توضیح الرسائل کربلا_۷
هیچ انسانی بینیاز از بهرهبرداری از مراسم کربلا نخواهد بود.
مهمترین مسئله نظریات علمی، عدم ضمانت درونی اجرایی است. همیشه فاصله بین حکمت نظری تا حکمت عملی مورد سوال بوده و اندیشمندان در پی حل این گسست بودهاند.
عقل عملی و عقل نظری
انسان شأنی دارد به نام «عقل نظر» که به واسطه آن شأن میاندیشد و شأن دیگری دارد به نام «عقل عمل» که به واسطه آن شأن میپذیرد. آیات قرآنی و روایات هم دو طایفهاند، چراکه آیات و روایات، مفسّر انساناند و انسان هم دارای این شئون است، لذا آیات باید این شئون را به انسان تفهیم کنند.
بخش نظر، عهدهدار بینش و اندیشه و تفکر است. بخش عمل هم عهدهدار پذیرش، کوشش، گویش، جذبه و... است. هر چه کار است، به عمل برمیگردد و هر چه فکر است، به نظر رجوع میکند و بین این دو شأن، یک حجاب دقیقی است که نمیگذارد بلافاصله نظر، به عمل منتهی شود. آنها که حجابهای مادی و حجابهای نوری را دریدهاند و در مناجات شعبانیه میخوانند:
«حَتَّی تَخِرَقَ اَبصَارُ القُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلَی مَعدِنِ العَظَمَة»
تا چشمان دل حجابهای نوری را بدرد، آنگاه به سرچشمه عظمت واصل شود. آنان نظر و عمل را به یک سطح رساندهاند، و اگر انسانی به این مقام بالا نائل شد، عملش عین قدرت و قدرتش، عین علم میشود... گاه انسان عالم است اما بیعمل و گاهی مقدس پرعمل است ولی کم تشخیص... .
خیلی از چیزها را میفهمند اما به آنها عمل نمیکنند و به خیلی از چیزها دل میسپارند که عقل نظر، با آنها هماهنگ نیست و به برخی از آداب و رسوم و عادات و سنن سر میسپارند که با اندیشه موافق نیست.
درمان مسئله در دارالشفای عاشورا
نظریات علمی را میتوان در یک دستهبندی و به سه رهیافت ذیل تقسیم کرد:
رهیافت اول: شعور بدون شور
نظریاتی که تناه در ساحت شناختی حرفی برای گفتن دارند و صرفا در فضای مباحث انتزاعی سیر میکنند و هیچ پشتوانه عملی یا ضمانت اجرایی ندارند.
رهیافت دوم: شور بدون شعور
رهیافت عاشورایی: آمیختهای از شور و شعور(الگوی عقل، عاطفه و حماسه)
...نسخه حسینبنعلی ع نسخه لفاظی و حرافی و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه عملی بود. او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است.
پ.ن:
یک مفهومی تو بحث مدیریت توسط «نسیم نیکولاس طالب» تو کتاب «پوست در بازی» مطرح شده که پرمخاطبترین کتاب لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز هست. خلاصهش اینجوری هست که میگه مشکلاتِ مدیریتی که الان در جهان وجود داره، این هست که گروهی که دستور میدهند و قانونگذاری میکنند از افرادی که اون قانون بهشون اعمال میشه یا باید اون قانون رو اجرا کنند، جدا هستند برای همین وضعیتی پیش میاد که قانونی که قرار بود موجب آسایشِ مردم بشه، بیشتر موجب فشار به اونا میشه یا کلا قانون اجرا نمیشه
مثال میزنه که تصمیمی که یک خلبان میگیره، توأمان خودش و مسافرها درگیر هستند و مثلا اگه یه موقعی بخواد از فلان نقطهی خطرناک عبور کنه، خودش هم قاطیِ مسافرها نابود میشه،(بقیهی مثال از خودم هست) ولی از اون طرف فلان مسئول برای قشرِ نیازمندِ پایینِ شهرِ جامعه تصمیم میگیره، در صورتی که حتی یکبار هم اون منطقه رو ندیده و باهاشون ننشسته که ببینه تفکراتشون چی هست.
ترجمهی این کتاب رو نشر نوین چاپ کرده که یه بخشهای دیگه از کتاب اینا هستند:
* اقلیت، و نه اکثریت، بر جهان حکمرانی میکنند. جهان نه توسط توافق عام، بلکه توسط اقلیت لجوجی که سلایق و اخلاق خودشان را بر دیگران تحمیل میکنند اداره میشود.
* شما میتوانید یک روشنفکرِ در عین حال احمق باشید. «احمقهای تحصیل کرده» در مورد همه چیز از استانلیسم تا عراق و رژیمهای کمکربوهیدرات اشتباه میکردهاند.
* مراقب راهکار پیچیده (که کسی حقوق گرفته تا آنها را پیدا کند) باشید. یک هالتر ساده بهتر از دستگاههای بدنسازی گران میتواند عظله بسازد.
* دین واقعی نوعی تعهد است، نه صرفا یک باور. این که چقدر به چیزی باور دارید صرفا توسط میزان ریسکی که حاضرید برایش قبول کنید نشان داده میشود.
دانلود رایگان فایل نمونه کتاب پوست در بازی (نسیم نیکولاس طالب)
من از عقایدِ آقای نیکولاس طالب، خبر ندارم ولی حرفی که میزنه رو نمودِ واقعی و والایِ اون تو کربلا چند ده قرنِ پیش اتفاق افتاده بود و چقدر حیف که میشد، امام حسین ع رو با این مفاهیمِ مدیریتی به مردمِ جهان شناسوند و کمکاری صورت گرفت.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.