که قصد داره به عشق خودش(ماه) برسه ولی از شانسِ بدش، اون شب بارانی هست و ماه تو آسمان نیست یا به تعبیر مصرع اول در دل دیوانه‌ی شب زندانی هست.


افسانه پلنگ و ماه:

افسانه پلنگ و ماه یک افسانه‌ی قدیمی هست که تا اونجا که من میدونم معلوم نیست از کجا شروع شده ولی کلیتِ همه‌ی توصیفاتی که شده اینه که یک پلنگی هست که میخواد به چیزی دست پیدا کنه که تا حالا هیچکس به اون نرسیده نه خودش و نه پلنگ‌های دیگه، و اون چیزی نیست به جز ماه!

میره روی بلندترین و خطرناک‌ترین صخره و با تمام قدرتش میپره و خودش رو بین زمین و آسمان رها میکنه تا شاید دستش به ماه برسه ولی خب از بالای صخره پرت میشه پایین و نابود میشه، تو افسانه‌ها گفته شده که بیشتر پلنگ‌ها همین شکلی مردند و در آرزوی رسیدن به ماه (یا همون خوشبختی یا معشوق یا... که به ماه توصیف شده) از بین رفتند.

البته بعضی جاها دیدم که این آرزوی پلنگ رو این در نظر گرفته بودند که ماه نمادِ پلنگِ آسمان هست و پلنگِ زمین نمی‌خواد به جز خودش کسی عنوان پلنگ رو داشته باشه و برای همین میره تا باهاش مبارزه کنه که خب با حفظِ احترام به همه‌ی بزرگانِ ادبِ فارسی که این مطالب رو نوشتند به عنوانِ یک ادبیات‌خوان و شعردوست، این نگارش از این افسانه اصلا به نظرم قشنگ نیست!

چند نمونه دیگه از این افسانه در شعرها:


ای پلنگ از کوه بالا رفتنت بیهوده است

از کمین بیرون مزن امشب شب مهتاب نیست

فاضل نظری


پیشانی ات سیاه مبادا به ننگ ها

ای ماه ! ای مراد تمام پلنگ ها

علیرضا بدیع


من محال است به دیدار تو قانع باشم

کی پلنگی شده راضی به تماشا از ماه

فاضل نظری


آمدی خنجر خود را به نگاهم بزنی

تا شبی یک تنه بر قلب سپاهم بزنی

...

روی این قله به سمتم بپری مثل پلنگ

چنگ بر صورتِ زیبایی ماهم بزنی

مسعود نامداری


بی پناهم و زیر این باران، می رسم ناگهان به دانشگاه

غرق رگبار طعنه ها باشی، سِلف هم جانپناهِ خوبی نیست!

....

روز ها می گذشت و تقویمم…خال خالی وخط خطی می شد

آنقدر که پلنگ داری تو، باورم شد که ماهِ خوبی نیست

محمدرضا شیخ‌‌حسنی

پ.ن0:

وبلاگم 1001 روزه شد :|

۰۳ آبان ۹۹ ، ۲۰:۱۷
R_A Zeytun


دوستان! این گربه، ایرانِ ما هست؛ همون «زخمیِ سربلندِ بحران‌ها»


ماه من در دل دیوانه ی شب زندانی ست

سهمم از پنجه ی تقدیر، شب ِ بارانی ست


عقب افتاده تر از آن شده که می گویند

کشور ملتهبم منتظر ویرانی ست

...

سیدمهدی نژادهاشمی


پ.ن:

از بین ایمیل‌های طبقه‌بندی شده‌ی هیلاری کلینتون که ترامپ چند روز پیش دستور داد از اسناد محرمانه خارج بشند و انتشار عمومی پیدا کنند، ایمیل‌های مرتبط با مسائل

  • هسته‌ای
  • ایران و جنگ سوریه
  • حاج قاسم سلیمانی
  • مکاتباتِ مرتبط با دکتر سعید جلیلی
  • انتخابات 88 و میرحسین موسوی

رو تقریبا بیشتری‌هاش رو خوندم و هیچ نکته‌ی خاصی که بشه بهش گفت یک اتفاقِ خارج از عرف از طرف مسئولینِ مملکت انجام شده باشه، توش نبود.

دو تا از بخش‌هایی که برام جالب بود این دو تا بود که یکیش در موردِ فتوای رهبری در خصوص حرمتِ ساخت سلاح هسته‌ای بود که به هیلاری گزارش دادند که اینا یه چیزی دارند به اسم تقیه که فتاوا بر اساس زمان و مورد، ممکن هست کنار گذاشته بشه و یه سری صبحت‌ها و سوال‌ها شده بود که دقیقا کی این فتوا تغییر میکنه و چقدر این مسئله سابقه داره و... . دومی هم مربوط به رابطه‌ی خطی بین آراء موسوی و احمدی‌نژاد بود که میگه چطوری ممکن هست که انقدر دقیق رابطه‌ی ریاضی بین آراء وجود داشته باشه.

(این ایمیل‌ها رو می‌تونید از لینک زیر دریافت کنید(قاعدتا نیاز به تاکید نداره که باید از ابزارهای تغییر آی‌پی یا پروکسی برای ورود به سایت جهت حفظ حریم خصوصی و اطلاعاتیِ خودتون استفاده کنید!)

https://foia.state.gov/search/results.aspx?collection=Clinton_Email)

پ.ن:

اگه میشه منت سرِ من بگذارید و برای یک پدر و مادرِ عزیز دعا کنید که حالشون خوب بشه

پ.ن:

به رغم صحبتی که راجع‌به حذف کنکور دکترا زده بودند، زمانِ ثبت نام و برگزاریِ کنکورِ دکترا چند روز پیش اعلام شد! و خب به قول «یاقوت خانم» اینجا ایران هست و من هم زیاد غافلگیر نشدم.

۲۲ مهر ۹۹ ، ۱۲:۲۱
R_A Zeytun

هست آرزوی جانان کز خلق رو بتابم

من اختیار کردم خلوتگه عدم را

امیرخسرو دهلوی

۲۶ شهریور ۹۹ ، ۰۳:۰۰
R_A Zeytun


یه جا می‌خوندم که نوشته بود، آرزوی مرگ کردن، چیز خوبی نیست و حتی اینکه دعا کنید زودتر شهید بشید و از این جور صحبتا با اینکه نفسِ موضوع و شهید شدن مسئله‌ی دینیِ خوبی هست ولی خب در کل چیزِ خوبی نیست، اونجا که امکانِ نقد نوشتن نداشت ولی اینجا، دعوتتون می‌کنم به بخش‌هایی از دعای مکارم الاخلاق از امام سجاد ع:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِی بِهُدًی صَالِحٍ لَا أسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِیقَه حَقٍّ لَا أزِیغُ عَنْهَا، وَ نِیه رُشْدٍ لَا أشُک فِیهَا، وَ عَمِّرْنِی مَا کانَ عُمْرِی بِذْلَه فِی طَاعَتِک، فَإِذَا کانَ عُمْرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیک قَبْلَ أنْ یسْبِقَ مَقْتُک إِلَی، أوْ یسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَی

بارخدایا.... مرا تا وقتی زنده بدار که عمرم در طاعت تو به کار رود و چون بخواهد عمرم چراگاه شیطان شود، جانم را بستان قبل از آن که دشمنیت به من رو کند، یا خشمت بر من مستحکم شود.


در کل به قول سعدیِ جان باید بگم که:

چشمی که جمالِ تو ندیده‌ست، چه دیده‌ست...؟

می خواهمت هنوز و به جان دوست دارمت

اللهم عجل لولیک الفرج

پ.ن:

نوشته بود، اگر زمین جایِ ماندن بود، هیچگاه پرواز کشف نمی‌شد!


۱۳ شهریور ۹۹ ، ۱۹:۱۲
R_A Zeytun

سعدی میفرماد «گروهی همنشین من خلاف عقل و دین من ...»

این جوری بود که خونوادگی می‌رفتیم یه هیئت با تقریبا رعایت حداکثریِ پروتکل‌ها، ولی از اونجا که به نظرم خیلی از حرف‌های مداح و سخنران، اصلا بدرد نمی‌خورد یا بعضا ایراد داشت، من یا داشتم تو بخش اسپند دود کردن، کمک می‌کردم، یا تو ماشین بودم و از سخنرانیِ حاج آقای پناهیان یا حسینه‌ی امام یا صوتِ سخنرانیِ حاج آقای کاشانی، استفاده می‌کردم!


پ.ن:

از این آزادیِ بیان به سبکِ جمهوریِ اسلامی که من می‌تونم هر چی دلم خواست بگم ولی شما نمی‌تونید، کامنت یا واکنشی نشون بدید، خوشم نیومد!

 فلذا اگر صحبتی راجع‌به این دو هفته که کامنت‌ها بسته بود و مشغول نوشتنِ پست‌های خلاصه‌ی کتاب توضیح الرسائل کربلا بودم، دارید، همین‌جا زیرِ این پست، مطرح کنید:)

۱۱ شهریور ۹۹ ، ۱۸:۱۴
R_A Zeytun

چرا امام حسین ع کوفه را انتخاب کردند؟

کوفه شهر بسیار مهمی در تاریخ است. در آن روزگار در عالم اسلام چندین شهر لشکرگاهی وجود داشت که «جُند» نامیده می‌شد: کوفه، بصره، دمشق، حِمص و اسکندریه و ... لذا کوفه علاوه بر آن‌که مرکز اداره مناطقی وسیعی از بلاد اسلامی آن روز بود ... یکی از بزرگترین پادگان‌های نظامی شرق سرزمین اسلامی بود و از نقاط مختلفی از عالم اسلام به ویژه یمن در آن‌جا نیروهای جنگی و نظامی سکونت و حضور داشتند.

... افراد مختلفی از جمله محمد‌بن‌حنفیه به حضرت پیشنهاد رفتن به شهرهای دیگر را دادند اما حضرت، مصمم عازم کوفه شدند.

«در یک تحلیل علت انتخاب کوفه توسط امام حسین ع را می‌توان موقعیت منحصربه‌فرد آن در دنیای اسلام دانست...

۱. کوفه به لحاظ طبیعی در مرکز دنیای اسلام قرار داشت.

۲. بافت جمعیتی کوفه ترکیبی از اقوام غیرمنسجم بود که حکومت بر آن آسان نبود.

۳. حضور امیرالمومنین ع در کوفه و مرکز قرار گرفتن این شهر، بر موقعیت کوفه افزوده بود.

۴. مردم کوفه طعم شیرین حکومت حق و عدل علوی را چشیده بودند... آن‌ها خواستار تجدید حکومت حق  و عدل امیرالمومنین ع به امامت حضرت اباعبدالله ع بودند.

۵. کوفه به دلیل مرکزیت و رفت‌و‌آمدهای بسیار و به خصوص به خاطر دوران پرافتخار حکومت امیرالمومنین ع به لحاظ اقتصادی وضع مناسبی داشت. همین موقعیت اجازه نداده بود این شهر تحت تاثیر معاویه و سیاست‌هایش قرار گیرد.

۶. مردم کوفه مردمی انقلابی، ماجراجو، سیاسی و مبارز بودند.

چرا مدینه نه؟

مردم مدینه عموما مردمی ساده‌لوح، زودباور، مطیع و طرفدار حکومت بودند. پیرمردانی که عمر خود را در دوران طولانی خلفای راشدین گذرانده بودند هیچ‌گونه اعتقادی به برپایی یک حرکت تند و انقلابی به‌منظور تنبیه یزید نداشتند... .

چرا مکه نه؟

مردم مکه تا حد زیادی مشابه مردم مدینه بودند.... . پیرمردان مکه با محاسن بلند و سفید و آثار سجده در پیشانی اما شدیدا سفیه و احمق و کم‌حرکت و بی‌بخار بودند... .

چرا یمن نه؟

یمن منطقه‌ای دورافتاده از شام بود. مردم یمن از دیرباز علاقه‌مند به اهل‌بیت ع بودند. امیرالمومنین ع در یمن از پایگاه نیرومند و قابل توجهی برخوردار بودند اما یمن هم برای انقلاب مناسب نبود. زیرا دوری از شام حسنی که داشت، خود عیب بود. در صورت تحقق انقلاب حسینی در آن‌جا صدای امام حسین ع به جهان اسلام نمی‌رسید... .

چرا بصره نه؟

... مردم بصره از دیرباز طرفدار امویان شده بودند... .

... مگر نه ‌این‌که حضرت با درنظر گرفتن تمام جوانب به کوفه رفتند، پس چرا کوفیان بدترین رفتار را با حضرت داشتند؟

ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند...

مذمت عملکرد کوفیان در کربلا به تنهایی کافی نیست، چه کنیم که ما کوفی نباشیم؟

به گواهی تاریخ مردم این شهر اعتقاد قلبی به امام حسین ع داشتند اما چه شد که در موقع عمل پای کار ولی زمان نیامدند؟

پ.ن:

از مرز ظریف کفر و ایمان می‌گفت

از آدم و دام‌های شیطان می‌گفت


در کربُبلا حسین را می‌کشتند

در گوشه‌ی حجره, شیخ عرفان می‌گفت

۰۲ شهریور ۹۹ ، ۱۰:۳۹
R_A Zeytun

قسـماً بتُـربِ نِعـالِه فَـمَحاجِری

أبَـداً بِـغَــیرِ غُــبــارِه لا تُـکحَـلُ

قسم به خاک پای او هیچ گاه چشمانم را

به غیر از غبار قدمش سرمه نکشم

من القصیدة اللّامیة لابن أبی الحدید المعتزلی (المتوفی ۶۵۶ هـ.ق) فی مدح أمیرالمؤمنین علیه السلام


پ.ن:


متن خطبه غدیر

حدیث امام رضا ع در مورد اهمیت اطعام در روز غدیر

حدیث مفاخره خانم فاطمه زهرا س با امیرالمومنین علی ع 

بیعت کردیم آنچه دیدیم بازگوییم، سینه به سینه، نسل به نسل تا قیام قیامت


پ.ن:

به نظرم تو دنیای واقعی، هر کی باید یه نفر رو داشته باشه که اینجوری براش دعا کنه (خدا دعاکننده و خانواده‌شون رو حفظ کنه و خیر دنیا و آخرت رو نصیب‌شون کنه):

۱۱ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۵۱
R_A Zeytun


این چند وقتی که تو وبلاگ مطلبی ننوشتم داشتم:

  • فایل پروپوزالم رو تکمیل کردم,
  • کتاب قیدار رو دارم تموم می‌کنم و چقدر تا الان قشنگ بود,
  • وردپرس نوشتن رو دارم یاد می‌گیرم و تقریبا تا جای خوبی پیش رفتم و لوکال یه دمو از سایت تو لپ‌تاپم از سلسله سایت‌ها و استارت‌آپ‌هایی که گفتم اگه خدا بخواد تا ۲ماه دیگه بالا میاد رو دارم می‌سازم,
  •  برای بار چندم رفتم سراغ کتاب الگوریتم‌های فراابتکاری و بالاخره امروز بخش شبیه‌سازی تبرید رو با متلب تموم کردم 
  • به صورت مجازی و با استفاده از یه اپلیکیشن ِ گیمیفیکیشن بِیس دارم با مربی مجازی, ورزش می‌کنم!

و... .

پ.ن۲:

قسم به گندمِ ری گرچه مدتی‌ست مدید

خراجِ خاصه‌ی دولتسرای طهران است


بقای سلطنتِ هیچ‌کس نمی‌بینم 

مگر خدا که به ذات از قدیم سلطان است...!


حسین جنتی

۰۱ مرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۴
R_A Zeytun

 

گفتیم در آینده هم از عشق توان گفت

 

آنقدر نگفتیم… که آینده گذشته...

حسین زحمتکش

پ.ن1:

این همه

دوستت دارم را

براى کدامین روز مبادا کنار گذاشته ایم؟!

باور کن مردگان بوى گل را استشمام نمی‌کنند...!

 

پ.ن2:

یکم معماری و کاهش فاصله‌ی اجتماعی از اطراف کپنهاگ کشور دانمارک، منطقه‌ی Brondby Haveby ببینیم، و حرص بخوریم!

 

۲۶ تیر ۹۹ ، ۲۰:۴۷
R_A Zeytun

یک میز شام 515 متری روی پل چارلز شهر پراگ کشور جمهوری چک پس از اعلام پایان قرنطینه و پایان کرونا تو این کشور به پا شد و مردم این اتفاقِ تموم شدنِ کرونا رو با هم جشن گرفتند، برعکس اطلاعیه‌هایی که تو ایران توسط ستاد مقابله با کرونا گفته میشه، ما نیاز به فاصله‌گذاری اجتماعی نداریم، بلکه نیاز به فاصله‌گذاری فیزیکی داریم، اتفاقا تو این وضعیت باید بیشتر از نظر اجتماعی بهم نزدیک باشیم و هوای هم رو داشته باشیم تا این داستان تموم بشه، ظاهرا با همین منطق هم این میز شام تو پراگ برپا شد و هر کسی هر غذایی که داشت رو آورد و سر میز نشستند و با همسایه‌ها و همشهری‌هاشون این غذاها رو خوردند.

جمهوری چک کمتر از ۱۱ میلیون نفر جمعیت داره و خیلی هم مردم شادی هستند.

در مورد برگزاری همچین جشن‌هایی تو ایران بعد از کرونا یا بعد از دولت آقای روحانی!، به خاطر تفاوت جمعیت، نظری ندارم ولی خب یکی از آرزوهام اینه که بتونم برای عید غدیر مثل رفتار امام حسن ع یک همچین سفره‌ای رو با مشارکت هم برای همه تدارک ببینیم.


 

پ.ن:

دوستت دارم ای خیال لطیف

دوستت دارم ای امـید مـحال

فروغ فرخزاد

پ.ن2:

این پست یک فایل ویدیویی داشت که مربوط به جشن‌شون بود، من از کانال آپارات خودم این فیلم رو اینجا embed کردم که الان بهم پیام دادن به علت داشتن تصاویری که باید سانسور بشه، فیلم رو حذف کردیم و این داستان ها!

دیگه اونایی که این پست رو زودتر دیدن، اینجا برد کردند!!

 

۱۸ تیر ۹۹ ، ۱۸:۱۲
R_A Zeytun