هرچه کویت، دورتر، دل، تنگتر، مشتاقتر
در طریقِ عشقبازان، مشکلِ آسان کجا؟
تولد امام جوادمون مبارک باشه. انشاءالله که امام رضا ع کادومون رو میدند، دیگه شیرینیِ تولد پسرشون هست و انشاءالله که مثل همیشه حواسشون به همهمون هست.
هرچه کویت، دورتر، دل، تنگتر، مشتاقتر
در طریقِ عشقبازان، مشکلِ آسان کجا؟
تولد امام جوادمون مبارک باشه. انشاءالله که امام رضا ع کادومون رو میدند، دیگه شیرینیِ تولد پسرشون هست و انشاءالله که مثل همیشه حواسشون به همهمون هست.
به لبم نام جواد است و کرم میبارد...
در بیان تفاوت بین کریم و جواد گفتند که
از کریم همین که درخواست کنی، سریع میبخشه ولی جواد خودش میگرده ببینه کی چی نیاز داره تا بهش ببخشه؛ یا رضا ع بحق جواد ع عاقبت بخیری رو برای همهمون دعا کنید که خودِ دعا کردنِ شما، از شئون عاقبت بخیری هست.
عیدمون مبارک باشه:)
چند روز پیش داشتم تصاویر برخط حرم امام رضا ع رو میدیدم(به آدرس https://tv.razavi.ir/fa مراجعه کنید) دورِ گنبد داربست کشیده بودند، جستوجو کردم ظاهرا چهل روزی بود که در حال بازسازی و تعمیرات بودند، امشب که دوباره نگاه کردم، داربستها رو برداشته بودند و این عکسِ اولِ پست برای چند دقیقه پیش هست که از پخش زنده عکس گرفتم؛ اینکه پخش زنده داره ولی کیفیتش پایین هست رو باید یه سری از مسئولین بپرسم که واقعا چرا؟؟؟؟
طبق چیزی که من تو تصاویر دیدم، صحنها خلوت هست و دلم از این موضوع میگیره؛
من اینجام و تو مشهدی، چه فراقی چه فراقی...(با ریتم خونده بشه)
پ.ن:
جهان خوابی است در بیخوابی چشم جهان دیده...
بعدازظهری داشتم به این فکر میکردم که بدترین حالتِ ممکنی که میتونه تو این ماههای آتی، اتفاق بیافته چیه، به نتایج جالبی رسیدم! به این شرح که:
چنتا سوال مطرح میشه اینکه، چرا من کمتر از دو هفته مونده به کنکور به این چیزها فکر میکنم که باید اشاره کنم که تابآوری (برای آشنایی مراجعه کنید به تابآوری چیست؟) یه مهارت هست که باید تمرین بشه و البته اگه برای بدترین حالتهای ممکن آدم خودش رو آماده نگهداره کلا چیزِ بدی نیست و اینکه از خصلتهای مؤمن در کلام امام جواد(ع) این است که انسان باید گاهی خودش را موعظه کند تا بهتر از این باشد! در هر حال
اِلهی تَوَلَّ مِن اَمری ما اَنتَ اَهلُهُ
خدایا کارم را چنآن که سزاوار آنی بر عهده گیر...
حالا نکته اینجاست که اگه همهی این اتفاقات بالا که گفتم با همین شدتی که ذکر کردم اتفاق بیافته، چند ماه بعد من به چی فکر میکنم و حسرتِ چه چیزی رو میخورم؟
به این فکر میکنم که نامهی ایجاد مرکز رشد و فضای کار اشتراکی رو باید به فرماندار بدم یا شهردار یا شورای شهر یا پاراف کنم و به هر سه مجموعه ارجاع بدم!
و حسرت این موضوع رو خواهم خورد که چرا تصمیم به این نگرفتم که برای دکتری بدون کنکور دانشگاه فردوسی مشهد یا اون موقعیت سربازیِ امریهی آستانِ قدس، اقدام نکردم!