میخواهمت چنان که شب خسته خواب را
میخواهمت
چنان که شب خسته خواب را
میجویمت
چنان که لب تشنه آب را ...
🧡💚
قیصر امینپور
در حالی که احتمالا خیلیهاتون در حال دیدن خواب هفت پادشاه هستید و یه سریهاتون هم در حال دیدن خواب هیولاها و بعضیهاتون هم خوابهای دیگه؛ من در مترو ایستادم و در حال رفتن به سر کار تا:
- اولا تا حدود ساعت ۲ یه خرده نون حلال در بیارم
- ثانیا از محل کار برم به محل گارانتی کارتریج تا تونر کارتریج رو بدم درست کنند
- ثالثا برم به یکی از شرکتهایی که قرار هست ازشون خدمات پولیش بگیریم تا این نمونههای روکش دندون ثنایا رو بدم با دستگاهشون تست کنند و یه قیمت بگیرم ازشون
- رابعا برم و قرارداد شرکتی که براشون کارهای بیزینس دولوپمنت منیجری انجام دادم و یه دستی هم روی پایگاه دادهشون کشیدم و یه سطح خیلی نازل از اینفورمیشن سیستم رو پیاده کردم, تبدیل به پول کنم
و اگر جونی برام موند، برگردم خونه.
نکته اینجاست که دیشب برای نوشتن یک گزارشی بعد از والیبال دیگه نخوابیدم تا اذان صبح و بعد از نمازهای مستحبی و واجبی که میشد خوند، راهی این ماجراجویی شدم.
پ.ن ۱:
یه بحثی بین من و یکی از رفقام تو شرکت اتفاق افتاد که چرا ما تو شرکت انقدر گل و گیاه داریم ولی هیچ کدومشون مثمر نیستند، این شد که به صورت کاملا عملیاتی و با این بهونه، دو تا پک بذر پاییزی یکی برای شرکت و یکی هم برای خونه سفارش دادم و چند روز پیش رسید به دستم و دیروز کل باغچه خونه و گلدونها رو سر و سامون دادم/دادیم و بذرها رو کاشتیم.
یه سری صیفیجات بینشون هست که تا حالا اسمشون رو نشنیده بودم و امیدوارم محصول بدند تا حداقل از نزدیک شاهد دیدن هویج بنفش، تربچه گوشت قرمز، کاهو آیسبرگ و... باشم! ( روی تصاویر کلیک کنید تا بزرگتر قابل مشاهده باشد)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.