توضیح الرسائل کربلا_۲ :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

توضیح الرسائل کربلا_۲

شنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ

به دنبال پاسخی برای درد شیعه

چرا کسی از شام نیامد؟ حتی یک نفر!

... پس از شهادت امیرالمومنین علی ع، امام حسن ع زمام امور را به دست گرفت و با معاویه به منازعه برخاست. اما رویارویی او بیش از چند ماه طول نکشید؛ زیرا طی این مدت امت اسلامی نشان داد که از جنگ نفرت و به دنیای معاویه گرایش دارد و به اهل حق بی اعتنا است.

.... پیامدهای دوران معاویه:

* تبدیل شدن حکومت از خلافت به پادشاهی

* محو کامل فضایل اهل بیت و جعل عیب برای آن بزرگواران

* گمراهی قاطبه امت بر اثر انحراف‌های دینی امویان

مهترین تلاش معاویه پس از رسیدن به قدرت این بود که به حکومتش جنبه دینی و شرعی ببخشد.... بنابراین در یک تلاش گسترده تبلیغاتی و متمرکز و به منظور گمراه سازی امت بر سه زمینه زیر تکیه کرد:

* جعل قداست و فضیلت دینی برای خود از طریق جعل احادیث نبوی... .

* باز داشتن مردم به نام دین از نارضایتی از حاکم ستمگر و قیام علیه او... .

* تاسیس فرقه دینی-سیاسی که رفتارشان را توجیه و تفسیر کند؛ مانند جبریان و مرجئه... .

... غصه ما این نیست که چرا کسی از شام به یاری پسر فاطمه س نیامد. از شامی که در راس حکومت آن معاویه قرار داشت، انتظاری بیش از این نبود.

اما کوفه وضعیت دیگری داشت. کوفه همان شهری است که ۱۸ هزار نامه به حسین‌بن‌علی ع نوشته است.

...مردم عراق در آن دوران را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد:

یک گروه اکثری بود که قلبا امام حسین ع را حق و یزید را باطل می‌دانستند،... اما وقتی مسئله تهدید، تخویف، تطمیع و امثال این‌ها پیش آمد، عملا دست از حمایت حضرت برداشتند و حتی با آن حضرت مقابله کردند... .

اقلیتی که مرد و مردانه پای حسین ع ایستاند و گفتند هر چه می‌خواهد بشود، بشود. افرادی از قبیل حبیب‌بن‌مظاهر، مسلم‌بن‌عوسجه و بریر این‌ها همه کوفی هستند، این‌ها پای اعتقادشان ایستادند. این‌ها جزء اقلیتی بودند که خود را به کربلا رساندند.

... حال با این‌همه اوصاف، چطور از دل ۱۸هزار نامه ۳۰ هزار قاتل ایجاد شد؟

...

پ.ن:

«مجنونک ،و عقلی إکتمل بجنونی»

«مجنون توام، عقل من با جنون تو کامل میشه»

 

 

 

 

این همون مداحی بود که داشتم ترجمه می‌کردم، وسطِ ترجمه به یه سری از کلمات با لهجه‌ی عربیِ عراقی و محاوره‌ای رسیدم که نه من و نه بقیه‌ی دوستام، با این لهجه آشنایی نداشتیم (من عربیِ لبنانی، تا حدی بلدم)، یه خرده برای ترجمه‌ی لغات و جملاتش گشتم که در نهایت به خودِ فایلِ با ترجمه، رسیدم :|

 

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.