مسلم: دلم گرفته مرتضی، دلم گرفته.
این همه چراغ، توی این شهر، هیچ کدوم چشامو روشن نمی کنه.
این همه چشم، توی این شهر، مرتضی هیچ کدوم دلمو گرم نمی کنه.
مرتضی این جا همه می دوند که زنده بمونند، هیچ کس نمی دوه که زندگی کنه.
این شهر همش شده زمین، دیگه آسمونی نداره این شهر.
من دلم آسمون میخواد مرتضی، آسمون!
مرتضی: وقتی دلت آسمون داشته باشه چه توی چاه کنعان باشی چه تو زندان هارون آسمون آبی بالا سرته.
مسلم: از کجا یه آسمون پیدا کنم مرتضی؟!
مرتضی: فقط چشماتو باز کن تا آسمون چشمای صاحبتو بالا سرت ببینی.
زمین و آسمون از چشمای اون نور میگرن پسر.
چشماتو رو خودت ببند مسلم، ببند...
اینا دیالوگهای فیلمِ «خداحافظ رفیق» هست.
پ.ن۰:
شهید عماد مغنیه:
قدرت بدنی در جنگ و جهادِ ما تاثیری ندارد، روحیهی ما است که در جنگ اثر دارد.
شهید جهاد مغنیه:
لا الکورنیت ولا الغراد ولا الزلزال ولا خیبر ولا الرعد، هیدا الدم هو لی کان عم یثمر نصر
نه کورنت و نه غراد و نه زلزال و نه خیبر و نه رعد (اینها نام برخی از موشکهای محور مقاومت هستند) اثری در پیروزی ما ندارند، این خونِ ما و ایمانِ ما است که موجب پیروزی شده است.