امام رضا ع :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام رضا ع» ثبت شده است



پ.ن 0:

اگه دنیا

به کامم بود

الان شاید

حرم بودم


همین ساعت

همین لحظه

الان باید

حرم بودم...


از چند ماه پیش درخواست مجوز خروج از کشور ثبت کردم و دانشگاهی که راضی نمیشد رو با انواع روش‌های مختلفی که وجود داشت، راضی کردم که تایید کنند و وثیقه‌م هم گذاشتم و در نهایت پاسپورتم رو هم گرفتم و برای 20 اسفند تا 4 فروردین مجوز خروج از کشور به مقصد عراق رو گرفتم و از اون تایم هم یه سری کار و پروژه رو به صورت فشرده انجام دادم که پول‌هام رو به طور خاص و جداگونه‌ای کنار بذارم تا هزینه‌های سفر جور بشه تا اگر شد دم عیدی با فافا نجف و کربلا باشیم و حتی جدای از این جمع کردنِ پول و... چند تا از بچه‌ها خیلی اتفاقی و یهویی و بدون اینکه خبر داشته باشند به طور جداگونه کاروان‌های مختلف هم پیشنهاد داده بودند؛ نمیدونم چطوریاست که هر بار همه چی رو جور میکنم به نجف و کربلا نمیرسم؛ لابد خیر و صلاح این بود و هست و کلا فضای باحال‌تری رو در نظر داشتند که خدا می‌خواست پیش همون امام رضا ع که فافا رو ازش خواستم باشم، نمیدونم شاید.

ما را ... تو هم گر نخواستی

در گوشمان بگو که بمیریم گوشه‌ای...


پ.ن:

فاصله‌ها هرگز

مانعی برای دوست داشتن 

برای عشق نیستند

درست!

اما اگر من اینجا گریه کنم

آیا در دور دست‌ها

گونه‌های تو خیس خواهند شد؟

۲۳ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۰۴
R_A Zeytun


پ.ن:

السلام علیک یا اخت الرضا

۱۳ آبان ۰۱ ، ۲۱:۵۹
R_A Zeytun


هرچه کویت، دورتر، دل، تنگ‌تر، مشتاق‌تر

در طریقِ عشق‌بازان، مشکل‌ِ آسان کجا؟


تولد امام جوادمون مبارک باشه. ان‌شاءالله که امام رضا ع کادومون رو میدند، دیگه شیرینیِ تولد پسرشون هست و ان‌شاءالله که مثل همیشه حواسشون به همه‌مون هست.

۲۲ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۱۳
R_A Zeytun
۰۵ آذر ۰۰ ، ۲۳:۰۷
R_A Zeytun


از حدود دی ماه 99، من این کتاب رو شروع کردم و هر شب میخوندم که خب دیشب تموم شد، این کتاب محصول بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، هست و کتاب با تعریف و مفهوم شناسیِ دین، سیاست و رابطه‌ی این دو مفهوم توی ادیان و نظریاتِ مختلف شروع میشه و در مورد اینکه نظر و نگاه اسلام چی هست، توضیح میده؛ در ادامه در خصوص نگاه دین و سیاست از منظر امام رضا ع صحبت میکنه و یک سری صحبت‌ها در مورد رفتارِ امام رضا ع در دورانِ امامت‌شون با رویکردِ اینکه چه عمل و عکس‌العملی رو امام رضا ع اون موقع داشتند توضیح میده.

از فصل‌های پنج به بعد، در مورد امام رضا ع و ایران و مأمون و اتفاقات و نقش و واکنش‌هایی که امام رضا ع در ماجرای ولایتعهدی داشتند, به صورت مبسوط صحبت کرده, یک فصل هم به صورت اختصاصی در مورد متن ولایتعهدی که مأمون نوشت و متنی که امام رضا ع نوشتند, صحبت شده.

کتاب خوبی بود و چیزهای جدیدی یاد گرفتم.


پ.ن۰:

قرار هست از امشب کتاب «من بر می‌گردم» رو شروع کنم, کتابی داستانی با محوریت چند نفر از خانم‌هایی که دوران رجعت حتما برمی‌گردند, هست و انتشارات مسجد جمکران, چاپ کرده.


پ.ن۱:

اگر میشه, منت بگذارید برای سلامتی و بهبود یک مادربزرگ بزرگوار, دعا کنید؛ خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده

۱۳ تیر ۰۰ ، ۰۸:۲۹
R_A Zeytun



هرگز نگویمت که بیا دستِ من بگیر

گویم گرفته‌ای ز عنایت،

رها مکن...

غلامرضا سازگار

پ.ن:


تولدِ امام رضا ع جان‌مون مبارک باشه, ان‌شاءالله عیدی‌های خوب خوب نصیب‌مون بشه.



پ.ن:

حدودا یک ساعت پیش به من همچین پیامی اومد و اصلا خدایا بوس بر تو باد:)



پ.ن:

امروز چند سری پیش اومد چون تو اندیشکده بودم, به جای تایپ کردنِ یک متنی, وویس فرستادم و کم کم داره ‏از این حرکتِ نفرت‌انگیزِ وویس گرفتن خوشم میاد!

تا موقعی که شورِ این ماجرا رو در نیاوردم و از این حرکت دست نکشیدم, پیشاپیش از همه‌ی اون‌هایی که مجبور هستند صدای من رو بشنوند عذر می‌خوام؛ من احترام می‌ذاشتم و تایپ می‌کردم چون گوش دادن به صدا نیاز به هندزفری یا حداقل جای ساکت داره ولی متن رو میشه خوند(البته اینکه ممکن هست چشم آدم اذیت بشه رو سعی می‌کردم با جداکردنِ متونِ طولانی از هم, جلوگیری کنم) ولی در هر حال به نظرم اگر نقدی هست به مقصران این ماجرا بر می‌گرده چون من عادت به تایپ کردم داشتم و نه وویس گرفتن ولی بعضی‌ها در جوابم صوت می‌فرستادند و...

۰۱ تیر ۰۰ ، ۰۱:۰۸
R_A Zeytun

مِن بابِ عیدیِ من و «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة...» این حدیث رو که چند شب پیش دیدم و به دوستام به عنوان عیدی فرستادم، برای شما هم فرستادم، از امام رضا ع هست، نقل به مضمونِ ماجرا اینجوری هست که یه بنده خدایی از امام رضا ع پرسید که تکلیفِ امامِ بعد از شما چجوری هست و همین که ما بفهمیم پسرتون کی هست، تکلیفِ امام مشخص میشه دیگه کلا مشکل دیگه‌ای نیست؟ امام رضا ع در جواب این حدیث رو فرمودند که امام یه سری ویژگی داره و صرفا از رابطه‌ی پدر-پسری مشخص نمی‌شه و مشخصات امام این‌ها هست و...:

 

وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ اَلْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ لِلْإِمَامِ عَلاَمَاتٌ یَکُونُ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ وَ أَحْکَمَ اَلنَّاسِ وَ أَتْقَى اَلنَّاسِ وَ أَحْلَمَ اَلنَّاسِ وَ أَشْجَعَ اَلنَّاسِ وَ أَسْخَى اَلنَّاسِ وَ أَعْبَدَ اَلنَّاسِ وَ یُولَدُ مَخْتُوناً وَ یَکُونُ مُطَهَّراً وَ یَرَى مِنْ خَلْفِهِ کَمَا یَرَى مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ إِذَا وَقَعَ عَلَى اَلْأَرْضِ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ عَلَى رَاحَتَیْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَیْنِ وَ لاَ یَحْتَلِمُ وَ تَنَامُ عَیْنُهُ وَ لاَ یَنَامُ قَلْبُهُ وَ یَکُونُ مُحَدَّثاً وَ یَسْتَوِی عَلَیْهِ دِرْعُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لاَ یُرَى لَهُ بَوْلٌ وَ لاَ غَائِطٌ لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ وَکَّلَ اَلْأَرْضَ بِابْتِلاَعِ مَا یَخْرُجُ مِنْهُ وَ تَکُونُ رَائِحَتُهُ أَطْیَبَ مِنْ رَائِحَةِ اَلْمِسْکِ وَ یَکُونُ أَوْلَى بِالنَّاسِ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَشْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ وَ یَکُونُ أَشَدَّ اَلنَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ یَکُونُ آخَذَ اَلنَّاسِ بِمَا یَأْمُرُ بِهِ وَ أَکَفَّ اَلنَّاسِ عَمَّا یَنْهَى عَنْهُ وَ یَکُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً حَتَّى إِنَّهُ لَوْ دَعَا عَلَى صَخْرَةٍ لاَنْشَقَّتْ بِنِصْفَیْنِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ سِلاَحُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَیْفُهُ ذُو اَلْفَقَارِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ صَحِیفَةٌ یَکُونُ فِیهَا أَسْمَاءُ شِیعَتِهِ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ صَحِیفَةٌ فِیهَا أَسْمَاءُ أَعْدَائِهِ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ تَکُونُ عِنْدَهُ اَلْجَامِعَةُ وَ هِیَ صَحِیفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فِیهَا جَمِیعُ مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وُلْدُ آدَمَ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ اَلْجَفْرُ اَلْأَکْبَرُ وَ اَلْأَصْغَرُ إِهَابُ مَاعِزٍ وَ إِهَابُ کَبْشٍ فِیهِمَا جَمِیعُ اَلْعُلُومِ حَتَّى أَرْشِ اَلْخَدْشِ وَ حَتَّى اَلْجَلْدَةِ وَ نِصْفِ اَلْجَلْدَةِ وَ ثُلُثِ اَلْجَلْدَةِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ.

 

 

(من لا یحضره الفقیه  ,  جلد۴  ,  صفحه۴۱۸ ،  الخصال  ,  جلد۲  ,  صفحه۵۲۷  )

 

 

امام رضا علیه السّلام فرمودند:

 

 

امام را نشانه‌هایی است:

 

 

 

دانشمندترین مردم می‌باشد و حکیم‌ترین مردم و پرهیزکارترین مردم و دلیر ترین مردم و باسخاوت‌ترین مردم و پر عبادت‌ترین مردم و ختنه شده متولد میشود و پاکیزه می‌باشد و از پشت سرش همچون پیش رویش میبیند و سایه ندارد و چون از شکم مادر بر زمین می‌افتد دو کف دست بر زمین می‌نهد و صدا بشهادتین بلند می‌کند و محتلم نمی‌شود و دیده‌اش بخواب می‌رود ولی دلش بیدار است و فرشتگان با او سخن میگویند و زره رسول خدا بر تن او راست آید و بول و غایطش دیده نشود زیرا خداوند عز و جل زمین را موظف فرموده است تا هر چه از امام بیرون می‌آید ببلعد بویی خوشتر از بوى مشک دارد و امام بر مردم از خودشان به حکم سزاوارتر است و از پدران و مادرانشان بر آنان مهربان‌تر و بیشتر از همۀ مردم در پیشگاه خداى عز و جل فروتن می‌باشد و بدستوراتی که بمردم می‌دهد خود از همه بهتر عمل می‌کند و از کارهایی که نهی می‌کند خودداریش از همه بیشتر می‌باشد و دعایش مستجاب است تا آنجا که اگر دعا بر سنگی کند به دو نیم شکافته می‌شود و اسلحۀ رسول خدا و شمشیر ذو الفقارش نزد او است و بنزدش کتابی است که نام‌هاى شیعیانش تا روز قیامت در آن است و کتابی که نام‌هاى دشمنانش تا روز قیامت در آن ثبت است و جامعه نزد او است و آن طومارى است بدرازى هفتاد ذراع که همۀ نیازمندى‌هاى آدمیزاده در آن ثبت است و جفر بزرگ و جفر کوچک که در پوست بز و پوست قوچ است نزد او است و همۀ دانش‌ها را در بردارند حتی زیان کرد خراشیدن تن و حتی حد زدن با تازیانه را و نصف حد و یک سوم حد با تازیانه را و مصحف فاطمة علیها السّلام در نزد او می‌باشد.

 

پ.ن:

طبق چیزی که من جست‌و‌جو کردم این حدیث امام رضا ع لزوما کامل‌ترین و جامع‌ترین حدیث در باب ویژگی‌های امامت نیست(از چیزهای ذکر نشده میشه به عصمت امامان یا اینکه درندگان امامان را نمی‌خورند و... اشاره کرد) ولی خب به نظرم نکات جالبی داشت که میشه به طور شهودی و همه‌کس فهم چک بشه که این فرد امام هست یا نه

پ.ن:

   

 

میلاد علی اکبر ع و روز جوان رو به همه تبریک می‌گم.

 

پ.ن: به عنوان یک موسیقی نسبتا جالب که از اون موقع که شنیدم خیلی زیاد گوشش دادم، با هم بشنویم:

رضا صادقی-همه اون روزا(نسخه‌ی اجرای زنده)

همه‌ی اون روزایی که بی تو گذشت کنار تو بودمو

غصه‌ی رفتن تو یه روزی گرفت تمام وجودمو

نمیدونم کجایی که تلخه که من یه خاطره بودم و بس

نمیتونم از عشق تو دل بکنم تو این همه خاطره

نمیدونم به چشم کی زول بزنم نگاتو یادم بره

 

هنوزم عشقو خاطره هات تو دل کسی که دوست داره هست


 

 

پ.ن:

شما چه خبر، از خودتون یه کم بگید، هم میخونم و هم اگه شد میشنوم، راحت باشید در کل:)

پ.ن:

نماهنگ «منو بشناس» از ماوا رو بشنویم؛ طبق چیزی که ماوا منتشر کرده:

بزرگ‌ترین رویداد تاریخ موسیقی ایران با حضور چهل خواننده مطرح کشور هست و برای تولید این نماهنگ 24 ماه وقت گذاشته شده؛

 

۰۴ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۳۷
R_A Zeytun

به نام قبله ایرانیان به نام حرم...

امام رضا علیه السلام فرمودند:

لَا یسْتَکمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَهَ الْإِیمَانِ حَتَّی تَکونَ فِیهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَهِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزَایا

حقیقت ایمان بنده‌ای کامل نمی شود مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسی، تدبر نیکو در زندگی، و شکیبایی در مصیبت ها و بلاها.

تحف العقول ص ۴۴۶- بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۳۹


صبحِ اولین روزِ بعد از روز تولدم، از طرف دانشگاه زنگ زدیم: تبریک میگم، شما به طور رسمی توی طرح نوآ پذیرفته شدید و برای حضور در یه سری کارگاه‌ها و اینکه محل استقرارتون توی پارک علم و فناوری رو بهتون نشون بدیم، باید آخر این هفته توی کارگاه‌های ما شرکت کنید.

با این حساب برنامه‌م برای آخرِ هفته فعلا اینطور هست که:

چهارشنبه: از ساعت 8 تا ساعت 12 کارگاه معارفه و معرفی خدمات پارک علم و فناوری و.... داخل دانشگاه شهید بهشتی

پنجشنبه: از ساعت 8 تا ساعت 12 بخش دوم کارگاه‌ها.... داخل دانشگاه شهید بهشتی

جمعه: از ساعت 8 تا حدودهای ظهر باید کنکور دکتری بدم، ظهر تا حدود بعدازظهر سخنرانی توی دومین کنفرانس بین المللی چالش ها و راهکارهای نوین در مهندسی صنایع

از خودم و خدا به شدت شرمنده هستم و خجالت می‌کشم که انقدر غر زدم که چرا المپیاد دانشجویی فلان شد یا چرا من باید به جای بهمان دانشگاه توی شهیدبهشتی با این شرایطش ارشد بگذرونم و...، مطمئنا اگر دانشگاه دیگه‌ای بودم، اطلاع پیدا نمی‌کردم که همچین طرحی هست که میشه توش ثبت نام کرد و این اتفاق‌های قشنگ و خوب برام بیافته، اگر هم به طریقی متوجه می‌شدم چون دانشجوی دانشگاه نیستم امتیاز لازم رو شاید کسب نمی‌کردیم یا شاید حتی همگروه شدن با این تیم و بچه‌ها کلا اتفاق نمی‌افتاد، جدای از این مسائل با بچه‌های ستادِ آقای دکتر به خاطرِ اون سخنرانی و طرح پرسش که پارسال روزدانشجو انجام شد، کلا آشنا نمی‌شدم و خیلی از اتفاق‌های مثبتِ دیگه کلا اتفاق نمی‌افتاد.

خدایا شرمنده؛ امام رضا ع ان‌شاءالله کمک کنه که همه‌مون حقیقت ایمان کامل و بندگی رو درک و کسب کنیم

«عَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ...»


کاری بکن برای دلِ بی ثباتِ ما...

پ.ن1:

قصد دارم به عنوان یکی از شعارهای تبلیغات بنویسم:

«با محصولاتِ ما، دهانِ بچه‌های‌تان را سرویس کنید!»

ثنایاطب😉✌

پ.ن2:

شاید براتون جالب باشه که بدونید به جز مامان و بابا و یکی از دایی‌هام، فقط شما دوست‌ها و بزرگواران وبلاگی به من پیام تبریک تولد فرستادید و هیچ کدوم از بچه‌های دیگه‌ای که من رو می‌شناختند تا قبل از اینکه خودم بهشون اطلاع بدم، بهم تبریک نگفتند؛ این مسئله باعث میشه که به پاسخ‌هایی که برای من در جواب اینکه آیا اگر به نحوی متوجه بشید که من (رضا) توی این دنیا دیگه نیستم برام صلوات یا فاتحه می‌خونید یا نه، بیشتر امیدوار بشم؛ دم‌تون گرم و ان‌شاءالله خدا به خودتون و خانواده‌هاتون سلامتی و عمر با عزت و شادی در کنارِ هم و خیر کثیر بده و به قول یکی از علما در دعایی که برای حاج قاسم انجام دادند:«دور تا دورتون رو خدا بگیره»


یکی از دوستام بعد از اینکه متوجه شد، یه همچین چیزی رو فرستاد:

خلاصه‌نویسی سخنرانیِ بررسیِ این محتواها هست که خودش از چنتا از سخنرانی‌ها جمع آوری کرده و نوشته

نمیدونم نوشتم یا نه ولی چند هفته پیش هم کتاب انسان 250ساله حلقه‌ی سوم رو همراه با بسته‌ی متبرک از حرم امام رضا ع برام فرستاده بودند
خلاصه بگم که حاجی ما گنگ مون بالاست😎

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۳:۳۸
R_A Zeytun

به لبم نام جواد است و کرم می‌بارد...


در بیان تفاوت بین کریم و جواد گفتند که

از کریم همین که درخواست کنی، سریع میبخشه ولی جواد خودش میگرده ببینه کی چی نیاز داره تا بهش ببخشه؛ یا رضا ع بحق جواد ع عاقبت بخیری رو برای همه‌مون دعا کنید که خودِ دعا کردنِ شما، از شئون عاقبت بخیری هست.

عیدمون مبارک باشه:)

چند روز پیش داشتم تصاویر برخط حرم امام رضا ع رو می‌دیدم(به آدرس https://tv.razavi.ir/fa مراجعه کنید) دورِ گنبد داربست کشیده بودند، جست‌و‌جو کردم ظاهرا چهل روزی بود که در حال بازسازی و تعمیرات بودند، امشب که دوباره نگاه کردم، داربست‌ها رو برداشته بودند و این عکسِ اولِ پست برای چند دقیقه پیش هست که از پخش زنده عکس گرفتم؛ اینکه پخش زنده داره ولی کیفیت‌ش پایین هست رو باید یه سری از مسئولین بپرسم که واقعا چرا؟؟؟؟

طبق چیزی که من تو تصاویر دیدم، صحن‌ها خلوت هست و دلم از این موضوع می‌گیره؛

من اینجام و تو مشهدی، چه فراقی چه فراقی...(با ریتم خونده بشه)



پ.ن:

جهان خوابی است در بیخوابی چشم جهان دیده...

بعدازظهری داشتم به این فکر می‌کردم که بدترین حالتِ ممکنی که می‌تونه تو این ماه‌های آتی، اتفاق بیافته چیه، به نتایج جالبی رسیدم! به این شرح که:

  1. من برم توی لیست اصلیِ تیمِ انتخاباتیِ دکتر و این بنده خدا به طورِ مفتضحانه‌ای رای نیاره و اسمِ من به عنوانِ فردی که با این آقای دکتر همکاری می‌کرده، بره تو لیستِ سیاهِ دولت‌های بعدی
  2. کنکور دکترا رو به بدترین حالتِ ممکن امتحان بدم و ترازم به حد نصابِ مصاحبه تو دانشگاه‌هایی که می‌خوام برم، نرسه
  3. دکترا مستقیمم به خاطرِ یه سری اختلافِ نظرهای اساتید با من و تازه شدنِ زخم‌های گذشته‌شون، اکی نشه
  4. مقاله‌ای که فرستادم به کنفرانس و تاییدِ پذیرش در کنفرانس، سخنرانی و چاپ در مجلاتِ منتخب رو گرفت، به دلیل عدم حضورم تو کنفرانس برای سخنرانی به خاطر تداخل زمانِ کنفرانس با کنکور دکترا، رد بشه
  5. مقاله‌ای که قرار هست بعد از کنکور برای یکی از ژورنال‌های بین‌المللی و تخصصی قرار هست بفرستم و توش در مورد کلیّتِ کارهایی که تو تز ارشدم انجام دادم، قرار هست بنویسم؛ به دلیلِ شباهتِ کاری یا باگ‌هایی که توی کدها هست (تا الان مشابه کارِ من رو کسی انجام نداده ولی ممکن هست تا دو ماهِ اخیر شاید کسی این کار رو ارائه بده، باگ هم یه کوچولو داره که کسی نمی‌دونه!(البته تا زمانی که شما به فردِ دیگه‌ای نگید!!)) رد بشه و با استنادِ این رد شدن، مجبور باشم از اول موضوع انتخاب کنم و... .
  6. اون مجموعه‌ای که چهارشنبه برای مذاکره جهت ساخت فضای کار اشتراکی و مرکز رشد توی شهرمون و مصاحبه‌ی شغلی رفتم پیش‌شون، اکی بدند مشروط به اینکه تمام وقت پیش‌شون باشم و یه سری شرایطِ خاصِ دیگه که گفتم نمی‌تونم انجام بدم رو بهم محوّل کنند.
  7. ایده‌ی شرکت‌مون که برای طرحِ نوآ برای استقرار توی دانشگاه شهیدبهشتی فرستادیم، رد بشه و از این موضوع که من و تیم‌م برای ثبتِ شرکت اقدام کردیم، استاد راهنمام مطلع بشه و یه دعوا راه بندازه که تو گفتی روی تزم فعلا کار نمیکنم چون دارم برای دکترا می‌خونم ولی از اون رفتی ایده‌ی استارت‌آپی دادی و... و لج کنه

چنتا سوال مطرح میشه اینکه، چرا من کمتر از دو هفته مونده به کنکور به این چیزها فکر می‌کنم که باید اشاره کنم که تاب‌آوری (برای آشنایی مراجعه کنید به تاب‌آوری چیست؟یه مهارت هست که باید تمرین بشه و البته اگه برای بدترین حالت‌های ممکن آدم خودش رو آماده نگه‌داره کلا چیزِ بدی نیست و اینکه از خصلت‌های مؤمن در کلام امام جواد(ع) این است که انسان باید گاهی خودش را موعظه کند تا بهتر از این باشد! در هر حال

اِلهی تَوَلَّ مِن اَمری ما اَنتَ اَهلُهُ

خدایا کارم را چنآن که سزاوار آنی بر عهده گیر...

حالا نکته اینجاست که اگه همه‌ی این اتفاقات بالا که گفتم با همین شدتی که ذکر کردم اتفاق بیافته، چند ماه بعد من به چی فکر می‌کنم و حسرتِ چه چیزی رو می‌خورم؟

به این فکر می‌کنم که نامه‌ی ایجاد مرکز رشد و فضای کار اشتراکی رو باید به فرماندار بدم یا شهردار یا شورای شهر یا پاراف کنم و به هر سه مجموعه ارجاع بدم!

و حسرت این موضوع رو خواهم خورد که چرا تصمیم به این نگرفتم که برای دکتری بدون کنکور دانشگاه فردوسی مشهد یا اون موقعیت سربازیِ امریه‌ی آستانِ قدس، اقدام نکردم!

۰۳ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۱۴
R_A Zeytun

من از چند وقت پیش که اعلام کرده بودم، داشتم کتابِ «امام رضا ع زندگی و اقتصاد» که تصویرش این زیر هست رو می‌خوندم و خب این کتاب پریشب تموم شد؛ الان وقت کردم که بیام و یه چند خط در موردش بنویسم:)


به نظرم کتابِ خوب و مختصری در موردِ کلیاتِ جهان‌بینیِ تشیع از دیدِ امام رضا ع به مسئله‌ی اقتصاد به آدم می‌ده اما خب چنتا نکته داره اینکه بعضی جاها حس کردم نویسنده برایِ نقدِ لیبرالیسم در ورطه‌ی کمونیسم و تفکرِ اقتصادیِ سوسیالیسم افتاده! {چقدر من از این ایسم‌ها متنفرم!؛ ساده شده‌ی این چند کلمه یعنی ببینید مالکیتِ اقتصادی رویِ یک چیز یک مسئله‌ی مشروع و معقولی هست اما به هر قیمت، داشتن و زیاد کردنِ این چیز(که تعبیر به لیبرالیسم میشه) عملی غیر انسانی طلقی میشه که خب از نظرم درسته، نویسنده/محقق برای نقدِ این ماجرا به نظرم زیادی پیش میره و به تفکراتی که منجر به نفیِ هر گونه مالکیتی میشه(کمونیسم) میرسه؛ البته این نظرِ من بود و حتما این بنده خدا که توفیق جمع‌آوری و تحقیق روی همچین کتابی رو داشتند، ماجور خواهند بود، ان‌شاءالله} و البته یک کتابِ مختصر ولی به شدت مفید هست که به نظرم حداقل یکبار خوندنش بشدت توصیه میشه:)

از بعضی از یادداشت‌هام توی این کتاب بگم:

*مالکیت سرچشمه‌ی فساد است. خداوند مالک حقیقی مردمان و اموال و چیزهاست و سرچشمه‌ی فتنه‌ها و بی‌عدالتی‌ها از اشتباه در مالک دانستنِ انسان سرچشمه می‌گیرد.

*آنچه دستِ ماست عاریت است برای گذران زندگی!

*امام رضا ع می‌فرمایند(عیون اخبار الرضا 124/2): «آن کس که برای حفظ مال خویش کشته شود، شهید است.»

*هدف اصلی در اسلام، توزیع سالم کالا در جامعه و رفع نیاز مردم و رعایت مصالح عمومی است.

*امام رضا ع می‌فرمایند(الحیاة 113/6):«آدمی اگر خوراک یک سال را ذخیره کند، خود را سبکبار و آسوده حس می‌کند، و چنین بودند امام باقر ع و امام صادق ع-هنگامی که امکانی به هم می‌رسید- باغی نمی‌خریدند، مگر پس از اینکه به مقدار خوراک خود کنار می‌گذاشتند.»

حدیث بالا رو من اینجوری فهمیدم که اولویتِ سرمایه‌گذاری باید روی مایحتاجِ خوراک باشه و بعد سراغ ملک یا ثروت رفت.

در فصلِ آخر(کرامت انسان و حقوقِ او) در بخشِ هفتم روایتی هست که به نظرم قدرتِ این رو داره که ساعت‌ها ما جدا‌از‌حرم‌افتاده‌ها بخونیمش و باهاش اشک بریزیم:

*عیون اخبار الرضا ع 241/2: «یاسر می‌گوید:(در روزی که امام رضا ع مسموم شده بودند و در همان روز درگذشتند) پس از اینکه نماز ظهر را گزارد، به من گفت: ای یاسر، مردم اهل خانه و کارکنان و خدمتگزاران چیزی خوردند؟ گفتم: آقای من، که می‌تواند غذا بخورد با اینکه شما در چنین حالی هستید(حال مسمومیت شدید و واپسین لحظات حیات)، (در این هنگام) امام راست نشست، سپس گفت: سفره بیاورید و همگان را بر سفره فراخواند و کسی را فروگذار نکرد و یکایک را مورد محبت و مهر خویش قرار دادند... هنگامی که همه غذا خوردند، امام بیهوش افتادند...»

چی میشه یابن فاطمه (س) ما رو هم به سفره‌ی کرمت دوباره دعوت کنی...

و...

۰۹ دی ۹۹ ، ۲۲:۰۷
R_A Zeytun

امام رضا ع:

من محض الاسلام و شرایع الدین البرائة ممّن نفی الأخیار...وجعل الأموال دولة بین الأغنیاء واستعمل السفهاء

ازمسائل ناب و از پایه‌های دین آن است که انسان از کسانی که نیکان را از جامعه‌ی اسلامی تبعید کردند...و اموال را میان ثروتمندان به گردش گذاشتند, برائت بجوید.

عیون اخبار الرضا ع 126/2؛ الحیاة 160/3


پ.ن:

دیروز توی گروه دانشگاه یه پیام گذاشتند که آستان قدس، سرباز امیریه جذب می‌کنه و از شرایطِ مثبتش معدل خوب و دانشگاه خوب هست؛ رفتم چک کردم که ببینم چه رشته‌هایی رو می‌خواند و ببینم آیا مهندسی صنایع هم می‌خواند که ببینم و حسرت‌ش رو بخورم یا نه، دیدم بله نه تنها مهندس صنایع می‌خواند، بلکه 2نفر رو هم می‌خواند و البته برای موقعیت معاونت سرمایه انسانی که جزء چیزهایی هست که احتمالا جذبشون می‌کنند  :(


الإمام الرضا ع:

الامام الانیس الرفیق و الوالد الشفیق والاخ الشقیق و الام البره بالولد الصغیر و مفزع العباد فی الداهیه الناد

امام مونسی است غمگساروپدری است مهربان و برادری است همانند و مادری است نیک رفتار به فرزند خردسال و او پناه مردمان است به هنگام پیش آمدهای ناگوار

دلتنگ حرم هستیم، آقای مهربانی‌ها...


پ.ن:

میلاد حضرت زینب س مبارکمون باشه و ان‌شاءالله اتفاق‌های خوب و با برکت برامون رقم بخوره

۳۰ آذر ۹۹ ، ۱۱:۵۲
R_A Zeytun

فَمَنْ فَرَّغَ قَلْبَهُ وَ أَعْمَلَ فِکْرَهُ لِیَعْلَمَ کَیْفَ أَقَمْتَ عَرْشَکَ وَ کَیْفَ ذَرَأْتَ خَلْقَکَ وَ کَیْفَ عَلَّقْتَ فِی الْهَوَاءِ سَمَاوَاتِکَ وَ کَیْفَ مَدَدْتَ عَلَى مَوْرِ الْمَاءِ أَرْضَکَ رَجَعَ طَرْفُهُ حَسِیراً وَ عَقْلُهُ مَبْهُوراً وَ سَمْعُهُ وَالِهاً وَ فِکْرُهُ حَائِراً.

پس آن کس که دل را از همه چیز تهى سازد، و فکرش را به کار گیرد تا بداند که: چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته اى و پدیده را چگونه آفریده اى و چگونه آسمان ها و کرات فضایى را در هوا آویخته‌اى و زمین را چگونه بر روى امواج آب گسترده‌اى نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواییش آشفته، و اندیشه‌اش حیران مى‌ماند.(نهج‌البلاغه بخشی از خطبه‌ی 160)

 

سوپر نوا یا ابرنواختر

سوپر نوا یا ابرنواختر زمانی رخ می‌دهد که یک ستارهٔ در حال مرگ شروع به خاموش شدن می‌کند. آن گاه به‌طور ناگهانی منفجر شده و مقدار بسیار زیادی نور تولید می‌کند و یک هستهٔ کوچک نوترونی به جای می‌گذارد. نوترون سنگین‌ترین ذره در فضا است. مقداری نوترون به اندازهٔ یک سر سوزن می‌تواند هزاران تن جرم داشته باشد. ستاره، مادهٔ خود را به سوی فضا پرتاب می‌کند و ممکن است درخشندگی آن چند روزی از کل یک کهکشان هم بیشتر باشد. هنوز هم می‌توان بقایای درخشان ستاره‌های منفجر شده را، که صدها یا هزاران سال پیش از هم پاشیده‌اند، دید. ابرنواخترها نادراند؛ در کهکشان خودمان به‌طور میانگین در هر قرن یک یا دو ابرنواختر رخ می‌دهد که برخی از آن‌ها نیز در پس غبار کهکشان پنهان می‌شوند.

 

 

ویدیو بالا رو من از سایت تلسکوپ هابل (https://hubblesite.org/گرفتم که در توضیحاتش اومده:

 این ویدئو...از ابرنواختر 2018gv در کهکشان NGC 2525 است، این تایم‌لپس فشرده سازی یک ویدیوی تقریبا یک‌ساله شامل مشاهدات از فوریه 2018 تا فوریه 2019 است. نمودار منحنی نور در سمت راست محو شدن ابرنواختر را ترسیم می کند. NGC 2525 تقریباً 70 میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد.

مطلبی که هست و اهمیت سوپرنواها رو نشون میده اینه که سوپرنواها نقش عمده‌ای توی پراکندگی عناصر در جهان ایفا می‌کنند. زمانی که یک ستاره منفجر می‌شود، عناصر و باقیمانده‌های خود را به فضا پرتاپ می‌کند. بسیاری از عناصری که بر روی زمین یافت می‌شوند در هسته ستارگان ساخته شده بودند. این عناصر یک ستاره جدید، سیاره و یا هر آنچه که در کائنات وجود دارد را تشکیل می‌دهند.

 

 

ویدیوی بالا داره یک سوپرنوا رو در کهکشان NGC 2525 که در فاصله 70 میلیون سال نوری قرار داره، بزرگنمایی می‌کنه...هابل انفجار اولیه را در ژانویه 2018 ثبت نکرد، اما برای تقریباً یک سال از سال 2018 تا 2019 عکس های متوالی گرفت که در یک سکانس مرور زمان جمع شده اند. در اوج خود ، ستاره در حال انفجار به اندازه 5 میلیارد خورشید درخشان بود.

(منابع بیشتر: بیگ‌بنگ، NASA، Space)

 

پ.ن:

دیشب آخرین دعای صحیفه‌سجادیه رو خوندم و پایانی بود بر این 54 شبی که مدام قبل از خواب توفیق داشتم که بیدار بمونم و یک دعا از این خواهر قرآن و انجیل اهل بیت بخونم؛ حس می‌کنم هوشمندی خاصی در قرار دادنِ آخرین دعا که «وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُومِ | دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها» هست، بوده، چون حسی که بعد از تموم شدنِ این کتاب و این 54 شب به من دست داد اینه که «خب حالا الان من چه غلطی باید برای بقیه‌ی عمرم کنم» داشتم؛ بنای اینکه چی شد این کتاب رو شروع به خوندم کردم این بود که به خودم گفتم از بین این کتاب‌هایی که داری(اعم از کتاب صوتی و کتاب الکترونیکی و کتاب‌های چاپی) اگه بهت بگند فقط اندازه‌ی خوندنِ یک کتاب زنده هستی، حسرت نخوندنِ کدوم کتاب تو دلت میمونه، که خب جوابِ اون موقع‌م این بود که صحیفه‌سجادیه؛ دیشب این سوال رو دوباره از خودم پرسیدم و جوابش این بود که کتاب «امام رضا ع زندگی و اقتصاد» از انتشارات آستان قدس و کتاب «دین و سیاست از منظر امام رضا ع» رو هنوز نخوندم؛ البته خب از اونجا که نویسنده‌های این دو تا کتاب صرفا به بیان صحبت‌های امام رضا ع نپرداختند و برداشت‌های خودشون رو هم وارد متن کردند، قرار نیست به اندازه‌ی صحیفه‌سجادیه به من انرژی مثبت بده ولی خب فعلا از هیچی بهتره!

(وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُومِ | دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها)

(دعای 54 صحیفه‌سجادیه)

...

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِی ، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْیَا حَاجَتِی ، وَ اجْعَلْ فِیما عِنْدَکَ رَغْبَتِی شَوْقاً إِلَى لِقَائِکَ ، وَ هَبْ لِی صِدْقَ التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ .

خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و جان مرا بر پایۀ درستی و راستی و عمل و اخلاق دریافت کن و نیازم را از دنیا بگسل و رغبتم را در آنچه نزد توست، در حالی که مشتاق لقایت باشم، قرار ده؛ و صدق توکّل بر وجود مبارکت را به من ببخش.

 

 أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ کِتَابٍ قَدْ خَلَا ، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کِتَابٍ قَدْ خَلَا ، أَسْأَلُکَ خَوْفَ الْعَابِدِینَ لَکَ ، وَ عِبَادَةَ الْخَاشِعِینَ لَکَ ، وَ یَقِینَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ ، وَ تَوَکُّلَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْکَ .

 از تو بهترین سرنوشتی که مقدّر شده درخواست می‌کنم و از بدترین سرنوشتی که مقرر شده به تو پناه می‌آورم؛ ترس بندگان را از مقامت و بندگی فروتنان را برایت و یقین توکّل‌کنندگان را بر وجودت و توکّل مؤمنان را بر حضرتت، از تو درخواست دارم.

 

اللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِی فِی مَسْأَلَتِی مِثْلَ رَغْبَةِ أَوْلِیَائِکَ فِی مَسَائِلِهِمْ ، وَ رَهْبَتِی مِثْلَ رَهْبَةِ أَوْلِیَائِکَ ، وَ اسْتَعْمِلْنِی فِی مَرْضَاتِکَ عَمَلًا لَا أَتْرُکُ مَعَهُ شَیْئاً مِنْ دِینِکَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ .

خدایا! اشتیاقم را در خواسته‌هایم مانند اشتیاق عاشقانت در خواسته‌هایشان و ترسم را مانند ترس دوستانت قرار ده؛ و مرا در عرصۀ خشنودی‌ات به عمل و کوششی به کار گیر که با آن، چیزی از دینت را به خاطر ترس از کسی از آفریده‌هایت، رها نکنم.

 

اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَتِی فَأَعْظِمْ فِیهَا رَغْبَتِی ، وَ أَظْهِرْ فِیهَا عُذْرِی ، وَ لَقِّنِّی فِیهَا حُجَّتِی ، وَ عَافِ فِیهَا جَسَدِی .

خدایا! این است حاجت من، پس اشتیاقم را در آن بزرگ و زیاد کن و عذرم را در آن آشکار فرما و برهان و دلیلم را در آن به من بیاموز و جسمم را در آن سلامت بخش.

 

اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ أَوْ رَجَاءٌ غَیْرُکَ ، فَقَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَنْتَ ثِقَتِی وَ رَجَائِی فِی الْأُمُورِ کُلِّهَا ، فَاقْضِ لِی بِخَیْرِهَا عَاقِبَةً ، وَ نَجِّنِی مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .

خدایا! کسانی صبح می‌کنند در حالی که به غیر تو اعتماد و امید دارند؛ ولی من صبح کردم در حالی که در همۀ امورم اعتماد و امیدم تویی. برای من به آنچه سرانجامش از همه بهتر است حکم کن و از فتنه‌های گمراه‌کننده نجاتم ده، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

 

وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِینَ .

و درود خدا بر سرور ما محمّد، فرستادۀ برگزیده خدا و اهل بیت پاکش.

۲۴ آبان ۹۹ ، ۱۱:۱۱
R_A Zeytun

به حکم آنکه « علیک الرفیق ثم طریق »

دلم بدون رضا (ع) کربلا نمی خواهد ...

۰۶ مهر ۹۹ ، ۲۲:۰۲
R_A Zeytun


دست و بالم بسته شد با بستنِ درب حرم

بیقراری هایِ بارِ آخرم ..... یادش بخیر...

پ.ن:

ای که خیرات تو دارد بر دوعالم میرسد...

عیدی ما را بده دارد محرم میرسد

پ.ن:

یاد این عکس پایین و این پست بخیر


گر چه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم

بعد منزل نبود در سفر روحانی

بعد منزل، نبود در سفر روحانی؟

۱۲ تیر ۹۹ ، ۲۰:۰۰
R_A Zeytun


نومید و مفلسیم نداریم هیچ کس

لطفی کن ای کریم بفریاد ما برس

پ.ن:

داشتم دعاها و خواسته‌هایی که تو شب قدر دارم رو تو دفترچه‌ی مخصوصم یادداشت می‌کردم، چشمم خورد به یکی از یادداشت‌ها که تهش این جوری بود:


27/5/98 چند ده متری ضریح امام رضا ع

امضا


اصلا دلم گرفت، امام زمان اگه میشه دعا کن که خدا عاقبتمون رو بخیر کنه


دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم...

پ.ن:

البته یه چیز دیگه هم تو اون دفترچه به چشمم خورد که با فرض اینکه اگه هر اتفاقی که تو این یک سال قمری (از 19رمضان پارسال تا 19 رمضان امسال) افتاد بر مصلحتم بود، هیچ کدوم از دعاهام (تاکید میکنم هیچ کدوم از آرزوها و دعاهام) ظاهرا بر مصلحت نبوده که اتفاق بیافته و این خودش یه آمار جالبی هست!

۲۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۲۲
R_A Zeytun