خمس :: شهر زیتونی

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

شهر زیتونی

اعوذ بالله من نفسی و لسانی و بصری و قلبی و الشّیطانِ العینِ الرّجیم

اینجا زیتون می نویسه از همه جا از همه چی

بایگانی

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | ابزار صلوات شمار

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خمس» ثبت شده است

الحدید

لِّکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ

ﺗﺎ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﻓﺖ ، ﺗﺄﺳﻒ ﻧﺨﻮﺭﻳﺪ ، ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺨﻮﺵ ﻧﺸﻮﻳﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﮔﺮﺩﻧﻜﺶ ﺧﻮﺩﺳﺘﺎ ﺭﺍﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ .(٢٣)



پ.ن:

تولد امام هادی ع مبارک‌مون باشه.

مثل سال گذشته سال خمسی و تکلیف و اینجور داستان‌ها با همون توضیحات سال‌های گذشته با تاکید بر «مِنَّا», رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا هم مبارکمون باشه.


سال قمری عجیب و سنگینی از نظر مالی بود، ترنوول تقریبا 20 برابری داشتم تو حساب‌هام و در نهایت یک پنجم سربه‌سر ماهم، ثابت مونده (البته تقریبا) 🙄

۰۲ تیر ۰۳ ، ۱۲:۳۵
R_A Zeytun

 

 

دریافت 

ایلیا - علی قلیچ

پ.ن ۰:

عیدمون مبارک باشه

حواستون به پست علی‌نامه هست که شعرها رو بخونیم و لذت ببریم؟

 

پ.ن ۰٫۵:

بزرگ‌مون می‌فرماد:

ما در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دوران‌های سختی و دوران‌های گوناگون یکی است، همه‌ی سنّت‌های الهی هم سر جایش است. سعی کنیم خودمان را مصداق سنّت‌های الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم؛ سعی‌مان این باشد.

۱۴۰۱/۰۴/۰۷ - بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

۲۵ تیر ۰۱ ، ۰۲:۳۸
R_A Zeytun
 
پیش از نجف و قدم به وادی غدیر
تعظیم به سوی سامراء باید کرد...
 
ولادت امام هادی ع مون مبارک باشه؛ به سلامتی و دلخوشی و عیدی‌های زیاد زیاد :)
به نظرم دست به نقد، عیدی‌ای که همه‌مون بهش نیاز داریم، یه دل خوش و یه خنده و شادی از ته قلب هست.
آهنگ زیر رو از سامی یوسف ببینیم در مورد امام علی ع و یه کم شاد بشیم
 
 
 
۰۳ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۲۰
R_A Zeytun

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ✨🌹

با وجود اینکه این سالِ قمریِ گذشته (از تولد امام هادی ع تو سال قبل تا تولد امام هادی ع تو امسال) من از نظرِ بحث فعالیتِ کاری، کمتر مشغول به فعالیت بودم و بیشتر بحث المپیاد و پروژه کارشناسی و بعد کنکور ارشد و... مطرح بود، ولی خب از نظر عددی حساب کنیم، مبلغی که من بابت هزینه و درآمد تو این سالی که گذشت با توجه به خرج‌هایی که انجام دادم(هزینه رفت و آمد به دانشگاه شهید بهشتی با اون مسیر تخیلی‌ش، کتاب‌هایی که خریدم، دو تا گوشی شاهین2 که خریدم، اولین و تنها تجربه‌ی رفتن به کافه!، هزینه‌ی جشن پایان سالِ دوره کارشناسی، تلویزیون و یخچالی که عوض کردیم، پرینتر و...) داشتم، ته مونده‌ی درآمدی که داشتم از اون حسابی که پول‌های پروژه‌م رو میریزم (من دو تا حساب دارم که یکیش به طور خالص، همه‌ی درآمدهایی هست که من از پول خودم و با استفاده از پروژه‌ها یا فعالیت‌های دیگه، کسب می‌کنم و یکی هم حسابی هست که بهش خمس تعلق نمی‌گیره و برای به اصطلاح روز مبادا هست که مبلغ اون پول نسبت به این حساب، عدد بیشتری هست) و بهش خمس تعلق می‌گیره، بیشتر بوده و تقریبا نزدیک به ده برابر شده! (حالا درست هست که مبلغش کمه ولی خب اینو در نظر بگیرید که تو شرایط فعلی متاسفانه خیلی از افراد با سن و سال بیشتر و تشکیل خونواده و با فرض گیر آوردن کار و اضافه کار و... آخرش هیچی واسشون نمیمونه و اینکه یه جوون به سن من بتونه تو یه سال، یه سری پروژه داشته باشه و پول کسب کنه و تهش یه چی بمونه جای شکر فراوان داره) و اون عبارتی که خدا گفته اگه خمس بدید، پول‌تون بیشتر میشه (که بعضی از مفسرین این رو صرفِ عملکردی و ذیل واژه‌ی برکت آوردند و یه سری دیگه از مفسرین یه قدم جلوتر رفتند و روی مبلغ و عددش هم بحث کردند) به صورت عینی اینجا دیده میشه

بماند برای یادگاری و باشد که از پندگیرندگان باشم.

(برای امتحان کردنِ نظر مفسرین هم که شده، اگر تست کردید ببینید واقعا از نظر عددی بیشتر شده یا نه، اگر هم که تا الان این بحث خمس رو امتحان نکردید، این دو سال آتی رو ولو به عنوان رد یا تایید نظر مفسرین چک کنید و اگه شد به من هم اطلاع بدید)

۱۴ مرداد ۹۹ ، ۲۲:۱۶
R_A Zeytun


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ✨🌹


میلاد امام هادی ع مبارک‌تون باشه

از قشنگ‌ترین دعاهایی که از نظر من در مورد ائمه وجود داره زیارت جامعه‌ی کبیره هست که یادگیری از امام هادی ع نقل شده

اگه وقت دارید یه دور با دقت و با ترجمه بخونید که دقیقا امامان چه جایگاهی دارند

پارسال به تاریخ قمری همین موقع‌ها بود که اولین حقوقم رو گرفتم فلذا سال خمسی من تولد امام هادی ع میشه

امسال حقوق اینجانب بعد از ۲ماه و نیم کار تو این مجموعه‌ی بزرگ انقلابی! واریز نشده به چنتا دلیل این‌که من نیروی پروژه‌ای هستم و معاون مالی این مجموعه تازه عوضش شده و مبلغ قرارداد پروژه‌ی من واسه ۳ماه ظاهرا از حقوق ثابت نیروهای اینجا بیشتره

و یک پنجم ته مونده‌ی حسابم از پارسال تا الان همون مبلغ بالا شده

البته من دوتا حساب دارم که یکی‌ش حساب حقوقی‌م هست و اون یکی همه‌ی مبالغ غیر حقوقی‌م هست که توش پول هست


پ.ن۱:

تو این مورد خاص استثنائا ربطی به حسن روحانی نداره و بیشتر به معاون مالی این مجموعه ربط داره


پ.ن۲:

یه سری توضیحات در مورد بازارهای مالی و احادیثی که تو این مورد وجود داره و حدیث امام علی ع که نقل به مضمون میگن که کارمند نباشید وجود داره و اینکه چرا من با وجود اینکه این موارد رو می‌دونم رفتم پروژه‌ای دارم کار می‌کنم که اگه فرصت کردم بعدا میگم


پ.ن۳:

یکی از دوستان توصیه می‌کرد

هیچوقت تو پینت بال وقتی گلوله‌هاتون تموم شد با قنداق تفنگ نزنید تو صورت حریف.

از کلانتری میان میبرنتون


پ.ن۴:

چند پست پیش گفته بودم که با همکاران پدرجان قراره بیام مشهد، مامان جان بشدت تاکید داره که این مسئله که من کارم به دارالشفای امام رضا ع کشید به خاطر چشم زده شدن توسط همسر یکی از همکاران (که اوشون هم مثله مامانم معلم هستن) اتفاق افتاده

چون که اوشون دو تا پسر تقریبا همسن من داره و اونا بر خلاف من که بشدت مامانی هستم بیشتر سمت باباشون میرن

من تقریبا همیشه دست در دست، همراه مامان همه‌جا میریم و انگاری این مسئله خارشده رفته تو چشم بعضیا که چرا من وقتی بزرگ شدم هنوز رابطه‌م با مامان خیلی قویه ولی پسرهای اونا این جوری نیستن

این طوری شد که من بدون هیچ پیش زمینه‌ای یهو بعد از یه نصفه روز کارم به دارالشفا کشیده شد


پ.ن۵:

اسم سرخ‌پوستی من" پسر خودشیفته مامان بسیار اثرپذیر نسبت به چشم زخم" هست!

۲۶ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۴۵
R_A Zeytun