حواستون به پست علینامه هست که شعرها رو بخونیم و لذت ببریم؟
پ.ن ۰٫۵:
بزرگمون میفرماد:
ما در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است، همهی سنّتهای الهی هم سر جایش است. سعی کنیم خودمان را مصداق سنّتهای الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم؛ سعیمان این باشد.
۱۴۰۱/۰۴/۰۷ - بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه
حدودا یک ساعت پیش به من همچین پیامی اومد و اصلا خدایا بوس بر تو باد:)
پ.ن:
امروز چند سری پیش اومد چون تو اندیشکده بودم, به جای تایپ کردنِ یک متنی, وویس فرستادم و کم کم داره از این حرکتِ نفرتانگیزِ وویس گرفتن خوشم میاد!
تا موقعی که شورِ این ماجرا رو در نیاوردم و از این حرکت دست نکشیدم, پیشاپیش از همهی اونهایی که مجبور هستند صدای من رو بشنوند عذر میخوام؛ من احترام میذاشتم و تایپ میکردم چون گوش دادن به صدا نیاز به هندزفری یا حداقل جای ساکت داره ولی متن رو میشه خوند(البته اینکه ممکن هست چشم آدم اذیت بشه رو سعی میکردم با جداکردنِ متونِ طولانی از هم, جلوگیری کنم) ولی در هر حال به نظرم اگر نقدی هست به مقصران این ماجرا بر میگرده چون من عادت به تایپ کردم داشتم و نه وویس گرفتن ولی بعضیها در جوابم صوت میفرستادند و...
مِن بابِ عیدیِ من و «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة...» این حدیث رو که چند شب پیش دیدم و به دوستام به عنوان عیدی فرستادم، برای شما هم فرستادم، از امام رضا ع هست، نقل به مضمونِ ماجرا اینجوری هست که یه بنده خدایی از امام رضا ع پرسید که تکلیفِ امامِ بعد از شما چجوری هست و همین که ما بفهمیم پسرتون کی هست، تکلیفِ امام مشخص میشه دیگه کلا مشکل دیگهای نیست؟ امام رضا ع در جواب این حدیث رو فرمودند که امام یه سری ویژگی داره و صرفا از رابطهی پدر-پسری مشخص نمیشه و مشخصات امام اینها هست و...:
(من لا یحضره الفقیه , جلد۴ , صفحه۴۱۸ ، الخصال , جلد۲ , صفحه۵۲۷ )
امام رضا علیه السّلام فرمودند:
امام را نشانههایی است:
دانشمندترین مردم میباشد و حکیمترین مردم و پرهیزکارترین مردم و دلیر ترین مردم و باسخاوتترین مردم و پر عبادتترین مردم و ختنه شده متولد میشود و پاکیزه میباشد و از پشت سرش همچون پیش رویش میبیند و سایه ندارد و چون از شکم مادر بر زمین میافتد دو کف دست بر زمین مینهد و صدا بشهادتین بلند میکند و محتلم نمیشود و دیدهاش بخواب میرود ولی دلش بیدار است و فرشتگان با او سخن میگویند و زره رسول خدا بر تن او راست آید و بول و غایطش دیده نشود زیرا خداوند عز و جل زمین را موظف فرموده است تا هر چه از امام بیرون میآید ببلعد بویی خوشتر از بوى مشک دارد و امام بر مردم از خودشان به حکم سزاوارتر است و از پدران و مادرانشان بر آنان مهربانتر و بیشتر از همۀ مردم در پیشگاه خداى عز و جل فروتن میباشد و بدستوراتی که بمردم میدهد خود از همه بهتر عمل میکند و از کارهایی که نهی میکند خودداریش از همه بیشتر میباشد و دعایش مستجاب است تا آنجا که اگر دعا بر سنگیکند به دو نیم شکافته میشود و اسلحۀ رسول خدا و شمشیر ذو الفقارش نزد او است و بنزدش کتابی است که نامهاى شیعیانش تا روز قیامت در آن است و کتابی که نامهاى دشمنانش تا روز قیامت در آن ثبت است و جامعه نزد او است و آن طومارى است بدرازى هفتاد ذراع که همۀ نیازمندىهاى آدمیزاده در آن ثبت است و جفر بزرگ و جفر کوچک که در پوست بز و پوست قوچ است نزد او است و همۀ دانشها را در بردارند حتی زیان کرد خراشیدن تن و حتی حد زدن با تازیانه را و نصف حد و یک سوم حد با تازیانه را و مصحف فاطمة علیها السّلام در نزد او میباشد.
پ.ن:
طبق چیزی که من جستوجو کردم این حدیث امام رضا ع لزوما کاملترین و جامعترین حدیث در باب ویژگیهای امامت نیست(از چیزهای ذکر نشده میشه به عصمت امامان یا اینکه درندگان امامان را نمیخورند و... اشاره کرد) ولی خب به نظرم نکات جالبی داشت که میشه به طور شهودی و همهکس فهم چک بشه که این فرد امام هست یا نه
پ.ن:
میلاد علی اکبر ع و روز جوان رو به همه تبریک میگم.
پ.ن: به عنوان یک موسیقی نسبتا جالب که از اون موقع که شنیدم خیلی زیاد گوشش دادم، با هم بشنویم:
رضا صادقی-همه اون روزا(نسخهی اجرای زنده)
همهی اون روزایی که بی تو گذشت کنار تو بودمو
غصهی رفتن تو یه روزی گرفت تمام وجودمو
نمیدونم کجایی که تلخه که من یه خاطره بودم و بس
نمیتونم از عشق تو دل بکنم تو این همه خاطره
نمیدونم به چشم کی زول بزنم نگاتو یادم بره
هنوزم عشقو خاطره هات تو دل کسی که دوست داره هست
پ.ن:
شما چه خبر، از خودتون یه کم بگید، هم میخونم و هم اگه شد میشنوم، راحت باشید در کل:)
پ.ن:
نماهنگ «منو بشناس» از ماوا رو بشنویم؛ طبق چیزی که ماوا منتشر کرده:
بزرگترین رویداد تاریخ موسیقی ایران با حضور چهل خواننده مطرح کشور هست و برای تولید این نماهنگ 24 ماه وقت گذاشته شده؛
از کریم همین که درخواست کنی، سریع میبخشه ولی جواد خودش میگرده ببینه کی چی نیاز داره تا بهش ببخشه؛ یا رضا ع بحق جواد ع عاقبت بخیری رو برای همهمون دعا کنید که خودِ دعا کردنِ شما، از شئون عاقبت بخیری هست.
عیدمون مبارک باشه:)
چند روز پیش داشتم تصاویر برخط حرم امام رضا ع رو میدیدم(به آدرس https://tv.razavi.ir/fa مراجعه کنید) دورِ گنبد داربست کشیده بودند، جستوجو کردم ظاهرا چهل روزی بود که در حال بازسازی و تعمیرات بودند، امشب که دوباره نگاه کردم، داربستها رو برداشته بودند و این عکسِ اولِ پست برای چند دقیقه پیش هست که از پخش زنده عکس گرفتم؛ اینکه پخش زنده داره ولی کیفیتش پایین هست رو باید یه سری از مسئولین بپرسم که واقعا چرا؟؟؟؟
طبق چیزی که من تو تصاویر دیدم، صحنها خلوت هست و دلم از این موضوع میگیره؛
من اینجام و تو مشهدی، چه فراقی چه فراقی...(با ریتم خونده بشه)
پ.ن:
جهان خوابی است در بیخوابی چشم جهان دیده...
بعدازظهری داشتم به این فکر میکردم که بدترین حالتِ ممکنی که میتونه تو این ماههای آتی، اتفاق بیافته چیه، به نتایج جالبی رسیدم! به این شرح که:
من برم توی لیست اصلیِ تیمِ انتخاباتیِ دکتر و این بنده خدا به طورِ مفتضحانهای رای نیاره و اسمِ من به عنوانِ فردی که با این آقای دکتر همکاری میکرده، بره تو لیستِ سیاهِ دولتهای بعدی
کنکور دکترا رو به بدترین حالتِ ممکن امتحان بدم و ترازم به حد نصابِ مصاحبه تو دانشگاههایی که میخوام برم، نرسه
دکترا مستقیمم به خاطرِ یه سری اختلافِ نظرهای اساتید با من و تازه شدنِ زخمهای گذشتهشون، اکی نشه
مقالهای که فرستادم به کنفرانس و تاییدِ پذیرش در کنفرانس، سخنرانی و چاپ در مجلاتِ منتخب رو گرفت، به دلیل عدم حضورم تو کنفرانس برای سخنرانی به خاطر تداخل زمانِ کنفرانس با کنکور دکترا، رد بشه
مقالهای که قرار هست بعد از کنکور برای یکی از ژورنالهای بینالمللی و تخصصی قرار هست بفرستم و توش در مورد کلیّتِ کارهایی که تو تز ارشدم انجام دادم، قرار هست بنویسم؛ به دلیلِ شباهتِ کاری یا باگهایی که توی کدها هست (تا الان مشابه کارِ من رو کسی انجام نداده ولی ممکن هست تا دو ماهِ اخیر شاید کسی این کار رو ارائه بده، باگ هم یه کوچولو داره که کسی نمیدونه!(البته تا زمانی که شما به فردِ دیگهای نگید!!)) رد بشه و با استنادِ این رد شدن، مجبور باشم از اول موضوع انتخاب کنم و... .
اون مجموعهای که چهارشنبه برای مذاکره جهت ساخت فضای کار اشتراکی و مرکز رشد توی شهرمون و مصاحبهی شغلی رفتم پیششون، اکی بدند مشروط به اینکه تمام وقت پیششون باشم و یه سری شرایطِ خاصِ دیگه که گفتم نمیتونم انجام بدم رو بهم محوّل کنند.
ایدهی شرکتمون که برای طرحِ نوآ برای استقرار توی دانشگاه شهیدبهشتی فرستادیم، رد بشه و از این موضوع که من و تیمم برای ثبتِ شرکت اقدام کردیم، استاد راهنمام مطلع بشه و یه دعوا راه بندازه که تو گفتی روی تزم فعلا کار نمیکنم چون دارم برای دکترا میخونم ولی از اون رفتی ایدهی استارتآپی دادی و... و لج کنه
چنتا سوال مطرح میشه اینکه، چرا من کمتر از دو هفته مونده به کنکور به این چیزها فکر میکنم که باید اشاره کنم که تابآوری (برای آشنایی مراجعه کنید به تابآوری چیست؟) یه مهارت هست که باید تمرین بشه و البته اگه برای بدترین حالتهای ممکن آدم خودش رو آماده نگهداره کلا چیزِ بدی نیست و اینکه از خصلتهای مؤمن در کلام امام جواد(ع) این است که انسان باید گاهی خودش را موعظه کند تا بهتر از این باشد! در هر حال
اِلهی تَوَلَّ مِن اَمری ما اَنتَ اَهلُهُ
خدایا کارم را چنآن که سزاوار آنی بر عهده گیر...
حالا نکته اینجاست که اگه همهی این اتفاقات بالا که گفتم با همین شدتی که ذکر کردم اتفاق بیافته، چند ماه بعد من به چی فکر میکنم و حسرتِ چه چیزی رو میخورم؟
به این فکر میکنم که نامهی ایجاد مرکز رشد و فضای کار اشتراکی رو باید به فرماندار بدم یا شهردار یا شورای شهر یا پاراف کنم و به هر سه مجموعه ارجاع بدم!
و حسرت این موضوع رو خواهم خورد که چرا تصمیم به این نگرفتم که برای دکتری بدون کنکور دانشگاه فردوسی مشهد یا اون موقعیت سربازیِ امریهی آستانِ قدس، اقدام نکردم!
روز دختر رو به همهی stará holka, mladé holka, velká holka و malé holka تبریک میگم.
میلاد حضرت معصومه س هم مبارک همهمون باشه
پ.ن:
اون کلمات به زبانِ چکی (زبان کشور جمهوری چک Czech) هست.
holka به معنی دختر و بقیه صفت هستند به معنی: Old, Young, Little, big
منظورم از ترکیبِ Old Girl مامان ها هستند، بالاخره هر چی باشه اونا هم دخترِ مامان/باباشون هستند دیگه :)
(عکس هم همون غنچهای هست که چند تا پست پایین تر عکسش بود)
پ.ن:
دو سال پیش همچین روزی مشهد بودیم و آه و افسوس بر دوری💔
پ.ن:
چند شب پیش یه خوابی دیدم که قصد داشتم تو یه پست با یه مقدمهای در موردِ اون خواب بنویسم، مقدمه رو نوشتم ولی تصمیم گرفتم ادامه ندم و کلِ پست رو پاک کردم.
نزدیکترین ماجرا به خوابِ من، با یه کم تفاوت، نحوهی شهیدشدنِ شهید مهندس شاطری هست. (انتظارِ تعبیرِ این خواب رو اگه خرابش نکنم در آیندهی نچندان دور خواهیم دید)
یَعسوبُ الدّینه (یعسوب در لغت به معنای، امیر و ملکه زنبور عسل است، همچنین به معنای بزرگ، سید و جلودار قوم نیز آمده است. پیامبر اکرم ص حضرت علی ع را یعسوب دین و مؤمنان خواندهاند، زیرا همانگونه که ملکه زنبور عسل جلودار، رئیس و امیر زنبورها است، امیرالمومنین نیز جلودار مؤمنین و دین است)
چقدر مشهد و حرم امامرضا ع با برف قشنگ هست، بارونش هم قشنگ هست، آفتابش هم قشنگ هست، شبهاش هم قشنگ هست
کلا همهچیزش و همه وقتش قشنگ هست
و من چقدر دلتنگ مشهد هستم
انشاءالله قسمت بشه همهمون بتونیم مشهد بریم
گوش شیطون کر فعلا که ظاهرا انگار میخواد یه اتفاق هایی بیافته که ما بتونیم مشهد بریم
پ.ن2:
چند روز هست که حس میکنم کار درست اینه که بعد ارشد بیخیال دکترا و تدریس تو دانشگاه بشم و برم تو مدرسه درس بدم
و یه چیزهایی تو مایه های مدرسه هایی که تو چهارسوق نشون میده (به نظرم این قسمتش رو اگه وقت دارید ببینید:با دستهای خالی | علی یونسی ) درست کنم تا بلکه حداقل یه بخشی از بچه های این مملکت دردسرهای من رو نداشته باشند و از نظر تعلیم و تربیت تو سیستم غلط آموزش و پرورش ما، نابود نشوند، قاعدتا با سطح علمی من و مثلا دانشم تو بحث مدیریت آموزشی یا راهاندازی کسب و کار اگه برای بچههای ابتدایی و دبیرستان، این علمها صرف بشه اتفاقهای خوبی براشون میافته، هرچند که این کار احتمالا شبیه یک ترک اولی باشه ولی خب دقیق که نمیدونم شایدم نباشه.
به این مسئله که کلا بیخیال دکترای دانشگاه امیرکبیر یا اپلای یا...، بشم و برم فردوسی مشهد درس بخونم و بعدش همونجا هیئت علمی بشم هم فکر کردم و میکنم اینجوری به امام رضا ع بیشتر نزدیک هستم.
اینم بگم که در خصوص رفتن به شرکت های زیر مجموعهی آستان قدس تو مشهد، هم جست و جو کردم و مهندس صنایعی که میخواهند، باید متاهل باشه، نه رزومهی قوی و نه مثلا مدرک از فلان دانشگاه یا داشتن طرح و .... فقط تو شرایطش نوشته بود باید متاهل باشه😕
حالا مثلا تو بحث مانیتورینگ و یا مثلا مهندس مکانیک و ... متاهل بودن، جزو شرطش نبود و مثلا تخصص خاص رو نوشته بودند ولی جلوی مهندس صنایع نوشته بودند متاهل باید باشه، البته فعلا ثبت نام برای فرستادن رزومه ندارند :/
پیشاپیش تولد حضرت فاطمه س و روز مادر مبارک باشه و انشاءالله بتونیم همهمون یه کادوی خوب از این خاندان بگیریم
در مورد بانوانی که بعد از ماجرای عاشورا زنده بودند، یک بحثی هست اینکه تمام اتفاقاتی که برای امام حسین ع افتاد، برای نزدیکان شون هم تقریبا با همون شدت و بلکه بیشتر، اتفاق افتاده
مثلا حضرت زینب س رو اگه فرض کنیم، تمامی کشته شدگان کربلا که امام حسین ع غم از دست دادنشون رو داشتند، با حضرت زینب س هم نسبت داشتند
یا مثلا حضرت ام البنین س هم همین طور
و این رسالت و بزرگی کاری که بر عهده ی خانم هایی که بعد از ماجرای عاشورا موندند رو نشون میده.
در مورد قضیه ی بخشیدن مهریه ی ایشون که به امام علی ع گفتند من همه ی مهر م رو میبخشم ولی از این به بعد من رو فاطمه صدا نزنید و این خونه فقط یک فاطمه داشت و ...، واقعا جایگاه فهم ایشون رو نشون میده
حالا تربیت دست گلی مانند حضرت عباس ع هم جای خود داره