یعنی واقعا شما بابت اینکه دیوار همش وایستاده و یه کم استراحت نمیکنه، ناراحت نیستید؟
پ.ن :
دوره تحلیل سیستم هام، از این هفته شروع میشه و تا 20م زمان ثبت نام هست؛ اگر دوست دارید شرکت کنید و تهران هستید، میتونید ثبت نام کنید و کد تخفیف 50 درصد برای بچه های بیان و وبلاگ رو براتون ارسال کنم، فقط به من پیام بدید که کد رو براتون ارسال کنم :)
*دوره مبانی تحلیل سیستمها*
📅 زمان: پنجشنبهها - از ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
ساعت: ۱۴ تا ۱۸
📍مکان: خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولیعصر و برادران مظفر شمالی، پلاک ٩٠٧، [خانه اندیشهورزان]
دیروز متن دلنوشتهی حاج قاسم در ستایش مقام شهادت که توسط دخترشون خونده شد، یه جوری بود که حسم نسبت به وقایع که چند وقت پیشها تغییر کرده بود رو تشدید کرد:
«فاطمه عزیزم! این چند صفحه را برای تو مینویسم، چون میدانم مقدسانه مرا دوست داری؛ نمیدانم چرا این حرفها را برایت مینویسم، اما احساس میکنم در این تنهایی و غربت عمرم نیاز دارم با کسی عقده دل باز کنم.
آه!
مرگ خونین من!
عزیز من!
زیبای من!
کجایی؟
مشتاق دیدارت هستم...
وقتی بوسه انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو میکند، دود میکند و میسوزاند.
چقدر این لحظه را دوست دارم. آه... چقدر این منظره زیباست. چقدر این لحظه را دوست دارم. در راه عشق جان دادن خیلی زیباست...
خدایا! ۳۰ سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه با تمام رقبای عشق در افتادهام. زخمها برداشتهام، واسطهها فرستادهام. چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه را دوست دارم...»
پ.ن:
آهنگ چهکنم؟ از سینا سرلک رو اگه اعصابش رو دارید، گوش کنید؛ به نظرم آهنگی هست که اگه حالتون خوب باشه و تا حالا غمِ از دست دادنِ چیزی یا فردی رو نداشته باشید، یه حسِ غمِ سنگینی رو تجربه میکنید!
...اگر برای ابد هوای دیدن تو نیوفتد از سر من چه کنم؟
هجوم زخم تو را نمیکشد، تن من برای کشته شدن چه کنم؟
هزار و یک نفری به جنگ با دل من؛ برای این همه تن چه کنم؟
دیروز ارائه سمینار داشتم و دو تا استاد بودند، یکی همین استادی که معاون گروه هست و زیاد از اذیت کردنهاش تو وبلاگ نوشتم و یکی دیگه یه نفر از اساتیدی که رشته شون کامپیوتر بوده و داده کاوی درس میدند، استاد داده کاوی از OR و صنایع و زنجیره تامین، هیچی سرشون نمیشد و انگاری کلا اون بخش های OR و مدلسازی رو متوجه نشدند، اون یکی استاد هم که در ظاهر کارشناسی رو مهندسی صنایع خونده بود، گفت که کارت زیادی ربط به مهندسی صنایع داره و بدرد پژوهشکده نمیخوره، فعلا واسه گزارش سمینار ازت قبول میکنم ولی واسه تز ارشد باید یه فکر دیگه کنیم.
نیازمندیهای مادیم در حال حاضر:
(یا مَنْ لا تُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ)
(اى که زیادى خواهشها او را به ستوه و خستگى در نیاورد)
دونستن رفتار درست با استادی که با موضوعی که خودش داده، مخالفت میکنه و میگه مرتبط با کارهای پژوهشکده نیست!
یک موضوع تز ارشد که همزمان مرتبط باشه با مهندسی صنایع، سیستمهای اطلاعاتی، فضای مجازی، امام علی ع
یک سفر مشهد
چنتا موسیقی خوب با مضمون آهنگ آرایش غلیظ همایون شجریان
چنتا تواشیح یا مدیحهسرایی خوب با ضرب آهنگ حیدر و امیرالمومنین (مثل اینی که تو پ.ن گذاشتم)
یه سری فیلم خوب برای رفع خستگی ذهنی بعد از نوشتن این گزارش تحلیلی که باید تا آخر هفته تحویل بدم
یه خونه با سبک اونی که تو پ.ن هست
یه موتور با حال و حوصلهی گرفتنِ گواهینامه برای رفتن و سر زدن به شهرک صنعتی که نزدیکِ محل زندگیمون هست برای راهاندازی دوبارهی کارخونههای تعطیل
و...!
پ.ن: (این رو قبلا هم گذاشته بودم)
(عطایی-هر کسی که توی دنیا رسیده به جایی...)
حبل المتینه
یَعسوبُ الدّینه (یعسوب در لغت به معنای، امیر و ملکه زنبور عسل است، همچنین به معنای بزرگ، سید و جلودار قوم نیز آمده است. پیامبر اکرم ص حضرت علی ع را یعسوب دین و مؤمنان خواندهاند، زیرا همانگونه که ملکه زنبور عسل جلودار، رئیس و امیر زنبورها است، امیرالمومنین نیز جلودار مؤمنین و دین است)