اقتصاد اسلامی یا اقتصاد آزاد؟
نویسنده: امید نقشینه ارجمند - ۱۳٩۳/۸/۱
چندین سال قبل در ذیل یکی از یادداشتهای وبلاگ «یک لیوان چای داغ»، وارد بحثی در مورد مقایسه اقتصاد اسلامی و اقتصاد آزاد شدم. اکنون به دلیل برخی مشکلات فنی آن گفتوگو از بین رفته است و من در این مورد به خاطراتم تکیه میکنم.
سؤال مطرحشده این بود که کارایی کدام اقتصاد بیشتر است، اقتصاد اسلامی یا اقتصاد آزاد؟
پاسخ یکی از خوانندگان، که البته بهشدت مدافع اقتصاد آزاد بود، این بود: «در اقتصاد آزاد سعی میشود سود ماکسیمم شود و در اقتصاد اسلامی همین کار با اضافه کردن محدودیتهای اسلامی انجام میشود. واضح است که اگر دامنه یک تابع محدود شود، ماکسیمم آن کاهش پیدا میکند و البته در بهترین حالت تغییر نمیکند، پس کارایی اقتصاد آزاد بیشتر است.»
پاسخ نویسنده وبلاگ چیزی مثل این بود: «اقتصاد در واقع یک بازی جمعی است که هر کس به دنبال ماکسیمم کردن سود خود است و آنچه رخ میدهد یک نقطه تعادل است و با این توصیف ممکن است گاهی با محدود کردن انتخابهای افراد، نقطه تعادل به شکلی تغییر کند که موجب افزایش کارایی در کل شود.»
به نظر من پاسخ جالبی است؛ مثل اینکه کارایی حمل و نقل از جهت زمان و انرژی و... در شهری که همه آزاد هستند کمتر از شهری است که قوانین راهنمایی و رانندگی حاکم است. این مثالی است که نشان میدهد چهگونه ممکن است همه محدودتر شوند و در عین حال منفعت همه افزایش پیدا کند.
البته شاید این نکته به ذهن شما هم برسد که آیا در اقتصاد آزاد نمیتوان در صورت لزوم همان قوانین اقتصاد اسلامی و یا قوانینی دیگر با کارایی بیشتر را تصویب کرد؟ در این صورت آیا نمیتوان نتیجه گرفت که اقتصادی که در قید یک مکتب خاص، مثلاً اسلام، نیست، با انتخاب قوانینی از بین همه حالتهای ممکن به کارایی بالاتری خواهد رسید؟
به عقیده من جواب این سؤل منفی است ولی چون بحث فعلاً من در این مورد نیست دلیل این جواب را به عهده خواننده میگذارم.
یک سؤال عوامانه!
من از همه و بهخصوص آن دوستی که مدافع اقتصاد آزاد در مقابل اقتصاد اسلامی بود سؤالی پرسیدم:
من کم و بیش تصوری از معنای «اقتصاد اسلامی» دارم؛ مثلاً اقتصاد در چارچوب تعالیم اسلامی. ولی میخواهم بدانم منظور شما از «اقتصاد آزاد» چیست. آیا در این اقتصاد هیچ قیدی وجود ندارد؟ یعنی آیا در آن هر فعالیتی برای کسب سود مجاز است؟ آیا در این اقتصاد تجارت مشروبات الکلی، مواد مخدر، انسان، اسلحه، بردهداری، بیمار کردن مردم برای افزایش فروش دارو، استعمار، کودتا، جنگ و... نیز مجاز است؟
اگر بخواهم سؤالم کمتر عوامانه به نظر برسد آن را اینگونه بازنویسی میکنم:
اگر از چارچوب قوانین الهی خارج شویم، نسبت یک نظام اقتصادی آزاد با اخلاق چیست؟ آیا گزارههای اخلاقی مجازند ماکسیمم کردن سود را محدود کنند؟ اگر بله، منبع این گزارههای اخلاقی چیست؟
نظر شما چیست؟
به نظر شما آیا «علم اقتصاد»، چیزی مانند علوم فیزیک و ریاضی است؟ آیا نگرش ما به انسان از پیشفرضهای علم اقتصاد است؟ نسبت اسلام با اقتصاد و علم اقتصاد چیست؟ آیا صرفاً حلال و حرام اسلامی فعالیتهای اقتصادی را محدود میکند و اسلام نقش دیگری در اقتصاد ندارد؟
صرفنظر از بحث در مورد اسلام، آیا اقتصادی که با قوانینی از بالا محدود نشود، به لحاظ اخلاقی و انسانی قابل دفاع است؟
آیا انسانها همه به دنبال ماکسیمم کردن سود خود هستند؟ یا اینکه اگر هم نیستند باید باشند؟
ممنون میشوم اگر در مورد برخی از این سؤالها نظر خود را مختصراً بنویسید.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.