آیت الله کوهستانی میفرمودند:
خدا یک علی(ع) داشت الحمدلله آن هم امامِ ما شد.
میدونستید یکی از مهمترین و اثرگذارترین راههای رفع غم، صدا زدن و اصطلاحا ناد علی هست؟
اومده که:
نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب...وَ یُضِلل اللهُ لی اَدعُوکَ کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ
بخوان علی را که مظهر صفات عجایب است... و برای رفع هر ناراحتی تو را می خوانم.
و نکته هم اینجاست که اومده «کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ» یعنی هر ناراحتی و غمی
شکر خدا که علی ع رو داریم :)
پ.ن:
منتظر روزیم که بیای بالا سرم و بهم بگی:
انا علی الذی کُنتَ تُحِبُه
اون علی که سنگشو به سینه میزدی، منم
پ.ن:
برای شنیدن موسیقی و مدیحهسراییهای مربوط به امام علی ع مون، میتونید به کانال زیر مراجعه کنید
پ.ن:
حاجی مون قاطی کرده بود میگفت، همهش میگید دستاورد ج.ا درزمینههای علمی، نانو و...
خداییش کدوم یکی از این علم وفناوری اگرانقلاب نمیکردید، تو ایران نمیاومد؟
چنتا سازه و دانشگاه رو دست سازههای دوران شاه ساختید؟
هنوز هم دانشگاههای تراز (امیرکبیر، شریف، تهران، صنعتی اصفهان و...) برای دوران شاه هست.
جالبتراین بود که کسی نمیتونست بهش برچسب ضد انقلاب بزنه و این شیرین بود برام که بالاخره یه نفر این حرفها رو زد!
حاجی معتقد بود که دستاورد ج.ا شیخ زکزاکی، عماد مغنیه، ابراهیم همت، آوینی، سعید قاسمی و... هستند که اگر شاه بود، اینها نبودند و ساخته نمیشدند وگرنه چهارتا تیر و تخته و تکنولوژی رو میشد از بیرون تو دوران شاه، حتی بهتر از اینهایی که داریم رو بیاریم.
1.
(امروز به نظر ناراحتی
در واقع من هر روز ناراحتم، فقط امروز انقدری انرژی ندارم که بخوام ناراحتیم رو پنهون کنم)
احساس گلوبوس به حالتی میگند که آدم حس میکنه یه چیزی تو گلوش هست و نمیتونه فرآیندهای معمولی تنفس یا بلع رو انجام بده در حالتی که واقعا و از نظر فیزیکی چیزی تو گلوش نیست. یه جور میگند که طرف بغض تو گلوش گیر کرده، این اسمِ خارجکیش هست که خب من هم همین چند ساعت پیش فهمیدم وقتی که حس کردم حتی هوا هم از گلوم رد نمیشه چه برسه به آب و مایعات و غذا.
2.
دیشب و پریشب دلم یه جوری بود، بیاد قدیم سرچ زدم و عکسهای جهاد رو دیدم و یه کم باز غصه خوردم که چرا از این استایلِ دست به قلم، انگشتر، لبخند و پشت میز در حالِ یک کارِ عملیاتی، تا حالا عکس نداشتم و با وجود اینکه به بعضی از دوستهام گفته بودم که از این استایل یه دونه عکس از من بگیرید که بعدا نیازتون میشه، کسی توجه نکرد و هنوز هم این عکس رو ندارم.
چقدر این پسر خوبه؛ حقیقتا خوش به حالش.
(14 سال پیش، حاج عماد مغنیه، تو همچین شبی ساعت 10 و نیم شب، ترور شدند.)
(حاج عماد یکی از چند نفری هستند که بهشون شدیدا علاقه دارم و البته تنها فردی هستند که عکسش تو اتاقم نصب هست)
هرچه کویت، دورتر، دل، تنگتر، مشتاقتر
در طریقِ عشقبازان، مشکلِ آسان کجا؟
تولد امام جوادمون مبارک باشه. انشاءالله که امام رضا ع کادومون رو میدند، دیگه شیرینیِ تولد پسرشون هست و انشاءالله که مثل همیشه حواسشون به همهمون هست.
در پی دوست، به کوی دگران میگردم...
چه حرفِ سنگینی هست «در پی دوست، به کوی دگران میگردم...» یه کم با دقت این یک مصرع رو دوباره بخونیم که عمق و سنگینیِ این حرف رو بیشتر بفهمیم.
پ.ن 0:
ما که جوانی نکردیم
یعنی وقت و حوصله اش را نداشتیم
ما سرمان شلوغ بود ، خیلی شلوغ
به قدری فکر و مشغله روی سرمان سنگینی می کرد ، که درک درستی از سن و سال نداشتیم ...
ما حتی کودکی هم نکردیم ،
چشم باز کردیم و پیر بودیم ...
جوری شکستیم ، که زبانِ اعتراضمان ، بند آمد
ما قربانیانِ بدترین برهه ی تاریخ بودیم
نسلِ جوانی هایِ بر باد رفته ...
نسلِ بحران و بلا تکلیفی ...
نسلی که بدونِ فریاد ، در دلِ آتشِ زمانه سوخت
ما کم سن و سال ترین سالمندانِ تاریخ بودیم
نرگس صرافیان طوفان
هر کس به هوای خود, ماییم و هوای تو...
1:20 :
عاشقِ رفتن کِی از رفتن پشیمان میشود...
پ.ن:
فقط اسم حسین ع باشه
تو دل هامون
تو لب هامون...
پ.ن:
مصطفی (رضا 🥺) هم رفت آری
او هم اینجایی نبود...
پ.ن:
یه روزی میاد یکی روشونو کم میکنه مشتی
یه نفر میاد و شمشیرو علم میکنه مشتی...
«أنا مبعرفش أواسی حد أنا بعرف أحضن أحضنک...؟»
من بلد نیستم کسی رو دلداری بدم
ولی بغل کردن رو بلدم
بغلت کنم...؟
شاید به عنوان آخرین لیلة الرغائبِ در دسترسم، کار بزرگی نباشه ولی حتما برای یه سری از دوستها و افرادی که بهشون ارادت خاصی دارم، دعاهای ویژه و خاص میکنم.
انشاءالله که حسرتِ آرزویی تو دلتون نمونه.
میخواهمت
چنان که شب خسته خواب را...
قیصر امینپور
پ.ن 1- :
اینجوری به نظرم هم درس خوندن و هم کار کردن توی نصفه شب، بیشتر حال میده. اونایی که یکی رو دارند، خدا برای هم نگهشون داره