خدا کند انگور ها برسند جهان مست شود.... :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

خدا کند انگور ها برسند جهان مست شود....

دوشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۳۵ ق.ظ


خدا کند انگور ها برسند

جهان مست شود

تلوتلو بخورند خیابان ها

به شانه ی هم برسند رئیس جمهور ها و گدا ها

مرز ها مست شوند

برای لحظه ای تفنگ ها یادشان برود دریدن را

کارد ها یادشان برود بریدن را

قلم ها آتش را آتش بس بنویسند

خدا کند مستی به اشیاء سرایت کند

پنجره ها دیوار را بشکنند

وبرای چند لحظه دنیا مست شود از صلح ودوستی

عید باشد همه جا و همه وقت


پ.ن:

سه نفر محکوم به اعدام با گیوتین شدند؛ یک کشیش، یک وکیل دادگستری و یک فیزیکدان

در هنگام اعدام

کشیش پیش قدم شد

سرش را زیر گیوتین گذاشتند و از او سؤال شد: حرف آخرت چیست ؟

گفت : خدا … خدا…خدا

او مرا نجات خواهد داد

وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند، نزدیک گردن او متوقف شد

مردم تعجب کردند؛ و فریاد زدند: آزادش کنید

خدا حرفش را زده

و به این ترتیب نجات یافت

نوبت به وکیل دادگستری رسید؛ از او سؤال شد: آخرین حرفی که میخواهی بگویی چیست؟ گفت : من مثل کشیش خدا را نمیشناسم اما درباره عدالت میدانم

عدالت … عدالت …عدالت

گیوتین پایین رفت ، اما نزدیک گردنش ایستاد

مردم متعجب، گفتند : آزادش کنید، عدالت حرف خودش را زده

وکیل هم آزاد شد

آخر کار نوبت به فیزیکدان رسید

سؤال شد: آخرین حرفت را بزن

گفت :من نه کشیشم که خدا را بشناسم، و نه وکیلم که عدالت را بدانم

اما میدانم که روی طناب گیوتین گره ای است که مانع پایین آمدن تیغه میشود

با نگاه به طناب دریافتند و گره را باز کردند

تیغ بر گردن فیزیکدان فرود آمده و سر او را از تن جدا کرد

چه فرجام تلخی دارند آنان که واقعیت را میگویند و به گره ها اشاره مى کنند


۹۸/۱۰/۲۳
R_A Zeytun

سیاسی

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.