علمدونی :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۲۰ مطلب با موضوع «علمدونی» ثبت شده است

برای تحلیل مسائل مربوط به اقتصادسنجی (برای اونایی که آشنا نیستند باید بگم که اگه قصد داشته باشید تحلیل کنید که یه پروژه‌ای از نظر اقتصادی توجیه‌پذیر هست که روی اون وقت و سرمایه‌گذاری بشه یا نه باید اون پروژه رو اصطلاحا اقتصادسنجی کنید) یه نرم‌افزار بشدت محبوب و خفنی هست به اسم «کامفار» که علاوه بر توانایی‌های خوبی که داره، رایگان هم عرضه شده. داشتم اقتصادسنجی یه پروژه‌ی تولیدی رو توی کامفار انجام می‌دادم(بعدا در موردِ این پروژه بیشتر توضیح می‌دم، اجالتا بدونید که تو حوزه‌ی دندون پزشکی هست و یک قطعه‌ی تحریم شده و 100% وارداتی هست که قصد داریم تولید داخلی‌ش کنیم) می‌خواستم به یکی از اعضای تیم بگم که این اطلاعاتی که از پروژه داریم، اصلا کافی نیست و باید چندتا پارامتر رو اعدادش رو داشته باشیم تا نقطه‌ی سر به سر حساب کنم و بازگشت سرمایه رو در بیارم، نرم‌افزار کامفار مشکلی که داره اینه که فقط روی ویندوز XP نصب و اجرا میشه و خب برای اینکه ازش استفاده کنید یا باید یه سیستم‌عامل ویندوز نسخه‌ی XP داشته باشید یا اگر نسخه‌های دیگه دارید باید با یک ماشین‌مجازی (VirtualBox) که توی اون XP نصب شده، این نرم‌افزار رو نصب و اجرا کنید و همه‌ی این دردسرها باعث سختیِ کار با این نرم‌افزار بشدت خوب و مفید شده؛ گشتم ببینم اکسل این مطالعات هست یا نه که برای اون عضو تیم بفرستم که این اعداد رو حساب کن و بهم بگو، دیدم اون فایل اکسلی که همه‌ی این مطالعات رو پوشش بده و توانمند هم باشه، ارزون‌ترینش 49$ هست؛


این شد که چند ساعت نشستم و خودم همه‌ی محاسبات مورد نیاز برای مباحث مالیِ راه‌اندازیِ یک کسب‌و‌کار تولیدی و اطلاعات مربوط به اقتصادسنجی یک پروژه رو توی اکسل وارد کردم، اگه نیازی به این مطالعات دارید، می‌تونید توی نظرات درخواست بدید تا براتون بفرستم، البته از نظر ظاهری زیاد خوشگل نیست چون وقت نکردم خوشگل‌ش کنم، اونا با خودتون:)

احتمالا یه نسخه‌ی کامل‌تر هم از این اکسل درست کنم که به محض وارد کردنِ اطلاعات، بتونه خروجی مربوط به داده‌هایی که نیاز هست(مثل نقطه‌ی سر به سر یا بازگشت سرمایه و...) رو نشون بده؛ اون اگه آماده شد، زیر همین پست اضافه می‌کنم:)

۱۴ آذر ۹۹ ، ۲۱:۱۹
R_A Zeytun



هر چه می خواهی طلب کن از شهنشاه نجف

منتی گر می‌کشی، از مـَــرد می‌باید کشیــد...!


۰۶ آذر ۹۹ ، ۲۳:۳۷
R_A Zeytun

فَمَنْ فَرَّغَ قَلْبَهُ وَ أَعْمَلَ فِکْرَهُ لِیَعْلَمَ کَیْفَ أَقَمْتَ عَرْشَکَ وَ کَیْفَ ذَرَأْتَ خَلْقَکَ وَ کَیْفَ عَلَّقْتَ فِی الْهَوَاءِ سَمَاوَاتِکَ وَ کَیْفَ مَدَدْتَ عَلَى مَوْرِ الْمَاءِ أَرْضَکَ رَجَعَ طَرْفُهُ حَسِیراً وَ عَقْلُهُ مَبْهُوراً وَ سَمْعُهُ وَالِهاً وَ فِکْرُهُ حَائِراً.

پس آن کس که دل را از همه چیز تهى سازد، و فکرش را به کار گیرد تا بداند که: چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته اى و پدیده را چگونه آفریده اى و چگونه آسمان ها و کرات فضایى را در هوا آویخته‌اى و زمین را چگونه بر روى امواج آب گسترده‌اى نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواییش آشفته، و اندیشه‌اش حیران مى‌ماند.(نهج‌البلاغه بخشی از خطبه‌ی 160)

 

سوپر نوا یا ابرنواختر

سوپر نوا یا ابرنواختر زمانی رخ می‌دهد که یک ستارهٔ در حال مرگ شروع به خاموش شدن می‌کند. آن گاه به‌طور ناگهانی منفجر شده و مقدار بسیار زیادی نور تولید می‌کند و یک هستهٔ کوچک نوترونی به جای می‌گذارد. نوترون سنگین‌ترین ذره در فضا است. مقداری نوترون به اندازهٔ یک سر سوزن می‌تواند هزاران تن جرم داشته باشد. ستاره، مادهٔ خود را به سوی فضا پرتاب می‌کند و ممکن است درخشندگی آن چند روزی از کل یک کهکشان هم بیشتر باشد. هنوز هم می‌توان بقایای درخشان ستاره‌های منفجر شده را، که صدها یا هزاران سال پیش از هم پاشیده‌اند، دید. ابرنواخترها نادراند؛ در کهکشان خودمان به‌طور میانگین در هر قرن یک یا دو ابرنواختر رخ می‌دهد که برخی از آن‌ها نیز در پس غبار کهکشان پنهان می‌شوند.

 

 

ویدیو بالا رو من از سایت تلسکوپ هابل (https://hubblesite.org/گرفتم که در توضیحاتش اومده:

 این ویدئو...از ابرنواختر 2018gv در کهکشان NGC 2525 است، این تایم‌لپس فشرده سازی یک ویدیوی تقریبا یک‌ساله شامل مشاهدات از فوریه 2018 تا فوریه 2019 است. نمودار منحنی نور در سمت راست محو شدن ابرنواختر را ترسیم می کند. NGC 2525 تقریباً 70 میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد.

مطلبی که هست و اهمیت سوپرنواها رو نشون میده اینه که سوپرنواها نقش عمده‌ای توی پراکندگی عناصر در جهان ایفا می‌کنند. زمانی که یک ستاره منفجر می‌شود، عناصر و باقیمانده‌های خود را به فضا پرتاپ می‌کند. بسیاری از عناصری که بر روی زمین یافت می‌شوند در هسته ستارگان ساخته شده بودند. این عناصر یک ستاره جدید، سیاره و یا هر آنچه که در کائنات وجود دارد را تشکیل می‌دهند.

 

 

ویدیوی بالا داره یک سوپرنوا رو در کهکشان NGC 2525 که در فاصله 70 میلیون سال نوری قرار داره، بزرگنمایی می‌کنه...هابل انفجار اولیه را در ژانویه 2018 ثبت نکرد، اما برای تقریباً یک سال از سال 2018 تا 2019 عکس های متوالی گرفت که در یک سکانس مرور زمان جمع شده اند. در اوج خود ، ستاره در حال انفجار به اندازه 5 میلیارد خورشید درخشان بود.

(منابع بیشتر: بیگ‌بنگ، NASA، Space)

 

پ.ن:

دیشب آخرین دعای صحیفه‌سجادیه رو خوندم و پایانی بود بر این 54 شبی که مدام قبل از خواب توفیق داشتم که بیدار بمونم و یک دعا از این خواهر قرآن و انجیل اهل بیت بخونم؛ حس می‌کنم هوشمندی خاصی در قرار دادنِ آخرین دعا که «وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُومِ | دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها» هست، بوده، چون حسی که بعد از تموم شدنِ این کتاب و این 54 شب به من دست داد اینه که «خب حالا الان من چه غلطی باید برای بقیه‌ی عمرم کنم» داشتم؛ بنای اینکه چی شد این کتاب رو شروع به خوندم کردم این بود که به خودم گفتم از بین این کتاب‌هایی که داری(اعم از کتاب صوتی و کتاب الکترونیکی و کتاب‌های چاپی) اگه بهت بگند فقط اندازه‌ی خوندنِ یک کتاب زنده هستی، حسرت نخوندنِ کدوم کتاب تو دلت میمونه، که خب جوابِ اون موقع‌م این بود که صحیفه‌سجادیه؛ دیشب این سوال رو دوباره از خودم پرسیدم و جوابش این بود که کتاب «امام رضا ع زندگی و اقتصاد» از انتشارات آستان قدس و کتاب «دین و سیاست از منظر امام رضا ع» رو هنوز نخوندم؛ البته خب از اونجا که نویسنده‌های این دو تا کتاب صرفا به بیان صحبت‌های امام رضا ع نپرداختند و برداشت‌های خودشون رو هم وارد متن کردند، قرار نیست به اندازه‌ی صحیفه‌سجادیه به من انرژی مثبت بده ولی خب فعلا از هیچی بهتره!

(وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُومِ | دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها)

(دعای 54 صحیفه‌سجادیه)

...

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِی ، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْیَا حَاجَتِی ، وَ اجْعَلْ فِیما عِنْدَکَ رَغْبَتِی شَوْقاً إِلَى لِقَائِکَ ، وَ هَبْ لِی صِدْقَ التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ .

خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و جان مرا بر پایۀ درستی و راستی و عمل و اخلاق دریافت کن و نیازم را از دنیا بگسل و رغبتم را در آنچه نزد توست، در حالی که مشتاق لقایت باشم، قرار ده؛ و صدق توکّل بر وجود مبارکت را به من ببخش.

 

 أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ کِتَابٍ قَدْ خَلَا ، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کِتَابٍ قَدْ خَلَا ، أَسْأَلُکَ خَوْفَ الْعَابِدِینَ لَکَ ، وَ عِبَادَةَ الْخَاشِعِینَ لَکَ ، وَ یَقِینَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ ، وَ تَوَکُّلَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْکَ .

 از تو بهترین سرنوشتی که مقدّر شده درخواست می‌کنم و از بدترین سرنوشتی که مقرر شده به تو پناه می‌آورم؛ ترس بندگان را از مقامت و بندگی فروتنان را برایت و یقین توکّل‌کنندگان را بر وجودت و توکّل مؤمنان را بر حضرتت، از تو درخواست دارم.

 

اللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِی فِی مَسْأَلَتِی مِثْلَ رَغْبَةِ أَوْلِیَائِکَ فِی مَسَائِلِهِمْ ، وَ رَهْبَتِی مِثْلَ رَهْبَةِ أَوْلِیَائِکَ ، وَ اسْتَعْمِلْنِی فِی مَرْضَاتِکَ عَمَلًا لَا أَتْرُکُ مَعَهُ شَیْئاً مِنْ دِینِکَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ .

خدایا! اشتیاقم را در خواسته‌هایم مانند اشتیاق عاشقانت در خواسته‌هایشان و ترسم را مانند ترس دوستانت قرار ده؛ و مرا در عرصۀ خشنودی‌ات به عمل و کوششی به کار گیر که با آن، چیزی از دینت را به خاطر ترس از کسی از آفریده‌هایت، رها نکنم.

 

اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَتِی فَأَعْظِمْ فِیهَا رَغْبَتِی ، وَ أَظْهِرْ فِیهَا عُذْرِی ، وَ لَقِّنِّی فِیهَا حُجَّتِی ، وَ عَافِ فِیهَا جَسَدِی .

خدایا! این است حاجت من، پس اشتیاقم را در آن بزرگ و زیاد کن و عذرم را در آن آشکار فرما و برهان و دلیلم را در آن به من بیاموز و جسمم را در آن سلامت بخش.

 

اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ أَوْ رَجَاءٌ غَیْرُکَ ، فَقَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَنْتَ ثِقَتِی وَ رَجَائِی فِی الْأُمُورِ کُلِّهَا ، فَاقْضِ لِی بِخَیْرِهَا عَاقِبَةً ، وَ نَجِّنِی مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .

خدایا! کسانی صبح می‌کنند در حالی که به غیر تو اعتماد و امید دارند؛ ولی من صبح کردم در حالی که در همۀ امورم اعتماد و امیدم تویی. برای من به آنچه سرانجامش از همه بهتر است حکم کن و از فتنه‌های گمراه‌کننده نجاتم ده، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

 

وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِینَ .

و درود خدا بر سرور ما محمّد، فرستادۀ برگزیده خدا و اهل بیت پاکش.

۲۴ آبان ۹۹ ، ۱۱:۱۱
R_A Zeytun

اون حرفی که زده بودم، فکر کنم ببینم که جدول برنامه‌ریزی خودم رو اینجا با شما به اشتراک بگذارم، به این نتیجه رسیدم که تصویرِ جدولِ خودم رو نگذارم ولی فایل خامِ جدول رو بگذارم شاید بدرد کسی خورد.


حدثنا أبی رضی الله عنه قال حدثنا سعد بن عبد الله عن یعقوب بن یزید عن محمد بن أبی عمیر عن غیر واحد عن أبی عبد الله ع قال السبت لنا و الأحد لشیعتنا و الإثنین لأعدائنا و الثلاثاء لبنی أمیة و الأربعاء یوم شرب الدواء و الخمیس تقضى فیه الحوائج و الجمعة للتنظف و التطیب و هو عید المسلمین و هو أفضل من الفطر و الأضحى و یوم الغدیر أفضل الأعیاد و هو ثامن عشر من ذی الحجة و کان یوم الجمعة و یخرج قائمنا أهل البیت یوم الجمعة و یقوم القیامة یوم الجمعة و ما من عمل یوم الجمعة أفضل من الصلاة على محمد و آله. (شیخ صدوق، الخصال، احمد فهری، انتشارات علمیه اسلامیه، ج۲،ص۳۹۴، باب، ما جاء فی یوم السبت …ح۱۰۱).


حدیث بالا در خصوص برنامه‌ریزی یک هفته هست که امام صادق ع فرمودند:

شنبه برای ما (ائمه)

یکشنبه برای شیعیان ما

دوشنبه برای دشمن‌شناسی

سه‌شنبه برای بنی‌امیه شناسی

چهارشنبه وقت نوشیدن دارو

پنجشنبه وقتی است که حاجت‌ها برآورده می‌شود

جمعه برای پاکیزه شدن و عطر زدن و آن عید مسلمانان است بهترین عیدها روز غدیر است که هیجدهم ماه ذى الحجه بوده [و اولین عید غدیر] با جمعه مصادف بود و قائم ما جمعه ظهور می‌کند و رستاخیز در جمعه بپا خواهد شد و هیچ کارى در جمعه بهتر از درود فرستادن بر محمد و آل او نیست.


فایل‌ها:

۰۹ مهر ۹۹ ، ۱۱:۵۹
R_A Zeytun

روآر به زبان/لهجه‌ی مازندرانی به زمینِ کنارِ رودخونه گفته میشه. این منطقه از نظر حاصل‌خیزی و دسترسی به آب به شدت غنی هست و معمولا محصولاتِ خوبی میده اما یه نکته داره که معمولا چون از سطحِ زمین فاصله‌ی زیادی داره رفت و آمد به این منطقه یه خرده مشکل هست، البته خب محلی‌ها یا یک راهِ بلوکی از سطحِ زمین به سمتِ پایین درست می‌کنند، یا اگه زمینی کنارِ رودخونه داشته باشند، هم سطحِ با زمین‌های دیگه میکنند(از نظرِ من روشِ دوم، یعنی هم‌سطح کردنِ زمینِ کنارِ رودخونه کارِ بشدت غلطی هست چون اون مزیتِ رقابتی که زمین داره اینه که دسترسی به آب رو بدونِ نیاز به پمپ برای روستایی‌ها فراهم می‌کنه ولی با هم‌سطح کردن، نیاز هست که پمپ آب رو از رودخونه به سطح زمین بیاره؛ البته یه سری ایرادات هم این زمین‌ها دارند که مثلا اگه بارونِ فراوون بیاد آب رودخونه بالا میاد و زمین‌های کشاورزی یا باغاتی که تو این منطقه هستند، زیرِ آب میره که باعثِ نابودیِ گندم‌هایی که کاشتند میشه ولی خب به درخت‌ها آسیبی نمیرسه).

برای اینکه بدونید تفاوتِ ارتفاعِ زمینِ روآر با سطحِ زمینی که رفت و آمدِ مردم هست چطوری‌هاست، دعوت‌تون می‌کنم به دیدنِ عکسِ زیر که پریروز از زمینِ کنارِ رودخونه‌(روآر) بابابزرگ گرفتم(این عکسی که می‌بینید من از سطحِ زمینی که روی اون رفت و آمد انجام میشه گرفتم که شاخه‌های بالاییِ درخت پرتغال تقریبا هم‌سطح با اون منطقه‌ای هست که من عکس گرفتم هست):


بعضی از این درخت‌هایی که تو باغِ بابابزرگ کاشته شده، محصولِ مشترکِ من و بابابزرگ برایِ حدودا 10سالِ پیش هست!؛ یادم هست اون موقع پرسیده بودم که این نهال‌ها کی محصول می‌دهند که بابابزرگ گفته بود بعضی‌هاش تا سه چهار سال دیگه بعضی‌ها هم طول میکشه، که من پرسیدم وقتی الان محصول نمیده چرا می‌کاریم؟ که در جواب گفته بودند این‌ها برای نوه‌ها و بچه‌های شما(نتیجه‌ها) می‌کارم که بیایید و از محصولات استفاده کنید:)  (شبیه به این مکالمه حدودا چهارسال پیش هم بینِ من و بابابزرگ برای کاشتنِ یه سری نهال‌های دیگه، رد و بدل شد)


پ.ن:

داشتم تست می‌کردم که واقعا ادعایی که گوشی‌م(شاهین2) گفته که میتونه عکس با 108مگاپیکسلی بگیره، واقعی هست یا ادعایی بیش نبود، که دیروز یه عکس با 18مگ حجم گرفتم!(البته کیفیتِ دوربین روی حداکثر نبود و احتمالا حجمِ عکس بیشتر از این هم میشد)، کم حجم شده‌ی اون عکس، تصویرِ زیر هست، مگاپیکسلِ بیشتر یعنی تواناییِ ثبتِ جزئیات در ابعادِ کوچیکتر که معمولا زیاد تفاوتِ آنچنانی روی چشمِ انسان برای دیدنِ تصویر نمیکنه ولی اگه قرار باشه اون تصویر رو روی یک نمایشگر بزرگ ببینید یا قصد داشته باشید تصویر رو روی لپ‌تاپ پردازش کنید، میشه تفاوت‌ها رو اونجا حس کرد(به برنجی که بعد از برداشتِ اول و اصلی و بدونِ نشاء دوباره و صرفا با آب بستن به زمینی که محصولِ اصلی رو برداشت کردن، رشد میکنه و محصول میده، به زبونِ محلی دوبارِ نوج میگند):


پ.ن:

شبیه به اون لذتی که گفتم که عزیز روی من ملحفه انداخت، پریشب برای بابابزرگم اتفاق افتاد که رویِ مبل خوابش برده بود و من حس کردم که سردش هست و رفتم ملحفه براش انداختم :)


پ.ن:

پریشب تو گروه المپیاد دانشجویی پیام دادند که اون مراسمی که قرار بود اسفند ماه برای تقدیر از شما همراه با خانواده برگزار کنیم و یه مبلغ پول و سفرِ مشهد بهتون بدیم و من از ذوق‌زدگیِ خودم از این سفرِ مشهد در کنارِ سفرِ مشهدی که با خانواده قرار بود بریم براتون نوشتم ولی به خاطرِ کرونا لغو شد، دیگه قرار نیست مراسمِ تقدیر با حضورِ خانواده به خاطرِ شرایطِ کرونا برگزار بشه و خودتون بیایید از امیرکبیر هدایاتون رو بگیرید، امروز احتمالا یه سر برم ببینم قرار هست چی بهمون بدند، به نظرم هر چیزی در تراز با اون سفرِ مشهدی که می‌تونست اولین تجربه‌ی مشهد رفتنِ من بدون خانواده باشه، بهم بدند زیاد خوشحالم نمیکنه فلذا سعی‌م بر این هست که فکر کنم از اول هم قرار نبود بهمون سفرِ مشهد جایزه بدند.

۰۵ مهر ۹۹ ، ۰۹:۵۹
R_A Zeytun