صحیفه سجادیه :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صحیفه سجادیه» ثبت شده است

تو دعای وداع ماه رمضون امام سجاد ع یه جا هست نقل به مضمون می‌فرماند که خدایا اون بنده‌ای که تو این ماه خیلی خفن دعا کرده و از این ماه استفاده کرده رو درنظر بگیر، همون ثوابی که به اون میدی رو برای من هم کپی کن و به من هم بده، از تو که کم نمیشه.


اینطوری با کیفیت دعا کنیم :)



۱۳ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۱:۴۲
R_A Zeytun


حج از حجاز عازم دشت بلا شده است

حاجیّ عشق راهی کرب و بلا شده است...


پ.ن:

...وَ لاتَجْعَلْنى عِظَهً لِمَنِ اتَّعَظَ...

...مرا مایه پند پندگیران، قرار مده...


...وَ کُنْ لى کَما تَکُونُ لِلصّالِحینَ...
...و با من آنچنان باش که با شایستگان هستى...

حَلِّنِی حِلْیَةَ الْمُتَّقِینَ، وَاجْعَلْلی ‏لِسانَ صِدْقٍ فِ‏لْغابِرینَ،  
به زینت پرهیزکارانم بیاراى، و برایم یاد خوبى در میان بازماندگان، و آوازه  
 
وَ ذِکْراً نامِیاً فِى الْاخِرینَ، وَ وافِ بى عَرْصَهَ الْاَوَّلینَ،
روزافزونى در میان آیندگان قرار ده، و در جایگاه پیشتازانم برآور

دعای 47 صحیفه سجادیه (دعای عرفه امام سجاد ع)


به عنوان یک برادرِ کوچیکتر، خواهش میکنم ازتون که دعا کنیم که همه‌مون از عرفه بهره‌مند بشیم و دعای عرفه‌ی عزیز رو بخونیم و ترجیحا توفیق داشته باشیم که هر دو تا دعای عرفه (عرفه امام حسین ع و دعای عرفه امام سجاد ع) رو با عمق جان بخونیم و استفاده کنیم.
لزومی نداره بگم ولی از جهت تأکید، من حتما بچه‌های بیان رو دعا میکنم و حتما یک سری افراد رو تو بیان، به اسم دعا خواهم کرد و امیدوارم که این مسئله متقابل باشه.
(بعدا یه سری مفصل بحث کنیم که من اینجور موقعیت‌ها، لیستی از اسمِ افراد (اعم از خانم‌ها و آقایون) رو ذکر کنم، بد هست یا نه)
پ.ن:
دعاهای عرفه رو تک‌تک واژه‌هاش رو دوست دارم ولی به طور خاص، این بخش‌هایی که از دعاهای عرفه بیشتر دوست دارم، توی تگ (برچسب کلمات کلیدی) دعای عرفه هست که میتونید استفاده کنید.

۲۸ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۰
R_A Zeytun


 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ ارْزُقْنِی خَوْفَ غَمِّ الْوَعِیدِ ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ حَتَّى أَجِدَ لَذَّةَ مَا أَدْعُوکَ لَهُ ، وَ کَأْبَةَ مَا أَسْتَجیِرُ بِکَ مِنْه

خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ترس و اندوهِ عذاب و اشتیاق پاداش وعده داده شده را روزی‌ام، کن تا لذّت آنچه تو را به خاطر آن می‌خوانم و دشواری چیزی که از آن به تو پناه می‌آورم، بیابم.


بخشی از دعای 22 صحیفه سجادیه ( دعا در سختی و دشواری امور )


پ.ن1:

با رئیس شورای شهرمون جلسه داشتم،میفرماد ما یه مرکز مطالعات توی شورای شهرنداریم که ایده ها رو بررسی کنند و...؛ شما یه نامه‌ی رسمی خطاب به من بنویس و من ارجاع بدم به شهردار(سرپرست داریم و نه شهردار!) بعد برو توی جلساتِ کمیسیون های مختلف و جلسه با شهردار شرکت کن، ببینیم چی میشه؛ 8سال توی شورا بوده ولی به من گله میکنه که ما یه مرکز مطالعات توی شورای شهر نداریم :/

این مرکز نوآوری هم بمونه بعدا خودم با دوستام، پول میذارم یه جا رو میخریم و تاسیس‌ش میکنیم.


پ.ن2:

برای ثنایاطب رفتیم دنبالِ جذبِ سرمایه و قرار شد قبل از جلسه با سرمایه‌گذار، با یه بنده خدایی که تو اکوسیستمِ استارت‌آپیِ کشور، فعال هست جلسه بذاریم که یه دور محاسبات‌مون رو چک کنه، جلسه‌ی جالبی بود؛ محاسبه کرد که اگه ماشین‌تون رو بفروشید و یه ماشینِ ارزون‌تر بگیرید کلا نیاز به جذب سرمایه از بیرون نیست، حتی اگه در کنارِ این تولیدی که میخواید راه بندازید، یه بخشِ فروشِ قوی راه‌بندازید؛ حتی همون ماشین هم نیاز نیست بفروشید؛ تصمیم این‌طور شد که من یه دور از اول سیاستِ و برنامه‌ی شرکت رو نوشتم و تو فازِ اول قرار هست به عنوانِ یک شرکتِ تحلیلِ داده‌ی فروش با واردات‌چی‌ها همکاری کنیم.

این بنده خدا؛ با چه دلسوزی‌ای تعریف می‌کرد که سورنا ستاری و کلِ جریانِ دانش‌بنیانِ مملکت رو هواست؛ می‌گفت کلِ حمایت‌هایی که ازشون میشه (سورنا ستاری) معادلش با مبالغِ بالا ازشون چک می‌گیره  و چون اصولا بچه‌های نخبه‌ی دانش‌بنیان تجارت و بازار بلد نیستند بعد از یه مدت میافتن به عنوانِ بدهکار می‌افتند زندان؛ حساب کنید که یه سری نخبه که هم علم دارند و هم عزم چند سال دیگه توی قزل‌حصار هستند و اونجا به صورت هدفمند خلاف و دزدی رو با نخبگیِ خودشون ترکیب می‌کنند و از یک بدهکارِ نخبه، تبدیل می‌شند به بزهکارِ نخبه؛ می‌گفت یه خیانتِ بزرگی که اتفاق افتاده اینه که هیچ جای مشورت دادن و حمایتشون، بازار رو در نظر نمی‌گیرند و بهشون قیمت‌های غیر منطقی می‌دند که از قیمتِ بازار و واردات خیلی بیشتر هست، مثلا یه کالا هست که وارداتی هست و با قیمتِ 700 تومن توی بازار پیدا میشه ولی از همون اول به بچه‌های نخبه سفارشِ 1000 تومن میدند که بومی سازیش کنند، این بنده‌های خدا هم شروع میکنند به تحقیقات و برای این‌کار وامِ مدت دار با سودِ بالا می‌گیرند و دو سال روی اون زمان می‌ذارند و ایرانی‌ش رو می‌سازند ولی میرند توی بازار، متوجه می‌شند که با قیمتِ کمتر توی بازار هست، حالا دو سال از عمرشون رفته و مهلتِ بازپرداختِ اون وامی که گرفتند رسیده، الان نه فروش دارند که بتونند وام رو پرداخت کنند و نه توان و حوصله‌ی این رو دارند که یه کارِ دیگه رو شروع کنند؛ اینجوری هم اون نخبه رو بدهکار کردند و در شرفِ زندان رفتن و هم توان و ظرفیت‌ش رو گرفتند.

پ.ن3:

پیروِ همون گوش دادن به درس-تفسیرِ سوره‌ی مریم که آیت الله جوادی آملی طرحِ بحث کردند، یه جا هست که می‌گند:

ما لازم نیست قیامتی شود و عرض اعمالی بشود و صراط مستقیمی بشود و پُل صراطی باشد تا بفهمیم نماز قبول است یا نه، آن قبولِ کامل و قبول نهایی البته به آن روز موکول می‌شود اما این قبولِ مقطعی کاملاً مقدور ماست یعنی اگر کسی نماز ظهرین را خوانده تا شب که نماز مغربین فرا می‌رسد این به صورت شفاف و کامل می‌تواند بفهمد این نماز ظهرینش مقبول شد یا نشد، اگر تا آن وقت مورد امتحان قرار گرفت دست و پایش نلغزید این اطمینان داشته باشد نمازش قبول شد اما همین که از مصلّی رفته بیرون چهار تا کار پیش آمده آن کار دیگر می‌کند مطمئن باشد این نماز قبول نشده ما یک قبولِ کلامی داریم که «تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ» به عهده‌ی اوست، یک صحّت، صحّت یعنی صحّت کاری به قبول ندارد صحّت کار فقه اصغر است این قدر نماز نه قضا دارد نه اعاده و صحیح هم هست یعنی رساله می‌گوید صحیح است ولی آن جهاد اکبر و فقه اکبر می‌گوید قبول نیست.


پ.ن4:

سه روز پیش به یه بنده خدایی که از دوران کارشناسی توی امیرکبیر با هم دوست بودیم، پیام دادم که دنبالِ یه نفر هستم که تو کارِ تحلیل داده بهم کمک کنه و...، گفت میخوام روی تز ارشدم کار کنم و برای دکتری دستم باز باشه که بگم فلان کارها رو انجام دادم و...، شب بهم یه کلیپ 3 دقیقه‌ای از صحبت‌های یه استادی فرستاد که دارند با مدیریتِ جهادی یه سری کارها رو انجام میدند و بهم گفت آیا این بنده خدا یا شبیه به این بنده خدا رو میشناسی و میتونی من رو بهشون وصل کنی که برم پیششون تا کار کنم و...؛ در جواب‌ش یه سری حرف‌های پسروونه بود که در شأنِ من نبود بهش بگم! کظمِ نوشتنِ اون مطلب کردم و بهش گفتم که صبح بهت پیام دادم بهم گفتی تز دارم و... الان دنبالِ رابط میگردی و....؛ هعییی روزگار ببین کی‌ها دورمون جمع شدند :/


پ.ن:

دیروز یه کاری بهم پیشنهاد شد که رزومه بفرستم و ببینم که می‌تونیم با هم همکاری کنیم یا نه، در توصیفِ اون کار بگم که اگه این مورد دو سال پیش بهم پیشنهاد می‌شد، حاضر بودم ارشد نخونم و برم دنبالِ این موضوع! ولی الان بخوام تصمیم بگیرم و توضیف‌ش کنم باید بگم که بهترین کارِ ممکن ولی در بدترین زمانِ ممکن هست!

ان‌شاءالله که هر چی خیر هست برای همه‌مون اتفاق بیافته، شب‌های قدر یادتونم، شب‌های قدر یادم بمونید:)

۱۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۱۰
R_A Zeytun

فَمَنْ فَرَّغَ قَلْبَهُ وَ أَعْمَلَ فِکْرَهُ لِیَعْلَمَ کَیْفَ أَقَمْتَ عَرْشَکَ وَ کَیْفَ ذَرَأْتَ خَلْقَکَ وَ کَیْفَ عَلَّقْتَ فِی الْهَوَاءِ سَمَاوَاتِکَ وَ کَیْفَ مَدَدْتَ عَلَى مَوْرِ الْمَاءِ أَرْضَکَ رَجَعَ طَرْفُهُ حَسِیراً وَ عَقْلُهُ مَبْهُوراً وَ سَمْعُهُ وَالِهاً وَ فِکْرُهُ حَائِراً.

پس آن کس که دل را از همه چیز تهى سازد، و فکرش را به کار گیرد تا بداند که: چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته اى و پدیده را چگونه آفریده اى و چگونه آسمان ها و کرات فضایى را در هوا آویخته‌اى و زمین را چگونه بر روى امواج آب گسترده‌اى نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواییش آشفته، و اندیشه‌اش حیران مى‌ماند.(نهج‌البلاغه بخشی از خطبه‌ی 160)

 

سوپر نوا یا ابرنواختر

سوپر نوا یا ابرنواختر زمانی رخ می‌دهد که یک ستارهٔ در حال مرگ شروع به خاموش شدن می‌کند. آن گاه به‌طور ناگهانی منفجر شده و مقدار بسیار زیادی نور تولید می‌کند و یک هستهٔ کوچک نوترونی به جای می‌گذارد. نوترون سنگین‌ترین ذره در فضا است. مقداری نوترون به اندازهٔ یک سر سوزن می‌تواند هزاران تن جرم داشته باشد. ستاره، مادهٔ خود را به سوی فضا پرتاب می‌کند و ممکن است درخشندگی آن چند روزی از کل یک کهکشان هم بیشتر باشد. هنوز هم می‌توان بقایای درخشان ستاره‌های منفجر شده را، که صدها یا هزاران سال پیش از هم پاشیده‌اند، دید. ابرنواخترها نادراند؛ در کهکشان خودمان به‌طور میانگین در هر قرن یک یا دو ابرنواختر رخ می‌دهد که برخی از آن‌ها نیز در پس غبار کهکشان پنهان می‌شوند.

 

 

ویدیو بالا رو من از سایت تلسکوپ هابل (https://hubblesite.org/گرفتم که در توضیحاتش اومده:

 این ویدئو...از ابرنواختر 2018gv در کهکشان NGC 2525 است، این تایم‌لپس فشرده سازی یک ویدیوی تقریبا یک‌ساله شامل مشاهدات از فوریه 2018 تا فوریه 2019 است. نمودار منحنی نور در سمت راست محو شدن ابرنواختر را ترسیم می کند. NGC 2525 تقریباً 70 میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد.

مطلبی که هست و اهمیت سوپرنواها رو نشون میده اینه که سوپرنواها نقش عمده‌ای توی پراکندگی عناصر در جهان ایفا می‌کنند. زمانی که یک ستاره منفجر می‌شود، عناصر و باقیمانده‌های خود را به فضا پرتاپ می‌کند. بسیاری از عناصری که بر روی زمین یافت می‌شوند در هسته ستارگان ساخته شده بودند. این عناصر یک ستاره جدید، سیاره و یا هر آنچه که در کائنات وجود دارد را تشکیل می‌دهند.

 

 

ویدیوی بالا داره یک سوپرنوا رو در کهکشان NGC 2525 که در فاصله 70 میلیون سال نوری قرار داره، بزرگنمایی می‌کنه...هابل انفجار اولیه را در ژانویه 2018 ثبت نکرد، اما برای تقریباً یک سال از سال 2018 تا 2019 عکس های متوالی گرفت که در یک سکانس مرور زمان جمع شده اند. در اوج خود ، ستاره در حال انفجار به اندازه 5 میلیارد خورشید درخشان بود.

(منابع بیشتر: بیگ‌بنگ، NASA، Space)

 

پ.ن:

دیشب آخرین دعای صحیفه‌سجادیه رو خوندم و پایانی بود بر این 54 شبی که مدام قبل از خواب توفیق داشتم که بیدار بمونم و یک دعا از این خواهر قرآن و انجیل اهل بیت بخونم؛ حس می‌کنم هوشمندی خاصی در قرار دادنِ آخرین دعا که «وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُومِ | دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها» هست، بوده، چون حسی که بعد از تموم شدنِ این کتاب و این 54 شب به من دست داد اینه که «خب حالا الان من چه غلطی باید برای بقیه‌ی عمرم کنم» داشتم؛ بنای اینکه چی شد این کتاب رو شروع به خوندم کردم این بود که به خودم گفتم از بین این کتاب‌هایی که داری(اعم از کتاب صوتی و کتاب الکترونیکی و کتاب‌های چاپی) اگه بهت بگند فقط اندازه‌ی خوندنِ یک کتاب زنده هستی، حسرت نخوندنِ کدوم کتاب تو دلت میمونه، که خب جوابِ اون موقع‌م این بود که صحیفه‌سجادیه؛ دیشب این سوال رو دوباره از خودم پرسیدم و جوابش این بود که کتاب «امام رضا ع زندگی و اقتصاد» از انتشارات آستان قدس و کتاب «دین و سیاست از منظر امام رضا ع» رو هنوز نخوندم؛ البته خب از اونجا که نویسنده‌های این دو تا کتاب صرفا به بیان صحبت‌های امام رضا ع نپرداختند و برداشت‌های خودشون رو هم وارد متن کردند، قرار نیست به اندازه‌ی صحیفه‌سجادیه به من انرژی مثبت بده ولی خب فعلا از هیچی بهتره!

(وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُومِ | دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها)

(دعای 54 صحیفه‌سجادیه)

...

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِی ، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْیَا حَاجَتِی ، وَ اجْعَلْ فِیما عِنْدَکَ رَغْبَتِی شَوْقاً إِلَى لِقَائِکَ ، وَ هَبْ لِی صِدْقَ التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ .

خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و جان مرا بر پایۀ درستی و راستی و عمل و اخلاق دریافت کن و نیازم را از دنیا بگسل و رغبتم را در آنچه نزد توست، در حالی که مشتاق لقایت باشم، قرار ده؛ و صدق توکّل بر وجود مبارکت را به من ببخش.

 

 أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ کِتَابٍ قَدْ خَلَا ، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کِتَابٍ قَدْ خَلَا ، أَسْأَلُکَ خَوْفَ الْعَابِدِینَ لَکَ ، وَ عِبَادَةَ الْخَاشِعِینَ لَکَ ، وَ یَقِینَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ ، وَ تَوَکُّلَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْکَ .

 از تو بهترین سرنوشتی که مقدّر شده درخواست می‌کنم و از بدترین سرنوشتی که مقرر شده به تو پناه می‌آورم؛ ترس بندگان را از مقامت و بندگی فروتنان را برایت و یقین توکّل‌کنندگان را بر وجودت و توکّل مؤمنان را بر حضرتت، از تو درخواست دارم.

 

اللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِی فِی مَسْأَلَتِی مِثْلَ رَغْبَةِ أَوْلِیَائِکَ فِی مَسَائِلِهِمْ ، وَ رَهْبَتِی مِثْلَ رَهْبَةِ أَوْلِیَائِکَ ، وَ اسْتَعْمِلْنِی فِی مَرْضَاتِکَ عَمَلًا لَا أَتْرُکُ مَعَهُ شَیْئاً مِنْ دِینِکَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ .

خدایا! اشتیاقم را در خواسته‌هایم مانند اشتیاق عاشقانت در خواسته‌هایشان و ترسم را مانند ترس دوستانت قرار ده؛ و مرا در عرصۀ خشنودی‌ات به عمل و کوششی به کار گیر که با آن، چیزی از دینت را به خاطر ترس از کسی از آفریده‌هایت، رها نکنم.

 

اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَتِی فَأَعْظِمْ فِیهَا رَغْبَتِی ، وَ أَظْهِرْ فِیهَا عُذْرِی ، وَ لَقِّنِّی فِیهَا حُجَّتِی ، وَ عَافِ فِیهَا جَسَدِی .

خدایا! این است حاجت من، پس اشتیاقم را در آن بزرگ و زیاد کن و عذرم را در آن آشکار فرما و برهان و دلیلم را در آن به من بیاموز و جسمم را در آن سلامت بخش.

 

اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ أَوْ رَجَاءٌ غَیْرُکَ ، فَقَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَنْتَ ثِقَتِی وَ رَجَائِی فِی الْأُمُورِ کُلِّهَا ، فَاقْضِ لِی بِخَیْرِهَا عَاقِبَةً ، وَ نَجِّنِی مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .

خدایا! کسانی صبح می‌کنند در حالی که به غیر تو اعتماد و امید دارند؛ ولی من صبح کردم در حالی که در همۀ امورم اعتماد و امیدم تویی. برای من به آنچه سرانجامش از همه بهتر است حکم کن و از فتنه‌های گمراه‌کننده نجاتم ده، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

 

وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِینَ .

و درود خدا بر سرور ما محمّد، فرستادۀ برگزیده خدا و اهل بیت پاکش.

۲۴ آبان ۹۹ ، ۱۱:۱۱
R_A Zeytun

دعای 7 صحیفه سجادیه ( دعا در پیشآمدهای سخت و اندوهناک )

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْکَرْبِ

دعای آن حضرت است هنگامی که دشواری طاقت‌فرسایی برای او رخ می‌داد یا بلای سختی بر او نازل می‌شد و زمانی‌که حزن و اندوهی به او دست می‌داد.

...

فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً ، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً ، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ .

پروردگارا به سبب بلایی که بر من نازل شده، درمانده شده‌ام؛ و از تحمّل آنچه برای من پیش آمده، دلم از اندوه و غصّه پر شده؛ و تو به برطرف کردن آنچه که به آن گرفتار شده‌ام و دور کردن بلایی که در آن افتاده‌ام، توانایی؛ بنابراین قدرت و توانایی‌ات را دربارۀ من به کار گیر؛ اگرچه از جانب تو سزاوار آن نیستم؛ ای دارای عرش بزرگ


دیشب داشتم دعای عرفه امام سجاد ع رو می‌خوندم، حقیقتا هر چقدر از عظمت این دعا بگم (مثل بقیه‌ی دعاهای دیگه‌ای که تو این کتاب اومده) کم گفتم، به نظرم همین دعا به تنهایی می‌تونه خط بطلانی باشه بر همه‌ی ادعاها و حرف‌هایی که زده میشه در رابطه با اینکه امام سجاد ع حرکت سیاسی و جهادی علیه حاکمیت ظالم انجام ندادند؛ از مطالبی که به طور دقیق تو این دعا اومده شأن و جایگاه امام بر حق و توانایی و وظایفی که باید انجام بدهند و آرزو و ویژگی‌های یاران امام بر حق در هر زمان هست، کاش وقت بشه که یک دور دیگه به بتونم صحیفه‌ی سجادیه رو این بار با تاریخ نگاری و واقعه‌نگاری مربوط به گفته شدنِ هر دعا بخونم.

۱۷ آبان ۹۹ ، ۲۲:۳۸
R_A Zeytun


یه جا می‌خوندم که نوشته بود، آرزوی مرگ کردن، چیز خوبی نیست و حتی اینکه دعا کنید زودتر شهید بشید و از این جور صحبتا با اینکه نفسِ موضوع و شهید شدن مسئله‌ی دینیِ خوبی هست ولی خب در کل چیزِ خوبی نیست، اونجا که امکانِ نقد نوشتن نداشت ولی اینجا، دعوتتون می‌کنم به بخش‌هایی از دعای مکارم الاخلاق از امام سجاد ع:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِی بِهُدًی صَالِحٍ لَا أسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِیقَه حَقٍّ لَا أزِیغُ عَنْهَا، وَ نِیه رُشْدٍ لَا أشُک فِیهَا، وَ عَمِّرْنِی مَا کانَ عُمْرِی بِذْلَه فِی طَاعَتِک، فَإِذَا کانَ عُمْرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیک قَبْلَ أنْ یسْبِقَ مَقْتُک إِلَی، أوْ یسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَی

بارخدایا.... مرا تا وقتی زنده بدار که عمرم در طاعت تو به کار رود و چون بخواهد عمرم چراگاه شیطان شود، جانم را بستان قبل از آن که دشمنیت به من رو کند، یا خشمت بر من مستحکم شود.


در کل به قول سعدیِ جان باید بگم که:

چشمی که جمالِ تو ندیده‌ست، چه دیده‌ست...؟

می خواهمت هنوز و به جان دوست دارمت

اللهم عجل لولیک الفرج

پ.ن:

نوشته بود، اگر زمین جایِ ماندن بود، هیچگاه پرواز کشف نمی‌شد!


۱۳ شهریور ۹۹ ، ۱۹:۱۲
R_A Zeytun