رضای مرده شور
رضای حاضر در جلسات بیزینسی با رضای بقیه جاها یه سری فرق اساسی داره، مثلا امروز در یک جلسه ۷۰ دقیقهای من کلا ۱۵ دقیقه حرف زدم و خیلی غیر فنی شروع کردم در مورد اینکه یه سامانهای داره چیکار میکنه و این بیزینس حول چی سوار شده، صحبت میکردم (معماری این شرکتی که این سرویس رو بالا آورده با من هست)
اون طرف دو نفر بودند که اولی مدیر فاوای اون مجموعه بود و دومی مدیر HSE اون جا که بعدا با دعوت مدیر فاوا اومد تو جلسه؛ جلسه ما با مدیر فاوا بود و من از اول تارگت کرده بودم که از مدیر HSE پروژه بگیرم!
تو توضیحات و این داستانهایی که دادم آخر سری مدیر HSE برگشت گفت که یعنی در واقع شما مرده شور هستید و شاخص رو بهتون بدیم شما ماشین ترین میکنید؟
اون بنده خدایی که پیشم بود (حسین.م) و مدیر فاوا (به جز این دو تا ۲ نفر از بچههای تیم فنی هم بودند) داشتند میگفتند نه و این حرفها که من برگشتم گفتم بله دقیقا ما با میکروسرویسها مرده شوری هم میکنیم و مردهشور هم هستیم
حسین چشماش گرد که رضا داره چی میگه
ادامه دادم و یه چندتا ایدهی اون حوزهی کاریش رو گفتم و چشمهای اون مدیره حالا گرد شده بود که دقیقا این همه مدت کجا بودید تا مشکلات ما رو حل کنید؟ بیایید قرارداد ببندیم
خلاصه که شاید من یک ربع کلا تو جلسه حرف بزنم ولی حاصلش میشه ۳ تا قرارداد پروژه و یک دسترسی بشدت خفن که میتونه مهمترین مشکل اون تیم رو کامل حل کنه
پ.ن:
اگر حس میکنید در مواقع خاص مرده شور مشتری نیستید و بهتون برخورده، وارد فضای بیزینس نشید!
پ.ن ۲: شاید بپرسید مبلغ قرارداد و ابعاد اون مجموعه چقدر بوده که من حاضر شدم تیم و سرویس رو مرده شور خطاب کنم, قرارداد رو فعلا نبستیم و گذاشتیم برای بعد اما ابعاد اون مجموعه رو بخوام بگم، چند روز پیش یه قرارداد با مبلغ ۱۷ میلیارد دلار با یه جایی بستند
پ.ن۳:
من بعد جلسه زنگ زدم عذرخواهی خودم رو به حسین و تیم فنی ابلاغ کردم
😘😘
فقط مواظب سلامتی تون هم باشید ...