هوا سرد است و من هم درد آن کاجم که یک عمری
به عشقت سبز پوشیده، به عشقت سبز خواهد مرد...
پ.ن ۱:
(متن پست صرفا یک ریپورتاژ هست راجعبه اینکه امروز به جای پیرهن، بلوز و به جای آبی یا کرم، واسه اولین بار سبز پوشیدم و دارم راهی شرکت میشم)
هوا امروز تهران جوریه که آدم دلش می خواد ساعت ها زیر بارون منتظر کسی باشه و اون دیر برسه ولی آخرش برسه.
پ.ن ۲:
بعد از این همه مدت که اینجا مینویسم و یه شناختی از من احتمالا دارید، لطفا بگید اگه شما طرف خونواده عروس بودید، به چه دلایلی حاضر نمیشدید من دوماد خونوادهتون بشم
کاش اون خوابی که صبح، دقیقا قبل از بیدار شدن، دیدم برای یه مدت طولانیتری ادامه داشت، مثلا به اندازهی بقیهی عمرم.