موزیک ویدیو فیلم هناس - برداشتی از زندگی سرکار خانم شهره پیرانی و شهید هسته ای شهید داریوش رضایی نژاد و آرمیتا
هناس = نفس
پ.ن 0:
این هم یه کلیپی از شهید دانیال رضازاده و همسرشون هست و به نظرم پیدا کردن این کلیپ از خیلی جهات، برام معنادار هست
پ.ن 1:
هناس | حسین حقیقی
هنوز همون آدمم خودت بیا ببین
هنوزم عاشقم همین خودت بیا ببین
قرارمی هنوز بهارمی هنوز
ببین که هرچی دارم و ندارمی هنوز
چه باورت بشه چه باورت نشه
تو بیشتر از گذشته ها کنارمی هنوز
هنوز دست من تو دستای توئه
خود تویی ببین کی میگه رویای توئه
نفس بکش هوامو بیین که زنده موندم
ببین که جون گرفتم همین که از تو خوندم
نفس بکش تو دستم بذار هواتو داشته باشم
نفس بکش تو قلبم میخوام صداتو داشته باشم
از من گرفتنت اما تو بامنی
از دست نمیدمت حق گرفتنی
قول بده بیای بازم تو خواب من
بگی هناسمی بگم هناستم
من و نگاهی که مونده سمت آخرین نگاهت
منو شبای خستگی که موندن
واسه همیشه چشم به راهت
بگو که هستی بگو که پای عشقمون نشستی
بگو که چشم تو یه بارم به روی گریه های من نبستی
از من گرفتنت اما تو با منی
از دست نمیدمت حق گرفتنی
قول بده بیای بازم تو خواب من
بگی هناسمی، بگم هناستم
پ.ن 1.5:
دیشب تیزر چند دقیقه ای از دوره تحلیل سیستم رو به صورت رسمی از کانالهای خانه اندیشه ورزان پش کردند و از همون دیشب، سیلی از پیامها روانهی من شده که شما چراغ سبز رو به ما بده و ما متولی برگزاری دورههای بعد میشیم یا بیا و مالکیت فیلمهای این دوره رو ما بگیریم و هر درآمدی که اونها به تو میدند رو، ما بیشترش رو پرداخت میکنیم و...
این حجم از خواسته شدن، به صورت همزمان، عجیب بود
لینک فیلم دوره در بله:
https://ble.ir/khanahouse/526906138322421799/1683123868343
لینک فیلم دوره در تلگرام:
https://t.me/khane_andishevarzan/503
پ.ن 2:
از دیشب یک سردرد خاصی داشتم و امروز خیلی عجیب و بشدت سنگین و برای چندبار تو شرکت گریه کردم. گفتم یه کم از قرآنی که روی میزم هست، همینجوری صفحه باز کنم و یه کم بخونم و آروم بشم؛ با پس زمینه «سنصلی فی القدس» که داشت از لپ تاپم پخش میشد، صفحه 55 قرآن، اومد و بیشتر گریهم گرفت:
پ.ن 0:
اگه دنیا
به کامم بود
الان شاید
حرم بودم
همین ساعت
همین لحظه
الان باید
حرم بودم...
از چند ماه پیش درخواست مجوز خروج از کشور ثبت کردم و دانشگاهی که راضی نمیشد رو با انواع روشهای مختلفی که وجود داشت، راضی کردم که تایید کنند و وثیقهم هم گذاشتم و در نهایت پاسپورتم رو هم گرفتم و برای 20 اسفند تا 4 فروردین مجوز خروج از کشور به مقصد عراق رو گرفتم و از اون تایم هم یه سری کار و پروژه رو به صورت فشرده انجام دادم که پولهام رو به طور خاص و جداگونهای کنار بذارم تا هزینههای سفر جور بشه تا اگر شد دم عیدی با فافا نجف و کربلا باشیم و حتی جدای از این جمع کردنِ پول و... چند تا از بچهها خیلی اتفاقی و یهویی و بدون اینکه خبر داشته باشند به طور جداگونه کاروانهای مختلف هم پیشنهاد داده بودند؛ نمیدونم چطوریاست که هر بار همه چی رو جور میکنم به نجف و کربلا نمیرسم؛ لابد خیر و صلاح این بود و هست و کلا فضای باحالتری رو در نظر داشتند که خدا میخواست پیش همون امام رضا ع که فافا رو ازش خواستم باشم، نمیدونم شاید.
ما را ... تو هم گر نخواستی
در گوشمان بگو که بمیریم گوشهای...
پ.ن:
فاصلهها هرگز
مانعی برای دوست داشتن
برای عشق نیستند
درست!
اما اگر من اینجا گریه کنم
آیا در دور دستها
گونههای تو خیس خواهند شد؟
هر کس دلش به عشق کسی وصله میخورد
این عشق حیدر است که در تار و پود ماست
عیدمون مبارک
پ.ن 0:
اسلام من با نام مولایم گره خورده
آوای حیدرحیدرم را دوست میدارم
پ.ن 1:
پست علینامه رو میبینید آیا؟!
پ.ن 2:
آقا مرا دوباره بخوان سوی مشهدت
خیری از این اهالی تهران ندیدهام
پ.ن 2.5:
مانند هوای شهر تهران شده ام
باران زده ای که هم چنان آلودست
تو این پروژهای که تو شرکت یه بخشی از مسئولیتش با من هست، یه دوستی به تیم اضافه شده (علی.ب) که فعلا داره به من کمک میکنه تا یه کم آشنا بشه با فضا و احتمالا بعدش به طور جدیتری از ظرفیتهای ایشون استفاده خواهیم کرد.
در شرایطی که دسترسی به امام نیست، تکلیف چیست؟
توی پست قبل تاکید زیادی روی این مسئله کردم که از نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این هست که اساسا تشیع بر محوریت ولایت پذیری از انسان کامل میگرده و این وجه تمایز تفکر شیعه (چه به عنوان یک مذهب، چه به عنوان یک منش (اعم از سیاسی و اجتماعی و...) برای برون رفت از هر بحرانی (به پ.ن1 مراجعه کنید)) با دیگر ادیان و مذاهب هست. تو این وضعیت یک سوال اساسی مطرح میشه که در شرایطی مثل الان که مستقیما به امام معصوم دسترسی نداریم تکلیف چیه؟
آیا نباید از سیره و روش امام معصوم، شیوهی عقلانیای رو استخراج کنیم که بتونیم بر اساس اون عمل کنیم؟
جواب من (و استثنائا جواب دین و اسلام و علما و...) این هست که بله باید با استفاده از شیوه عقلانی و استدلالی، روش و سیره معصوم ع رو استخراج کنیم؛ اما نکته اینجاست که کدوم شیوه عقلانی هست و کدوم استدلال مبتنی بر اکت معصوم ع هست و کدوم اکت منطبق بر زمان حال حاضر هست، اختلافاتی هست که به همین سادگی نمیشه ازشون گذشت.
توی پست قبلی یک سوال نسبتا ساده پرسیدم که اگر حس کنیم که حاکم داره به مردم و دین و اعتقادات ظلم میکنه و بعد از تذکر، توبه هم نمیکنه آیا باید علیهش قیام کرد یا نه؛ برای پاسخ به این سوال، دو تا از اکتهایی که اتفاق افتاد (برخورد امام علی ع با خوارجی که فکر میکردند علی ع ظلم کرده و توبه هم نمیکنه و رفتاری که امام حسین ع داشتند و اتفاقاتی که یزید مسببش بود) رو مثال زدم؛ اگر بخوایم روی همین دو مورد استدلال و بررسی کنیم که چه چیزی به عنوان اصل هست و منطبق بر شرایط امروز هست و چه چیزی شرایط و زمان دیگهای رو میطلبه ساعتها و سالها بحث نیاز هست که احتمالا موقعی به جواب درست میرسیم که خیلی سال از اون واقعه گذشته.
مثلا در نظر بگیرید که دنبال این هستیم ببینیم باید علیه حرکتی که جنبش سبز سال 88 و 89 انجام داد، طرف سید خدا میرحسین موسوی باشیم و یعنی شرایط مثل دوران امام حسین ع هست و حاکمیت مثل حکومت یزید داره برخورد میکنه یا باید طرف سید خدا سید علی خامنهای باشیم و وضعیت مثل فتنه خوارج در دوران امام علی ع هست و مخالفان رو باید شتک کرد. به نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این مسئله اصلا مسئله سادهای نیست که بشه با استدلال و منطق و بحثهای حدیث شناسی و سیره پژوهی و... به نتیجه رسید؛ پس چیکار باید کرد؟ این بر میگرده به ثانیا پست قبل که در جواب «سوال آیا میشه دلیلی برای درستی و صحت یا نادرستی و غلط بودن حرکت امام حسین ع و وقایع عاشورا آورد؟» بهش اشاره کردم:
«ملاک حبّ و بغض، قلب هست و نه عقل»
به قول امام خمینی
«...گاهی علم، انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علم توحید انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علمِ عرفان انسان را به جهنم میرساند؛ گاهی علم فقه انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علم اخلاق انسان را به جهنم میفرستد. با علم درست نمیشود. تزکیه میخواهد- یُزَکّیهِمْ - تزکیه مقدم است بر همه چیز...» (برای دیدن سخنرانی کامل به این لینک مراجعه کنید)
به نظر من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) اگر انسان قلب خودش رو خالص کرده باشه، از اونجایی که انسان کلا بر مبنای استدلال کاری رو انجام نمیده و با قلبش کار رو انجام میده (به قول حاج آقا قرائتی انسان اگر کاری رو بخواد انجام بده، دلیلش رو پیدا میکنه و اگر نخواد کاری رو انجام بده، بهونهش رو)
(آقامون سعدی میفرماد:
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم)
در موقعیتهای مختلف اعم از موقعیتهای ساده و روزمره و موقعیتهای بشدت حساس و سرنوشتساز عمرش، حتی اگر اشتباه هم انتخاب کرده باشه، تا لب پرتگاه میره ولی اون حبش به خدا و اهل بیت و امام معصوم و انسان کامل، نمیذاره که به قعر پرتگاه، سقوط کنه و دستش رو میگیرند و بالاخره کمکش میکنند. برعکسش هم خب صادق هست که اگر با قلب به حب یک چیزی ایمان نداشته باشی و اشتباهی توی یک موقعیت درست و طرفِ درستِ ماجرا قرار گرفته باشی، هر چند که اجرت رو در لحظه طبق امداد الهی خواهند داد اما در نهایت موجب عاقبت بخیریت نمیشه؛ مثالش هم تو کربلا فراوون هست، اون دو نفری که اومدند بالا سر امام حسین ع تا سر خون خدا رو ببرند ولی توبه کردند و برگشتند و شهید شدند و از اون طرف هم اون آدمی که اومد به امام گفت که تا الان فکر میکردم شما پیروز میشید ولی الان میبینم امکان نداره و خداحافظی کرد و امام حسین ع گفتند انقدری دور شو که صدای ما بهت نرسه و... و جزء شهدای کربلا نشد.
پ.ن 1:
یه نظریه در مورد امام موسی صدر هست که میگند «به باور امام موسی صدر تشیع نوعی نگرش است و نه صرفا یک مذهب» یعنی اینکه «تعبیر امام صدر این است که تشیع نوعی نگرش است و نه صرفا یک مذهب در کنار دیگر مذاهب اسلامی. مساله اصلی تشیع این است که با رحلت رسول خدا باب دسترسی به علم معتبر معصوم بسته نمیشود و با وجود دسترسی به امام معصوم این راه همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین سخنان ائمه بسیار مهم است.» یه جورایی منطقش به نظرم این میاد که کلا بنبستی رو در نظر نمیگیرند و اگر سرچشمه نباشه یه جورایی سعی میشه در شیعه با راهکارهای مختلف، شبیه به سرچشمه رو ایجاد کرد و منابع موجود رو به اندازهای که میشه به اون آب زلال چشمه شبیه کرد؛ چه تو اکت سیاسی این بنبست وجود نداره و چه در مسائل عبادی؛ حالا اینکه این موضوع چقدر درست هست و اصلا امام موسی صدر گفته یا نه رو من نمیدونم!
آیا حرکت (و نه قیام) امام حسین ع در سال 61 هجری درست بود؟
(الجمعة - ٧ محرم ١٤٤٤-- ۱۴ مرداد ۱۴۰۱)
چند وقتی هست که در مورد معنای زندگی مطالبی میخونم و سعی کردم هم از کتابها با تِم مذهبی مثل نوشته معنای زندگی شهید مطهری استفاده کنم و هم از فیلسوفهای غربی و یا ایرانیِ غیر مذهبی استفاده کنم (به دلیل تبلیغ نشدن، اسامی افراد ذکر نشد!). هر کدوم یه سری بحثها در مورد اینکه کلا چرا باید زندگی کنیم و کلا زندگی کردن یعنی چی، مطالبی رو نوشتند. همهی این موارد با همهی اختلافات را در کنار هم قرار بدهیم و با اندیشهها و نوشتهها و بحثهایی که در مورد حرکت سال 61 هجری امام حسین ع وجود داره، جمع کنیم، آیا میشه دلیلی برای درستی و صحت یا نادرستی و غلط بودن حرکت امام حسین ع و وقایع عاشورا آورد؟
نظرِ من (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) این هست که خیر! هیچ منطق و دلیلی رو نمیشه از این نوشتهها و استدلالها برای صحت یا غلط بودنِ حرکت امام آورده بشه؛ چون امام (انسان کامل) اعتبار و صحتِ درستیِ یک کار هست و اصلا ملاک درستیِ یک چیز امام هست و هر استدلال و دلیل و نوشته و بحثی که در موردِ چراییِ یک حرکتِ منتسب به امام، آورده میشه، مسیر کاملی رو نمیتونه نشون بده چون
اولا درستی و نادرستی یک چیز بر مبنای یک معیار هست و خودِ معیار، یک فعلی رو انجام داده؛ پس اون کار درست هست و نمیشه استدلالی رو آورد که بخواد صحت سنجی کنه
ثانیا ملاک حبّ و بغض، قلب هست و نه عقل
برای توضیح بیشتر، سوال زیر رو در نظر بگیریم و قدم به قدم استدلال کنیم:
آیا اگر حس کردیم که یک حاکمی، ظالم هست و به اعضای جامعه و دین خدا، ظلم میکنه، باید علیه اون حاکم، قیام کرد؟ نظر اسلام و دین چی هست؟
چون اول پست رو با امام حسین ع شروع کردم و الان تو حال و هوای محرم هستیم احتمالا به ذهنتون، وقایع عاشورا سال 61 هجری و قیام (و نه حرکت (بر خلاف تیتر!)) امام حسین ع به ذهنتون اومده باشه، ولی این سوال رو در رابطه با حرکتی که خوارج انجام دادند پرسیدم (اگر با این حرکت ژورنالیستی من حس بازنده بودن رو دارید، عذرخواهی میکنیم).
یه عده از آدمهای نماز شب خون و قاری قرآن و بشدت مشهور به نمازها و سجدههای طولانی، حس کردند و بعدا این برداشت براشون پیش اومد که یک حاکمی به اسم علی ابن ابی طالب ع در یک حرکتی داره ظلم میکنه و حتی گناه هم کرده و بعدا با تذکری که دادیم بهش، توبه هم نکرده؛ اومدند و با استدلال به مبانیِ دینیشون قیام کردند؛
درسته که یه سری رفت و برگشتهایی بین امام علی ع و این گروه رخ داد و صحبتهایی هم شد اما در هر حال و در نهایت، امام علی ع انگاری بر خلاف اون استدلالِ دینی که علیه ظالم و حاکم گنه کار باید اقدام کرد، اومدند و همهشون رو شَتَک کردند و همه رو گردن زدند.
و همین برخورد رو اگر مبنای دینی قرار بدیم که باید همه مخالفینی که استدلالِ این طوری دارند رو گردن زد و این واقعه رو با اتفاقی که در سال 61 افتاد مقایسه کنید که یه گروه از افراد حس میکردند که حاکم مفسد هست و داره با حرکتهاش به مردم و دین ظلم میکنه و باید علیه اون قیام کرد؛ یه سری حرکت هم انجام میشه و یه سری رفت و برگشت و صحبت هم اتفاق میافته و در نهایت اون اتفاقات رخ میده و امام حسین ع و یارانشون رو اون طوری شهید میکنند.
تفاوت این دو واقعه در کجاست؟
به نظرم (و نه لزوما نظر دین و اسلام و علما و...) تفاوت و معیار و مبنای فهمیدنِ این دو واقعه در فردی هست که اکت رو انجام میده و بر مبنای اون فرد که انسان کامل هم هست فقط میشه گفت که وقایع از هم برش میخورند و برچسبگذاریِ وقایع رخ میده.
واقعه اول که جنگ نهروان هست و بین امام علی ع و خوارج رخ داد، چون علی ع اون اکت رو انجام داد پس مقابله با اون گروه درست هست و اصلا علی ع خودِ دین هست پس اون کاری که امام علی ع انجام دادند، درست هست و دینی هست.
واقعه دوم که قیام امام حسین ع هست و قیام کردن، موضوعیت داره، چون حسین بن علی ع اون اکت رو انجام داد پس درست هست (و نه به خاطر اون استدلال هایی که گفته میشه و احتمالا تو سخنرانیها شنیدیم) و اصلا حسین ع خود دین هست، اگر قیام نمیکردند، قیام نکردن، درست بود؛ اگر هر کار دیگهای هم انجام میدادند، همون کار درست بود و لاغیر.
همین مسئله رو میشه به امام زمان عج هم بسط داد. چرا الان ظهور اتفاق نمیافته؟ چون وقتش نیست، چرا میگم وقتش نیست؟ چون امام زمان عج در حال حاضر ظهور نکردند پس ظهور نکردن، یک اکت درست و صحیح هست. اگر قیامشون رو فلان زمان علنی کنند، اون فلان زمان، زمان درست قیام کردن بوده و هست و...
میخوام آخر این نوشته رو با این برداشتِ خودم از شیعه، تو اوج، رها کنم که به نظرم بر خلاف همهی نگارش و نگرشهایی که تو اسلام وجود داره و برای هر موضوعی دهها مطلب و گزاره و کتاب ذکر میشه، شیعه کاملا بر محور امام و انسان کامل که ولایت روی تکتک اعضا داره، میچرخه و هیچ کنش و اکتی رو نمیشه فارغ از نگاه و دستور انسان کامل، درست یا نادرست بودنش رو تشخیص داد و صراحتا میشه گفت که قائل به حسبنا کتاب الله نیستیم و صریحا به انسان کامل وابسته هستیم و برامون هر حرکتی که امام انجام میده، موضوعیت داره، مثل زیارت آل یاسین:
...السَّلامُ عَلَیکَ حِینَ تَقُوم، سلام بر تو هنگامیکه بر میخیزی
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ، سلام بر تو زمانی که مینشینی
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَتُبَیِّن، سلام بر تو وقتی که میخوانی و بیان میکنی
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَتَقْنُتُ، سلام بر تو هنگامیکه نماز میخوانی و قنوت بجا میآوری
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ، سلام بر تو زمانی که رکوع و سجود مینمایی
و در آخر به نقل از آقامون سعدی بگم که:
من آن نى ام، که حلال از حرام نشناسم...
شراب با تو حلال است و آب بى تو حرام!
ایلیا - علی قلیچ
پ.ن ۰:
عیدمون مبارک باشه
حواستون به پست علینامه هست که شعرها رو بخونیم و لذت ببریم؟
پ.ن ۰٫۵:
بزرگمون میفرماد:
ما در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است، همهی سنّتهای الهی هم سر جایش است. سعی کنیم خودمان را مصداق سنّتهای الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم؛ سعیمان این باشد.
۱۴۰۱/۰۴/۰۷ - بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه
تو دعای وداع ماه رمضون امام سجاد ع یه جا هست نقل به مضمون میفرماند که خدایا اون بندهای که تو این ماه خیلی خفن دعا کرده و از این ماه استفاده کرده رو درنظر بگیر، همون ثوابی که به اون میدی رو برای من هم کپی کن و به من هم بده، از تو که کم نمیشه.
اینطوری با کیفیت دعا کنیم :)
آنجا که تو با مرگ مانوس میشوی، ناچار به آن فکر میکنی و بهترینش را میخواهی. وقتی بناست مرگ تو را انتخاب کند، تو پیش دستی کن و بهترین مرگ را انتخاب کن که این زیرکی انگیزهی دیگری است که تو را به مرگ سرخ میخواند و باعث میشود که سنگینی خون را در رگهایت احساس کنی و شهادت را بخواهی. من نمیدانم تو چه احساسی از مرگ داری ولی اینقدر میدانم که اگر خط مرگ در تقاطع زندگی تو نباشد و زندگی تو را نبرد، بل ادامهی آن باشد و استمرار آن دیگر مرگ مسألهای نیست.
قسمتی از وصیت نامه استاد صفایی حائری
*****
شما وفات میکنید، نه فوت؛ وفات آن استیفای کامل است؛ یعنی تمام حقیقت شما به دست آن فرشتهای است که روح را قبض میکند، پس چیزی از شما فوت نمیشود; این از آن رهآوردهای دقیق و عَمیق اسلام است که میگوید انسان، مرگ را میمیراند، نه بمیرد.
تمام هراسهای ما این است که نابود میشویم، دین آمده گفته تمام وحشتهای انسان از مرگ است و شما در مصاف با مرگ، مرگ را میمیرانید، نه بپوسید. شما در این مصاف مرگ زیر پایتان لِه میکنید; طبق همان بیان نورانی سیدالشهداء(سلام الله علیه) در روز عاشورا که فرمود: «فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ»؛ مرگ در زیر پایتان یک پلی است، شما این مرگ را زیر پایتان لِه میکنید و از آن میگذرید و میروید آن طرف که شما هستید و مرگ نیست. انسان مرگ را میمیراند، نه بمیرد. انسان با مرگ از پوست به در میآید، نه بپوسد. انسان میشود ابدی
#تفسیر_سوره_ق
#آیت_الله_جوادی_آملی
و گفت: از نماز جز ایستادگیِ تن ندیدم، و از روزه جز گرسنگی ندیدم.
آنچه مراست از فضل اوست، نه از فعل من...
- تذکرة الاولیاء ، ذکر بایزید بسطامی
پ.ن:
پناه میبرم به خواب از شر
آرزوهای برباد رفته...
آیت الله کوهستانی میفرمودند:
خدا یک علی(ع) داشت الحمدلله آن هم امامِ ما شد.
میدونستید یکی از مهمترین و اثرگذارترین راههای رفع غم، صدا زدن و اصطلاحا ناد علی هست؟
اومده که:
نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب...وَ یُضِلل اللهُ لی اَدعُوکَ کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ
بخوان علی را که مظهر صفات عجایب است... و برای رفع هر ناراحتی تو را می خوانم.
و نکته هم اینجاست که اومده «کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ» یعنی هر ناراحتی و غمی
شکر خدا که علی ع رو داریم :)
پ.ن:
منتظر روزیم که بیای بالا سرم و بهم بگی:
انا علی الذی کُنتَ تُحِبُه
اون علی که سنگشو به سینه میزدی، منم
پ.ن:
برای شنیدن موسیقی و مدیحهسراییهای مربوط به امام علی ع مون، میتونید به کانال زیر مراجعه کنید
میفرماند که اگر اول ماه قمری تو روز دوشنبه افتاد, برای افزایش روزی, ختم سوره واقعه انجام بدید به این کیفیتی که گفته شده:
ختم سوره واقعه در دوشنبه اول ماه قمری به این شکل است که در بعضی موارد اولین روز ماه قمری مصادف میشود با روز دوشنبه، در چنین روزی فرصت بهرهمند شدن از خواص بسیار زیاد این سوره فراهم میشود. دستور دقیق این ختم در کتابی به نام "لیالی المحزونه" از ملا محسن فیض کاشانی (ره) ذکر شده است؛ اکنون بخش مربوط به این ختم را به نقل از این کتاب میخوانیم:
"چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورهٔ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه، و همچنین تا [روز] چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند؛ و بعد از تلاوت سورههای مبارکه هر روز، این دعا را بخواند:
«یا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ یا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ یسِّرْ عَلَینَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَینَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ کانَ رِزْقِی و رِزْقُ عِیالی فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ کانَ فِی الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ کانَ فِی الْأَرْضِ بَعِیداً فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ کانَ قَرِیباً فَیسِّرْهُ وَ اِنْ کانَ یسِیراً فَکثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کثِیراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ کانَ مُخَلَّداً فَطَیبْهُ وَ اِنْ کانَ طَیباً فَبارِک لی فیهِ وَ اِنْ لَمْ یکنْ یا رَبِّ فَکوِّنْهُ بِکینُونِیتِک وَ وَحْدانِیتِک اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ کانَ عَلی اَیدِی شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَی حَیثُ اَکونُ وَ لا تَنْقُلْنِی اِلَیهِ حَیثُ یکونُ.»
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به این لینک:
ختم سوره واقعه در دوشنبه اول ماه قمری چگونه است؟| راسخون
من تازه با این ماجرا آشنا شدم, خبر ندارم چطوریاست و خودم هم اولین بار هست که این کار رو میخوام انجام بدم, از اونجایی که ضرر خاصی نداره, اگر میتونید, امتحان کنیم ببینیم نتیجهش چطوری میشه.
پ.ن ۱:
خدایا نذار از امیدوار بودن خسته بشیم