دل نوشت‌ها :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۱۳۶ مطلب با موضوع «دل نوشت‌ها» ثبت شده است


در برگه‌های دفتر دل ثبت می‌کنم...

دلتنگ برف مشهد و باران کربلا

پ.ن:


لباس تور تن کرده درختان خیابان را

عروس برف زیبا کرده این شب‌ها خراسان را


چقدر مشهد و حرم امام‌رضا ع با برف قشنگ هست، بارونش هم قشنگ هست، آفتابش هم قشنگ هست، شب‌هاش هم قشنگ هست

کلا همه‌چیزش و همه وقتش قشنگ هست

و من چقدر دلتنگ مشهد هستم

ان‌شاءالله قسمت بشه همه‌مون بتونیم مشهد بریم

گوش شیطون کر فعلا که ظاهرا انگار می‌خواد یه اتفاق هایی بیافته که ما بتونیم مشهد بریم

پ.ن2:

چند روز هست که حس میکنم کار درست اینه که بعد ارشد بیخیال دکترا و تدریس تو دانشگاه بشم و برم تو مدرسه درس بدم

و یه چیزهایی تو مایه های مدرسه هایی که تو چهارسوق نشون میده (به نظرم این قسمتش رو اگه وقت دارید ببینید:با دست‌های خالی | علی یونسی ) درست کنم تا بلکه حداقل یه بخشی از بچه های این مملکت دردسرهای من رو نداشته باشند و از نظر تعلیم و تربیت تو سیستم غلط آموزش و پرورش ما، نابود نشوند، قاعدتا با سطح علمی من و مثلا دانشم تو بحث مدیریت آموزشی یا راه‌اندازی کسب و کار اگه برای بچه‌های ابتدایی و دبیرستان، این علم‌ها صرف بشه اتفاق‌های خوبی براشون می‌افته، هرچند که این کار احتمالا شبیه یک ترک اولی باشه ولی خب دقیق که نمیدونم شایدم نباشه.

به این مسئله که کلا بیخیال دکترای دانشگاه امیرکبیر یا اپلای یا...، بشم و برم فردوسی مشهد درس بخونم و بعدش همونجا هیئت علمی بشم هم فکر کردم و میکنم اینجوری به امام رضا ع بیشتر نزدیک هستم.


اینم بگم که در خصوص رفتن به شرکت های زیر مجموعه‌ی آستان قدس تو مشهد، هم جست و جو کردم و مهندس صنایعی که میخواهند، باید متاهل باشه، نه رزومه‌ی قوی و نه مثلا مدرک از فلان دانشگاه یا داشتن طرح و .... فقط تو شرایطش نوشته بود باید متاهل باشه😕

حالا مثلا تو بحث  مانیتورینگ و یا مثلا مهندس مکانیک و ... متاهل بودن، جزو شرطش نبود و مثلا تخصص خاص رو نوشته بودند ولی جلوی مهندس صنایع نوشته بودند متاهل باید باشه، البته فعلا ثبت نام برای فرستادن رزومه ندارند :/

پیشاپیش تولد حضرت فاطمه س و روز مادر مبارک باشه و ان‌شاءالله بتونیم همه‌مون یه کادوی خوب از این خاندان بگیریم

۲۲ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۵۶
R_A Zeytun


در مورد بانوانی که بعد از ماجرای عاشورا زنده بودند، یک بحثی هست اینکه تمام اتفاقاتی که برای امام حسین ع افتاد، برای نزدیکان شون هم تقریبا با همون شدت و بلکه بیشتر، اتفاق افتاده

مثلا حضرت زینب س رو اگه فرض کنیم، تمامی کشته شدگان کربلا که امام حسین ع غم از دست دادنشون رو داشتند، با حضرت زینب س هم نسبت داشتند

یا مثلا حضرت ام البنین س هم همین طور

و این رسالت و بزرگی کاری که بر عهده ی خانم هایی که بعد از ماجرای عاشورا موندند رو نشون میده.

در مورد قضیه ی بخشیدن مهریه ی ایشون که به امام علی ع گفتند من همه ی مهر م رو میبخشم ولی از این به بعد من رو فاطمه صدا نزنید و این خونه فقط یک فاطمه داشت و ...،  واقعا جایگاه فهم ایشون رو نشون میده

حالا تربیت دست گلی مانند حضرت عباس ع هم جای خود داره

۱۹ بهمن ۹۸ ، ۱۶:۴۵
R_A Zeytun



اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ صَبْراً جَمِیلاً وَ فَرَجاً قَرِیباً وَ قَوْلاً صَادِقاً وَ أَجْراً عَظِیماً 

 خدایا از تو صبری زیبنده، و گشایشی نزدیک و گفتاری درست و مزدی بزرگ درخواست میکنم 

...

وَ أَعُوذُ بِکَ یَا رَبِّ عَلَی نَفْسِی وَ دِینِی وَ مَالِی وَ عَلَی جَمِیعِ مَا رَزَقْتَنِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ 

پروردگارا برای حفظ جان و دین و مال و آنچه که نصیب من فرموده ای، از شیطان رانده شده به تو پناه می آورم، 

...

وَ اجْعَلْ لِی مِنْ هَمِّی وَ کَرْبِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ اجْعَلْ مَنْ أَرَادَنِی بِسُوءٍ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ تَحْتَ قَدَمَیَّ 

و برایم از اندوه و غم گشایش و بیرون رو قرار ده، و هرکه از میان مخلوقاتت نسبت به من به بدی قصد کرده، زیر گامم قرار ده، 

...

أَسْأَلُکَ یَا رَبِّ مِنَ الْخَیْرِ کُلِّهِ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَ مَا لَمْ أَعْلَمْ 

پروردگارا از خیر تمامش را از تو می خواهم، آنچه را از آن دانسته ام و آنچه را ندانسته ام، 

....

وَ أَنَا الْخَائِفُ الَّذِی آمَنْتَهُ وَ الْجَائِعُ الَّذِی أَشْبَعْتَهُ وَ الْعَطْشَانُ الَّذِی أَرْوَیْتَهُ 

منم هراسانی که امانش دادی، و گرسنه ای که سیرش نمودی، و تشنه ای که سیرابش کردی، 


وَ الْعَارِی الَّذِی کَسَوْتَهُ وَ الْفَقِیرُ الَّذِی أَغْنَیْتَهُ وَ الضَّعِیفُ الَّذِی قَوَّیْتَهُ 

و برهنه ای که لباسش پوشاندی، و تهیدستی که توانگرش ساختی، و ناتوانی که نیرومندش نمودی، 


وَ الذَّلِیلُ الَّذِی أَعْزَزْتَهُ وَ السَّقِیمُ الَّذِی شَفَیْتَهُ وَ السَّائِلُ الَّذِی أَعْطَیْتَهُ 

و خواری که عزیزش فرمودی، و بیماری که شفایش دادی، و خواهشمندی که عطایش کردی، 


وَ الْمُذْنِبُ الَّذِی سَتَرْتَهُ وَ الْخَاطِئُ الَّذِی أَقَلْتَهُ 

و گنهکاری که گناهش را بر او پوشاندی، و خطاکاری که نادیده اش گرفتی، 


وَ أَنَا الْقَلِیلُ الَّذِی کَثَّرْتَهُ وَ الْمُسْتَضْعَفُ الَّذِی نَصَرْتَهُ وَ أَنَا الطَّرِیدُ الَّذِی آوَیْتَهُ 

و اندکی که بسیارش فرمودی، و ناتوان شمرده ای که یاری اش دادی، و رانده شده ای که مأوایش بخشیدی.

...

۱۸ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۴۴
R_A Zeytun

قالت: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی؛ ای اباالحسن!

برای من لحظه ای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت می کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی...

از وصایای خانم حضرت فاطمه زهرا س به هستی‌اش علی ع


زیارتنامه‌ی خانم حضرت فاطمه زهرا س

حدیث مفاخره خانم فاطمه زهرا س با امیرالمومنین علی ع


۰۹ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۵۰
R_A Zeytun

وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَمُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ ...

ما می‌پنداریم که دوستان و تصدیق کنندگان شما هستیم...

(پ.ن: تا اونجایی که من می‌دونم لفظ "زعم" برای هیچ یک از معصومین به جز خانم فاطمه زهرا س استفاده نشده، یعنی معرفت و شناخت بقیه‌ی امامان و معصومین شاید ممکن باشه ولی در مورد خانم فاطمه زهرا س درک و شناختی که داری"زعم" هست یعنی فکر میکنی شناختی ولی اونطوری که باید نشناختی حالا تا هرجا که به سطح شناخت رسیدی باز هم "زعم" هست)

۰۸ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۳۰
R_A Zeytun

مفاخره در لغت به معنی غالب شدن در فخر، اظهار بزرگی کردن و به خود بالیدن و ... هست که در زمان جاهلیت قبل از اسلام این کارها انجام میشد، اکثر این فخر عرب ها هم بر مبنای رفتارهای غیر انسانی و جاهلی خودشون بود.

۰۷ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۵۶
R_A Zeytun

 

لن یکسر و لن یحرق مرتین...

"دوباره شکسته نخواهد شد و دوباره آتش نخواهد گرفت..."

 

پ.ن:

به پست

نکوهش خواص در خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)

به نظرم یه نگاه دوباره‌ای کنیم

۰۷ بهمن ۹۸ ، ۰۰:۱۸
R_A Zeytun

در جریانید که سال 61 هجری یه عده بودند به جای حضور تو صحنه ی کربلا و یاری و کمک به امام حسین ع، ترجیح دادند که درس تفسیر  قرآن یا کرسی مباحثات و ... رو نگه دارند و ادله‌ی عقلی و نقلی و روایی واسه امام حسین ع می‌آورند که این کاری که قراره انجام بدی، از نظر شرعی غلط هست، تاکید میکنم به امام حسین ع میگفتند!

به نظرم نیاز هست کتاب های

"توضیح الرسائل کربلا، چطور از دل 18 هزار نامه عاشق 30 هزار قاتل ایجاد شد؟!"

و

توجیه المسائل کربلا(توجیه ها و بهانه هایی برای با حسین نبودن)

رو اگه وقت دارید مطالعه کنید

بخشی از متن کتاب رو که از پاتوق کتاب فردا رونوشت (معدل فارسی کپی، رونوشت هست) کردم و حال تایپش رو نداشتم میتونید در ادامه بخونید:

توجیهات یک دیپلمات به عباس بن علی علیهما السلام:

ما امروز در حرفه خودمان اصطلاحی داریم با عنوان (رایزنی دیپلماتیک!)

من هرچه فکر می کنم با رایزنی های دیپلماتیک می شد جلو این فاجعه را گرفت!

شوخی که نیست! سر پسر پیغمبر خدا و بهترین اعوان و انصارش بر نیزه جفا رفت و اهل بیت مظلوم و زن و بچه معصومش، چهل روز آواره سفر اسارت شدند، آن هم با آن اوصافی که می دانید و می دانیم!

آیا این هزینه کمی بود؟

آیا ارزش نداشت برای جلوگیری از این هزینه گزاف، با طرف مقابل راه می آمدیم و این قدر روی موضع خودمان پافشاری نمی کردیم؟!

فدایتان شوم: لطفاً احساسی برخورد نکنید! بیایید کمی منطقی باشیم!

یک طرف یک لشگر سی هزار نفری با پیشرفته ترین تجهیزات نظامی و با ثروت انبوه و امکانات مادی فراوان و یک طرف دیگر 72 نفر، فقط 72 نفر.

عقل چه حکم می کند؟! نه! واقعاً عقل چه حکم می کند. غیر از رایزنی و تعامل؟!

...

۰۵ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۴۹
R_A Zeytun

اگه کل جهان یک کشور بود آن وقت:

مرزها بی معنی بودند

منابع و انرژی واسه همه بود

جنگی علیه هم تو هیچ جایی نبود

کسی قصد براندازی یا از اون طرفش اقدام امنیتی علیه شورش احتمالی، نداشت.

هیچ مغزی کشور رو واسه رسیدن به چیزهای بهتر، واسه یه خورده درک، ترک نمیکرد، فوقش میشد یه سفر استانی

چیه این جهان

هر روز یه عالمه داستان

هر روز یه عالمه کشتار

هر روز یه عالمه ظلم

کاش یه روز خوب زودتر بیاد...

 

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

۰۷ دی ۹۸ ، ۱۹:۴۵
R_A Zeytun


...أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ...

...سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست...

۲۰ آذر ۹۸ ، ۲۱:۲۸
R_A Zeytun

چندتا مسئله ی اساسی هست که من با فامیلی خودم این وبلاگ رو درست نکردم و یا مثلا عکس خودم رو نذاشتم و ... اینا به طور ضمنی این زیر لیست کردم البته که دلایل دیگه ای هم وجود داره:

v       من قبل از این وبلاگ تو چند جای دیگه مطلبهایی رو مینوشتم و یه کتابی هست به اسم زیتون, ترجمه خصائص الحسینیه, آیت الله شیخ جعفر شوشتری،کلا خوشم اومد از این اسم و کتاب و اینکه اون قبلاها هم که مطلب مینوشتم با همین اسم بوده خواستم این پیوستگی حفظ بشه(کتاب رو از لینک زیر میتونید دریافت کنید)
http://www.2noor.com/wp-content/books/28/2267.pdf

v       این بخشی از تفاسیر رو از دو آیه زیر بخونید:
تفسیر آیه نور: الله نور السماوات و الارض مثل نوره کمشکاة فیها مصباح المصباح فی زجاجة الزجاجة کانها کوکب دری یوقد من شجرة مبارکة زیتونة لا شرقیة و لا غربیة یکاد زیتها یضی ء و لو لم تمسسه نار نور على نور یهدی الله لنوره من یشاء و یضرب الله الامثال للناس و الله بکل شی ء علیم (۳۵سوره نور)

... گروهی از مفسران کلمه (نور) را در اینجا به معنی (هدایت کننده). و بعضی به معنی (روشن کننده). و بعضی به معنی زینت بخش تفسیر کرده اند.

همه این معانی صحیح است ولی مفهوم آیه باز هم از این گسترده تر می باشد....

قرآن بعد از بیان حقیقت فوق با ذکر یک مثال زیبا و دقیق چگونگی نور الهی را در اینجا مشخص می کند و می فرماید: مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی باشد و آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، (مثل نوره کمشکوة فیها مصباح المصباح فی زجاجة الزجاجة کانها کوکب دری ). و این چراغ با روغنی افروخته می شود که از درخت پر برکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی ، (یوقد من شجرة مبارکة زیتونة لا شرقیة و لا غربیة ).

آنچنان روغنش صاف و خالص است که گوئی بدون تماس با آتش می خواهد شعله ور شود، (یکاد زیتها یضی ء و لو لم تمسسه نار).نوری است بر فراز نور، (نور علی نور). و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند، ( یهدی الله لنوره من یشاء). و برای مردم مثلها می زند (و یضرب الله الامثال للناس ). و خداوند به هر چیزی آگاه است (و الله بکل شی ء علیم ).

...توضیح اینکه :

نور ایمان که در قلب مؤ منان است دارای همان چهار عاملی است که در یک چراغ پر فروغ موجود است :

(مصباح) همان شعله های ایمان است که در قلب مؤمن آشکار می گردد و فروغ هدایت از آن منتشر می شود.

(زجاجه) و حباب، قلب مؤمن است که ایمان را در وجودش تنظیم می کند.

و (مشکاة) سینه مؤمن و یا به تعبیر دیگر مجموعه شخصیت ، آگاهی ، علوم و افکار او است که ایمان وی را از گزند طوفان حوادث مصون می دارد.

و (شجره مبارکه زیتونه) همان وحی الهی است که عصاره آن در نهایت صفا و پاکی می باشد و ایمان مؤمنان به وسیله آن شعله ور و پر بار می گردد.

در حقیقت این نور خدا است همان نوری است که آسمانها و زمین را روشن ساخته و از کانون قلب مؤمنان سر بر آورده و تمام وجود و هستی آنها را روشن و نورانی می کند.

دلائلی را که از عقل و خرد دریافته اند با نور وحی آمیخته می شود و مصداق نور علی نور می گردد.

و هم در اینجا است که دلهای آماده و مستعد به این نور الهی هدایت می شوند و مضمون ( یهدی الله لنوره من یشاء) در مورد آنان پیاده می گردد.

بنابراین برای حفظ این نور الهی (نور هدایت و ایمان ) مجموعه ای از معارف و آگاهیها و خودسازیها و اخلاق لازم است که همچون مشکاتی این مصباح را حفظ کند.

و نیز قلب مستعد و آماده ای می خواهد که همچون زجاجه برنامه آن را تنظیم نماید.

و امدادی از ناحیه وحی لازم دارد که همچون شجره مبارکه زیتونه به آن انرژی بخشد.

و این نور وحی باید از آلودگی به گرایشهای مادی و انحرافی شرقی و غربی که موجب پوسیدگی و کدورت آن می شود بر کنار باشد.

آنچنان صاف و زلال و خالی از هر گونه التقاط و انحراف که بدون نیاز به هیچ چیز دیگر تمام نیروهای وجود انسان را بسیج کند، و مصداق (یکاد زیتها یضی ء و لو لم تمسسه نار) گردد.

...

از آنچه در بالا گفتیم این نکته روشن می شود که اگر در روایات ائمه معصومین (علیهم السلام ) در تفسیر این آیه رسیده است مشکاة گاهی به قلب پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و ((مصباح )) نور علم ، و ((زجاجة )) وصی او علی (علیه السلام ) و ((شجره مبارکه )) به ابراهیم خلیل که ریشه این خاندان از او است ، و جمله ((لا شرقیه و لا غربیه )) به نفی گرایشهای یهود و نصارا تفسیر شده است ، در حقیقت چهره دیگری از همان نور هدایت و ایمان ، و بیان مصداق روشنی از آن است ، نه اینکه منحصر به همین مصداق باشد.

سوره التین (1) : وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ

قرآن کریم علاوه بر آن‌که دارای معنای ظاهری است، ممکن است بطون زیادی هم داشته باشد. به عنوان نمونه معنای ظاهری «تین» و «زیتون» که خداوند در آیات اول و دوم سوره تین به آنان سوگند یاد می‌کند، می‌تواند همان انجیر و زیتونی باشد که مورد نظر تمام مردم است؛ یعنی میوه انجیر و زیتون که محصول درخت انجیر و زیتون است. اما در عین حال می‌تواند معانی باطنی هم داشته باشد که یک مورد آن، در تفسیر سوره تین حدیثی آمده است که منظور از تین امام حسن مجتبی(ع) و منظور از زیتون امام حسین(ع) است.

همچنین می‌تواند معانی دیگری مراد آیه باشد، چنان‌که در روایت دیگری آمده است؛ منظور از «تین» مدینة الرسول و مراد از «زیتون» بیت المقدس، اولین قبلگاه مسلمانان است. و در تفسیر قمی آمده است: «انجیر»؛ رسول خدا(ص)، «زیتون»؛ امیرمؤمنان، «طور سینین»؛ حسن و حسین، و «هذا البلد امین»؛ ائمه (ع) هستند.

منابع:

https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20021

https://www.porseman.com/article/%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%87-%DB%B3%DB%B5-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B1/115568

 

v       من تو این وبلاگ از یه سری از اشخاص و اتفاقات تو دانشکده ی مهندسی صنایع امیرکبیر یا درباره ی اون مجموعه هایی که توشون پروژه داشتم، صحبت کردم، از نظر اصول رسانه ای تا زمانی که من با اسم خودم یه مطلبی رو منتشر نکنم، قابلیت استناد نداره و مجموعه های مخالف اون شرکت ها یا سازمان هایی که من توشون بودم، نمیتونند علیه اونجاهایی که من بودم تخریبی انجام بدهند، وگرنه که فقط یه دانشجوی دانشکده ی مهندسی صنایع دانشگاه امیرکبیر هست که هم TAجبرخطی بوده و هم المپیاد دانشجویی اسمش جز لیست المپیادی های دانشگاه ثبت شده و پروژه ی کارشناسی ش طراحی دارو بوده و هم فلان بوده و هم بهمان بوده و با یه سرچ ساده تو سایت دانشگاه امیرکبیر اسم و مشخصات من میاد و اینکه اون اشخاص داخل دانشکده که در موردشون مطلب نوشتم ممکن هست به خاطر مطالب من مشکلی واسشون پیش بیاد یا بابت کاری که کردند تیکه ای از طرف بقیه بشنوند که این مسئله رو دوست ندارم

v       اکثریت قریب به اتفاق مون وبلاگ ها رو درست کردیم که یه جوری حیاط خلوت روزمره ها و فکرهایی که به هر دلیلی نمیتونیم به طور عادی بگیم رو تو فضای مجازی و وبلاگمون راحت بگیم، الان من به هر دلیلی با مشخصات اصلی خودم بیام، باید همون قدری که محافظه کارانه رفتار میکنم و یا مثلا احساساتم رو پیش خونواده بیان نمیکنم، اینجا هم همونطوری باشه که نکنه یه موقع یه حرفی که زدم رو خونواده بخونه یا فلان مسئولی که باهاش جلسه داشتم ادعای ارتکاب جرم کنه که چرا محتوای جلسه رو افشا کردی و فلان، اگه قرار باشه مشخصات کامل خودم رو بذارم دلیلی نداره دیگه تو بیان باشم

v       و اینکه من واسه تاکید چندباره میگم که عکس خودم رو نمیذارم چون میترسم چاقو و ترنج دستتون باشه و آسیب ببینید یا وابسته بشید(خود شیفته هم خودتونید واین صوبتا، البته که واقعا چهره ی خاصی ندارم ولی در هر صورت از بین بقیه ی TA های دانشکده نسبتا وضعیت قیافه ی بهتری داشتم)

پ.ن: نظری اگه میخواید بدید یا خصوصی باشه یا ناشناس در غیر این صورت تضمین نمیکنم که تاییدش کنم (هشتگ آزادی بیان و این داستان ها)

۱۹ آذر ۹۸ ، ۱۱:۵۴
R_A Zeytun


عشق یعنی که به شوق تو به صحرا بزنم

به هوای دل پاک تو به دریا بزنم

 

عشق یعنی بشوم آهوی آواره‌ی تو

بدهم دل به صدای خوش نقاره‌ی تو

 

عشق یعنی طپش این دل بارانی من

لطف پیدای تو و گریه‌ی پنهانی من

 

و خدا خواست که از دست تو درمان برسد

خواست تا عطر علی‌ش به خراسان برسد

 

یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گره ها

چه خبرها که رسید از دل این پنجره ها

 

یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی

یا رضا گفته اسیری که به دادش برسی

 

عشق یعنی به هوایت گذر از دامن و دشت

عشق در شوق سلامی ست، سرِ ساعت هشت

 

عشق در قلب قطاری است که از قم برسد

در نمازی است که تا رکعت هشتم برسد

 

 

قاسم صرافان

خواننده : علی اکبر قلیچ

۱۰ آذر ۹۸ ، ۱۲:۰۱
R_A Zeytun


جزر آمده و حال مرا مَد کرده

بغض آمده، از حنجره ام رد کرده


من این چمدان، تو ساک ها را بردار

بدجور دلم هواى مشهد کرده

۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۸:۰۷
R_A Zeytun

ما را به جبر هم که شده سر به راه کن

خیری ندیده‌ایم از این اختیار ها

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج


۰۸ آذر ۹۸ ، ۱۰:۳۶
R_A Zeytun

امشب سخن ازجان جهان بایدگفت

توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت

در  شـــــام  ولادت دو قــطب عالم

تبریک به  صــاحب الزمان (عج) باید گفت...


ولادت پیامبر ص و امام صادق ع مبارکمون باشه

عیدتون مبارک🌹🎉


خدایا میدونی که هممون تو این روزگار، یک معجزه می‌خوایم به بزرگی خودت

معجزه‌ای به بزرگی خدا بودنت، یک معجزه که اشک شوق مون رو جاری کنه

عیدی مون رو یه جوری دست به نقد از این جور معجزه ها که اشک شوق تو چشمهامون بیاد، قرار بده

آمین

۲۳ آبان ۹۸ ، ۲۳:۳۸
R_A Zeytun