خاطره :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۱۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره» ثبت شده است

آنزیم ها هم
جایگاهِ فعال دارند
یعنی با چیزی جز آن اصلِ کاری
جفت نمیشوند
جز آن را
نمیخواهند ...
حالا
تو هی از من بپرس :
چرا من؟!^_^

#مریم_قهرمانلو

{کاربر یک عدد دانشجوی مهندسی صنایع که داره رو پروژه ی کارشناسی که مربوط به داروسازی!! و مدل سازی ویروس و ... هست کار میکند}
۱۴ تیر ۹۸ ، ۲۱:۰۵
R_A Zeytun

النحل

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ

ﺍﻭﺳﺖ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﻴﺪﻧﻲ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﮔﻴﺎﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ [ﭼﻬﺎﺭﭘﺎﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ] ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻲ ﭼﺮﺍﻧﻴﺪ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ. (١٠) 

یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺁﺏ، ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﻛﺸﺖ ﺯﺍﺭ ﻭ ﺯﻳﺘﻮﻥ ﻭ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺧﺮﻣﺎ ﻭ ﺍﻧﮕﻮﺭ، ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ﻣﻴﻮﻩ ﺍﻱ ﻣﻲ ﺭﻭﻳﺎﻧَﺪ. ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ. (١١) 

دیروز قبل از شروع آزمون المپیاد قاری این دو تا آیه رو قرائت کرد!

۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۱۰
R_A Zeytun


خب با این پیامک دوستم (محمدحسین) من جدای پرت شدن از دایره(دایره ی انقلاب) یک عدد حزب اللهی سکولار محسوب میشم!

۰۹ آبان ۹۷ ، ۱۳:۰۴
R_A Zeytun
از اتفاقایی که دوس داشتم تجربه کنم پست گذاشتن سر کلاس تدریسم بود که الان اتفاق افتاد
۱۶ مهر ۹۷ ، ۱۲:۱۵
R_A Zeytun
تو اتوبوس راننده انقدر ترمز کرد که واقعا خسته شدیم
 یکی داد زد چرا عین سگ ترمز میکنی و از اون به بعد بود که تا آخر اینکه برسم مترو، داشتم فک میکردم سگ چجوری ترمز میکنه...
۱۵ مهر ۹۷ ، ۰۷:۲۶
R_A Zeytun